» آخرین اخبار » یادداشت » اتحادیه اروپا؛ بازنده تمام عیار منطقه

اتحادیه اروپا؛ بازنده تمام عیار منطقه

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲ 0۰


به گزارش خبرگزاری فارس؛ یادداشت- حنیف غفاری نوشت: این روز‌ها مقامات اروپایی از هر فرصتی برای ابراز نارضایتی از تحرکات شکل گرفته در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان استفاده می‌کند! از جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تا دولتمردان اروپایی جملگی به صورت غیرمستقیم یا مستقیم، درصدد تضعیف جایگاه بین‌المللی ایران از طریق مانور کاذب روی برخی ادعا‌ها یا حمایت از اپوزیسیون ضد انقلاب و برانداز هستند.

بدیهی است که اروپائیان جهت حفظ ژست سیاسی خود، هیچ‌گاه رسماً از هم‌پیمانی‌های منطقه‌ای جدید صورت گرفته در غرب آسیا ابراز نارضایتی نمی‌کنند، اما بر هیچ‌کس پوشیده نیست که غرب چگونه در این برهه حساس، توازن رفتاری و محاسباتی خود را در قبال تهران از دست داده است! در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد:

مذاکرات و تفاهم مشترک اخیر تهران و ریاض بر مبنای عادی‌سازی روابط دوجانبه، نقطه آشکارساز دیپلماسی پویای منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود. فراتر از آثار کوتاه‌مدت و مقطعی عادی‌سازی روابط تهران -ریاض، قطعاً می‌توان این پدیده را نقطه عطفی در حوزه سیاست خارجی کشورمان قلمداد کرد.

لازم است ابعاد متنی و فرامتنی این توافق مورد توجه قرار گیرد تا بتوان «وزن‌دهی» و «جایابی» صحیحی از آن در حوزه سیاست منطقه‌ای و بین‌المللی کشورمان صورت داد. نخستین سؤالی که در خصوص تفاهم اخیر به ذهن خطور می‌کند، مربوط به جنس توافق و مصدر آن است. آیا «نیاز‌های اقتصادی ایران» یا «نگاه مقطعی کشورمان» مولد این تفاهم بوده است؟ پاسخ این سؤال منفی است!

این تفاهم منبعث از نوعی سیاستگذاری راهبردی در حوزه سیاست خارجی کشور مبنی بر تفوق سیاست خارجی منطقه‌ای بر فرامنطقه‌ای و دیپلماسی پویا با همسایگان است. استقبال و نقش‌آفرینی کشور‌هایی مانند قطر، عراق و عمان در شکل‌گیری مقدمات تفاهم نهایی در پکن، نشان‌دهنده اصالت دیپلماسی منطقه‌ای در معادلات سیاست خارجی کشورمان است.

این همان نگاه کلانی است که بازیگران غربی با تبلور و تثبیت آن در کالبد سیاست خارجی ایران و منطقه مخالف هستند. اما اکنون دیپلماسی منطقه‌ای به انگاره و پیش‌شرطی برای بازی فرامنطقه‌ای صحیح کشور‌ها در عالم سیاست تبدیل شده و این همان موضوعی است که اروپاییان را می‌آزارد!

نکته دوم، به جایگاه اتحادیه اروپا و امریکا در این معادله باز می‌گردد. در سال ۲۰۱۵ میلادی، مقامات کاخ سفید و تروئیکای اروپایی با انعقاد توافق برجام، آن را نماد چندجانبه‌گرایی و تفوق دیپلماسی مبتنی بر «نقش‌آفرینی جهانی غرب» در نظام بین‌الملل قلمداد کردند.

اما در سال ۲۰۱۸ میلادی، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق امریکا رسماً از توافق عقب‌نشینی کرد و بازیگران اروپایی نیز صرفاً با طرح پیشنهاداتی غیرعملیاتی از جمله ایجاد ساختار‌هایی نامرئی مانند SPV و اینستکس، تلاش کردند ایران را به صورت یک‌طرفه در توافقی که دیگر فایده‌ای به لحاظ اقتصادی برای کشورمان نداشت، حفظ کنند. اروپائیان در اینجا به جای حفظ استقلال خود از آمریکا، تبدیل به مهره‌های بازی واشنگتن در اعمال استراتژی فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران شدند.

پس از سر کار آمدن دولت بایدن نیز بازیگران اروپایی به جای حفظ جایگاه ظاهری خود به عنوان «طرف‌های متعهد اولیه و متعاقباً عهدشکن در برجام»، تبدیل به بازیگران «دلال و طلبکار» شدند! دخیل ساختن غیرمستقیم رژیم اشغالگر قدس در مذاکرات از طریق طرح مطالبات اسرائیل از طرف دیپلمات‌های انگلیسی، آلمانی و فرانسوی در سلسله مذاکراتی که از سال ۱۴۰۰ تاکنون صورت گرفته است، مصداق بی‌صداقتی و فقدان عمل‌گرایی غرب در پایبندی به میثاق‌ها و معاهدات بین‌المللی محسوب می‌شود.

بازیگران اروپایی قطعاً نباید از ابطال گزاره‌ای ادعایی تحت عنوان «تفوق دیپلماسی غربی بر منطقه‌ای» شاکی باشند! آن‌ها با رفتار، گفتار، تاکتیک‌ها و راهبرد‌های کلان و میان‌مدتی که در تقابل با ایران اسلامی و حتی دیگر کشور‌های منطقه در پیش گرفته‌اند، انفعال و عقب‌ماندگی خود در درک حقایق مسلم در حوزه روابط بین‌الملل را به اثبات رسانده‌اند. در چنین شرایطی اتحادیه اروپا یک بازنده تمام‌عیار محسوب می‌شود و بابت این موضوع، نباید دیگران را سرزنش کند.
 

پایان پیام/ت

 




منبع

به این نوشته امتیاز بدهید!

farsnews

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×