از سدسازیهای ترکیه تا تنفس گرد و خاک در ایران
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، گرد و غبار و ریزگردها در یک هفته گذشته، زیست ساکنان استانهای غربی و جنوبی تا مرکزی کشورمان را تحتالشعاع قرار داده است. پدیدهای که به تأکید نهادها و مسئولین بخش عمده آن با منشأ خارجی است. تصاویر ماهوارهای نیز عراق و شمال شرق سوریه را دو کانون اصلی تولید ریزگردها معرفی میکنند. اما چرا سال به سال این دو کشور ریزگرد بیشتری را روانه آسمان ایران میکنند؟
به گفته «علی سلاجقه» رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ۷۰ درصد ریزگردها منشأ خارجی دارد و خاستگاه آن کشورهای عراق، سوریه و عربستان سعودی است. به گفته وی ۲۷۰ میلیون هکتار کانون گرد و غبار در اطراف ایران وجود دارد که ۱۲۷ میلیون تن ریزگرد تولید میکند و میبایست با دیپلماسی محیطزیستی به دنبال مهار آن بود.
حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه ایران نیز در بیستم اردیبهشت در صحن علنی مجلس شورای اسلامی زبان به انتقاد از سیاست سدسازی ترکیه گشود و گفت که نباید بگذاریم برخی از کشورها از جمله ترکیه، از فضای عدم وجود یک ساز و کار بین المللی در راستای تغییر شرایط زیست محیطی چه در ایران و چه در عراق استفاده کنند.
دو روز بعد وزارت خارجه ترکیه در بیانیهای مدعی شد که گرد و خاک و طوفان شن به طور عمده مسألهای طبیعی است و ارتباطی به سدسازیهای این کشور ندارد. در این بیانیه آمده بود که منشأ اصلی ریزگردها آفریقا و جنوب غرب آسیا است. (بیشتر بخوانید)
پس از آن «رضا بیاتی» مشاور سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور ادعای ترکیه مبنی بر ورود گرد و غبار از صحرای آفریقا را رد کرد و گفت که پایشها و بررسیهای روزانه از طریق تصاویر ماهوارهای مودیس نشان میدهد منشأ گردوغباری که ۷ آوریل به سمت ایران آمد از ناحیه کانون گردوغبار غرب موصل و از جنوب ترکیه در مرز با عراق است و این تصاویر ثبت و آرشیو شده است.
او تأکید کرد: «رصد تصاویر ماهوارهای مودیس، حرکت گردوغبار به سمت ایران از منطقه صحرای آفریقا را نشان نمیدهد و ما با اظهاراتی از این دست کاملاً مخالفیم.»
مشاور سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور گفت: با احداث سد آتاتورک در ترکیه بر سرشاخههای رودخانههای دجله و فرات که ۱۰ تا ۱۵ برابر سدهای ایران هستند، میزان آب این رودخانهها که دشتهای عراق را مشروب میکند کم شده و از این رو بسیاری از هورها در پاییندست حوضه دجله و فرات از بین رفتهاند.
رضا بیاتی: رصد تصاویر ماهوارهای مودیس، حرکت گردوغبار به سمت ایران از منطقه صحرای آفریقا را نشان نمیدهد و ما با اظهاراتی از این دست کاملاً مخالفیم
در ادامه تصویر ماهوارهای را مشاهده میکنید که نشان میدهند که در روز پنجشنبه مورخ ۱۸/۱/۱۴۰۱ (۷ آوریل) در شرق سوریه و شمالغرب عراق پدیده گرد و غبار در حال شکلگیری است.
حرکت توده گردوغبار (به رنگ صورتی) از سمت «دیرالزور»، «رقه» و «حسکه» در سوریه شروع و کل کشور عراق را درنوردیده و سپس وارد ایران میشود.
پروژه گاپ
رودهای دجله و فرات منشأ تمدن در غرب آسیا محسوب میشود، دو رودی که در طول هزاران سال عامل آبادانی و تجمع انسانی در اطراف آن بوده است؛ حال از ۳۰ سال پیش به این سو به تدریج از میزان آب ورودی به این رودها کاسته شده و تأثیرات متعدد آن از کاهش تولید محصولات کشاورزی و مهاجرت عمده روستانشینان به شهرها در عراق و سوریه تا از بین رفتن پوشش گیاهی و تالابها و نخلستانها تا هوای تنفسی مردم منطقه، طیف وسیعی را در بر میگیرد.
ماجرا این است که ترکیه از سال ۱۹۳۶ ایده یک پروژه راهبردی به نام گاپ (به ترکی استانبولی Guneydogu Anadolu Projesi و به اختصار GAP) را در ذهن پرورانده و پروژه گاپ هرچند سابقه چندین ده ساله دارد اما به طور جد از سال ۱۹۸۰ از سوی دولت ترکیه پیگیری شده است. آنکارا مدعی است که هدف از این پروژه کاهش محرومیت منطقهای به وسیله افزایش درآمدها و استاندارد زندگی و همچنین افزایش ثبات اجتماعی و رشد اقتصادی و ایجاد شغل به ویژه در مناطق روستایی است. این پروژه ۹ استان ترکیه را دربر میگیرد که شامل آدیامان، باتمان، دیاربکر، غازیعینتاپ، کیلیس، سیرت، شانلیاورفه، ماردین و شرناق میباشد که در حوضه رودخانههای فرات و دجله و در میانرودان شمالی قرار دارند.
متأسفانه بسیاری سالها نسبت به خطرات زیست محیطی پروژه گاپ ترکیه کم توجه بودند تا اینکه به تدریج سر و کله ریزگردها پیدا شد. به طوریکه با ساخت و آبگیری سد آتاتُرک به عنوان بزرگترین سد ترکیه و اروپا بر روی رود فرات در سال ۱۹۹۰، شمال سوریه در وهله اول و سپس نخلستانها و دریاچههای مرکزی و جنوبی عراق با بحران کم آبی مواجه شده و با یک طوفان، سوغات شوم ریزگردها وارد استانهای جنوبی ایران شد.
نابودی بیش از شش و نیم میلیون هکتار از اراضی کشاورزی عراق، سوریه، ایجاد کانونهای فرسایش بادی و تولید گرد و خاک، خشکی عراق و گرد و غبار برخاسته از این کشور بر روی ایران آسیبهای جبران ناپذیری است که دولت ترکیه با سدسازی و بی توجهی به منافع کشورهای حوزه دجله و فرات عامل آن شده است.
رود دجله. منطقه جسرالصرافیه بغداد.۷ می۲۰۲۲
در پی ممانعت ترکیه از ورود آب فرات به سوریه و سپس عراق با ساخت سد آتاترک، ضربه بزرگی به تالاب هورالعظیم وارد آمد به طوری که این تالاب که روزگاری اکوسیستم منطقه را تنظیم کرده و محل صید و امرار معاش مردم منطقه بود، رو به خشکی نهاد.
رجب طیب اردوغان در ۱۵ آبان ۱۴۰۰ نیز سد بزرگ «ایلیسو» را بر روی رود دجله افتتاح کرد. این سد گنجایش ۴۳ میلیارد متر مکعب آب یعنی سه برابر سد کرخه (بزرگترین سد ایران) را دارد و پس از آتاتُرک دومین سد بزرگ ترکیه محسوب میشود و دولت آنکارا امید دارد که بتواند با استفاده از آن ۱۲۰۰ مگاوات برق تولید کند.
اردوغان در مراسم افتتاح سد ایلیسو آبان ۱۴۰۰
اهالی شمال و شمال شرق سوریه پیش از مردم دیگر کشورها و مناطق آثار پروژه گاپ را با سد سازی بر روی رود فرات احساس کردهاند. استانهای الحسکه، دیرالزور و شمال رقه با تولید انبوه گندم و غلات شناخته میشوند و رود فرات اصلیترین منبع تأمین آب زمینهای کشاورزی این منطقه است. در سالهای اخیر حجم آب رود فرات به شکل قابل توجهی کاهش یافته و برخی از انشعابات آن نیز به خشکی گراییده و علاوه بر خشکی زمینهای کشاورزی، موجب بیابان زایی در مناطق پایینتر یعنی شرق حماه، استان حمص و جنوب دیرالزور به عنوان کانون اصلی ریزگردها شده است.
به گزارش شبکه ماهوارهای «تلویزیون سوریه» (مستقر در استانبول) علاوه بر جنگ و تروریسم، مخاطرات طبیعی حاصل از خشکی و کم آبی رود فرات در ۷۰ سال گذشته در سوریه بی سابقه بوده است، به طوریکه زندگی بیش از ۱۲ میلیون نفری که در مناطق اطراف این رود به کشاورزی مشغول بوده و روزی خود را از فرات میگیرند را به خطر انداخته است.
در این راستا شورای امور پناهندگان نروژ طی بازدیدی که از شمال شرق سوریه داشته اعلام کرده بود که این وضعیت موجب از بین رفتن توازن غذایی و تغییر سبک زندگی در کل منطقه میشود.
همچنین سدهای شمال سوریه نیز به دلیل کاهش آب ورودی به پشت سد با خطر از کار افتادگی مواجه شدهاند. کاهش آب فرات و آلودگی آن همچنین اردوگاههای آوارگان جنگی در مناطق شمال شرق سوریه را بیش از قبل در معرض انواع بیماریها از جمله وبا قرار داده است.
کاهش محسوس آب ورودی به فرات در کنار تسلط شبهنظامیان همسو با ترکیه بر مراکز پمپاژ آب در استان الحسکه شرایط را به جایی رسانده که دولت سوریه مجبور به آبرسانی با تانکر برای مردم شهر «قامشلی» شده است.
خشکی و کم آبی رود فرات در ۷۰ سال گذشته در سوریه بی سابقه بوده است، به طوریکه زندگی بیش از ۱۲ میلیون نفری که در مناطق اطراف این رود به کشاورزی مشغول بوده و روزی خود را از فرات میگیرند را به خطر انداخته است.
کاهش قابل توجه آب ورودی به دجله و فرات صرفا تبعات زیست محیطی در پی ندارد و این مسأله اولین اثر مستقیم این اقدام محسوب میشود و در ادامه باید منتظر تبعات اجتماعی، اقتصادی و امنیتی باشیم. نابودی کشاورزی، کاهش تولید مواد غذایی، خالی شدن روستاها، مهاجرت به شهر و حاشیهنشینی و معضلات پشت سر آن و در نهایت ناآرامیها و اعتراضات از اثرات ثانویه یک بحران محیط زیستی است، به طوریکه کمبود آب در استانهای جنوبی عراق یکی از دلایل اعتراضات مردمی در سالهای ۲۰۱۸ به این سو بوده است.
از سوی دیگر تاکنون مقالههای متعددی در خصوص تأثیر بحران زیست محیطی و کم آبی در آغاز جنگ داخلی سوریه نوشته شده و کارشناسان متعددی ریشه ناآرامیهای سوریه را افزایش جمعیت شهرها و موج مهاجرت روستاییان و افزایش مشکلات معیشتی در پی آن، میدانند.
#سدود ترکیا تقتلنا
هیچ چیزی برای انسان اولویت تنفس را ندارد، هوایی که بتوان وارد ششها کرد و به سرفه نیفتاد. شهرهای عراق در هفتههای گذشته شرایط بی سابقهای را تجربه کردند، همانطور که میزان گرد و غبار در شهر تهران نیز در ۱۲ سال گذشته بی سابقه بوده است. در برخی شهرهای غرب کشورمان، شاخص آلودگی هوا از ۵۰۰ نیز فراتر رفت.
در عراق کاربران شبکههای اجتماعی از هشتگ «سدود ترکیا تقتلنا» (سدهای ترکیه ما را میکشند) استفاده کرده و تصاویر اوضاعی که گرد و غبار بر سر زندگیشان آورده را به اشتراک گذاشتند.
البته در مقابل نیز برخی جریانهای داخلی در عراق و همسو با ترکیه نیز تلاش کردهاند در راستای ایرانهراسی، در این موضوع نیز ایران را عامل مشکلات عراق معرفی کرده و آنکارا را مبری کنند و بی محابا نوشتهاند که ایران عامل خشکی رود دجله است که البته با واکنش دیگر کاربران مواجه شدهاند و برخی نوشتهاند که دجله و فرات گویا از ایران سرچشمه میگیرند.!
جغرافیا به مثابه اهرم قدرت
دولت ترکیه از پیوستن به کنوانسیون استفاده غیرکشتیرانی از جریانهای آبی بینالمللی خودداری کرده است. این کنوانسیون در می ۱۹۹۷ در نیویورک به تصویب رسید و تنها سند بینالمللی ناظر بر جریانهای آب شیرین مشترک جهان است. این کنوانسیون کشورها را موظف کرده است که منابع آبی مشترک را به صورت «عادلانه» و «منصفانه» مصرف و از «ضرر رساندن» به همدیگر خودداری کنند. ترکیه مدعی است که این کنوانسیون در موضوع دجله و فرات به نفع کشورهای پایین دستی این رودها تنظیم شده و طبق منافع آنهاست.
به نظر میرسد ترکیه تلاش دارد از تمامی فرصتها و امکانات طبیعی و غیر طبیعی برای تحمیل خود به کشورهای منطقه بهره ببرد. در اینجا ما با مسأله جغرافیا به عنوان یک اهرم قدرت مواجه هستیم. اردوغان در سخنرانی خود در مراسم افتتاح سد ایلیسو گفته بود که جهان و ترکیه با بحران آب مواجه است و ترکیه باید از تمامی توان برای محافظت از خود در برابر بحران غذایی ناشی از خشکسالی بهره ببرد و نمیتواند حتی یک قطره از منابع آبی خود را هدر دهد.
ترکیه و اردوغان هر هدفی در پشت این سدسازیها داشته باشند، اما تبعات منفی آن قابل انکار نیست و آثار آن گریبانگیر ایران نیز شده است. هرچند علاج واقعه پیش از وقوع آن باید صورت میگرفت و اکنون دیگر برای مقابله با سدسازیهای ترکیه دیر است، اما میتوان با تحت فشار قرار دادن آنکارا و استفاده از اهرمهای مختلف فشار، ترکیه را برای آزادسازی حجم بیشتری از آب پشت سدهای خود به روی دجله و فرات و یا همکاری در جهت مدیریت یکپارچه کانونهای گرد و غبار در حوضه دجله و فرات در کنار عراق و سوریه مجاب یا مجبور کرد و به قطع یقین تعلل در این موضوع، تبعات وخیمتری را در آینده نه چندان دور تحمیل خواهد کرد. در این میان همکاری و همافزایی میان دولتهای ایران، عراق و سوریه به عنوان سه کشور آسیب دیده از سیاستهای آبی ترکیه، میتواند راهگشا باشد.
تألیف: رضا دهقانی
انتهای پیام/