«ماهی» هفت سین ایرانی است؟
«در پاسارگاد ریخت مردی پدیدار است که یکی از پاهای آن ماهی است. این نگاره نُماد ایزدِ آب است که به آن “ایزدِ ماهی” و “مرد دریایی” نیز میگویند. ماهی از روزگار کهن در شوش ایران نیز بوده و ایزد آب است.» این پاسخ یک باستانشناس به سوال پرتکرار این روزها است که پرسیده شده آیا ماهی سرخ سفره هفت سین نوروز از کشوری دیگر به ایران آمده است؟
به گزارش ایسنا، درباره فلسفه نمادهای سفره هفت سین نوروز بحث و اظهارنظرهای متفاوت، بسیار است. سیاوش آریا، پژوهشگر و کنشگر میراث فرهنگی نیز به دنبال این حساسیت و دلنگرانیها که هر سال در آستانه نوروز، آیینها و نمادهای باستانی را زیرسوال میبرد، تاکید دارد که آیینها و آدابهایی که در پیشانیِ جشنهای باستانی ایرانیان نمودار شده است بیگمان با خردورزی و اندیشه همراه بوده و پس از گذرِ هزارهها با اندکی دگرگونی به ما رسیده است. این آیینهای کهن یکشبه پدیدار نشده که بتوان آنها را به سادگی و آسودگی از دل مردم پاک کرد، برای ریشهیابی این نمادها و بازشناسایی نشانهها در آثار تاریخی و مستندات، به گفتوگو با کتایون پلاسعیدی ـ باستانشناس با گرایش روزگار ایلامی (کهنه – میانه – نو) ـ و همچین شهرزاد اسدی ـ اسطورهشناس ـ پرداخته شده که به بخشهایی از اظهارات و نتایج بررسی و مطالعات آنها اشاره میشود.
ماهی از روزگار کهن در شوش ایران بوده و ایزد آب است
پلاسعیدی، باستانشناس مشخصا درباره نماد ماهی در ایران باستان گفت: ما در شهداد کرمان روی آوَندهای (ظرفهای) مَفرغی نگارۀ ماهی را داریم که همین نگارهها به همان حالت در روزگار سلجوقی تکرار شده و نگارۀ ماهی را در کف آوند به گونهای که در حرکت هستند، نشان میدهد. ماهی از هزارۀ چهارم پیش از زایش عیسی مسیح (ق. م) روی مُهرها نقش بسته که یکی از کهنترین آنها وابسته به شکارچی و ماهیگیر (صیاد) است که بنا بر خواستۀ دارندۀ مُهر برای به دست آوردن شکار و ماهیگیری، نگارۀ بز کوهی که نشان دهندۀ (مظهر) فراوانی است با ماهی در کنار ایزد (رب النوع) پشتیبان جانوران (حیوانات) و شکار و ماهیگیری جای داده شده است تا با داشتن چنین مهری مورد بزرگی و بخشش ایزد جای گیرد و به آسانی به ماهیگیری و شکار دست یابد.
او افزود: بر مُهرهای استوانهای میانۀ هزارۀ چهارم تا آغاز هزارۀ سوم پیش از زایش عیسی مسیح نگارۀ ماهی در چند ردیف کنار یکدیگر جای دارد، بسانی که گویی در آب شناورند. بر اثر مُهرهایی که از شوش به دست آمده است نیز نگارۀ زیبایی دیده میشود که در رودخانهای با ساقهای انبوه از درختان، ماهیها در پیِ یکدیگر شنا میکنند ـ بر نشان مُهرهای دیگری شکارچیان لوح در برگشت از شکار ماهیها آن ها را از قایق بیرون میآورند – در زمینۀ یک مُهر دیگر که از شوش به دست آمده ماهی نقش شده است. ماهی نمودار ایزد رودخانه و مرداب است و در آیینهای گوناگون ستایش ماهی را به خدایی که بر تخت نشسته روشن میکند (در روزگار شوش پیش از ایلام). ماهی در آیینهای گوناگون بر ایزدی که بر تخت نشسته پیشکش میشود – در شهرهای گوناگون نقش ماهی دیده شده است که ایزدی بر تخت نشسته و در برابر وی ماهی روی میز ارمغان جای گرفته یا چند ماهی که در زمینههای مهر نقش شده است -، یک نشان مُهر دیگر از شوش هزارۀ چهارم پیش از زایش عیسی مسیح بهدست آمده که نگاره ماهی روی آن است (تاریخ مُهر در ایران- نوشته ملکزاده بیانی صفحه ۶۰ و ۶۱) – در نشانی دیگر با شماره ثبت ۱۲۱۹، یک آوند مفرغی که میان آن دایرهای است که گِرادگرد این دایره چهار تا ماهی و رَج سپسین پنج ماهی کوچک در حال شنا کردن هستند که در واقع آن نگارۀ میانی (وسط) خورشید است. (صفحه ۴۰۴، کتاب گزارش ۸ فصل بررسی و کاوش در شهداد (دشت لوت) نوشته علی حاکمی به کوشش محمود موسوی چاپ پژوهشکده سازمان میراث فرهنگی ۱۳۸۵) – همه آوندها آیینی هستند و به آن تشتک میگویند (آوندهای مفرغی تشتی ریخت)؛ زیرا لبۀ آنها بالا آمده است. نمونههای دیگری هم از این نمونه آوندها موجود است که در برخی نقش مار و دربرخی هم نقش گوزن دیده میشود، همانند آن آوند در جیرفت (کرمان) نیز به دست آمده که در آن نگارۀ شیر و پرنده است.
این ایلامیشناس همچنین گفت: در پاسارگاد ریخت مردی پدیدار است که یکی از پاهای آن ماهی است. این نگاره نُماد ایزد آب است که به آن ایزد ماهی و مرد دریایی نیز میگویند (مُهرهای ایلامی – پی یِرآمیه، از سری کتابهای mdp ۱ و ۲) که ما درسنگ نگارۀ میان رودان (بین النهرین) در کاخ سارگُن دوم نمونۀ آن را داریم و به گمان بسیار در پاسارگاد از آن پیروی کردهاند.
این باستانشناس در پاسخ به این پرسش که آیا ماهی از کشوری دیگر به ایران آمده است، اظهار کرد: ماهی از روزگار کهن در شوش ایران بوده و ایزد آب است. ما روی آوندهای سفالی نیز که از چُغامیش از روزگار ایلامی بهدست آمده نگارۀ مردی را داریم که ایستاده و در دو سوی دستهایش ماهی را گرفته و شکار کرده است. ماهی نماد زایندگی و برکت است و همیشه در خوان (سفره) نوروزی جای داشته است. از سویی دیگر ما پیکرۀ ایزد ماهی از جنس مفرغ از روزگار «سوکِل مُخها» سده ۱۷ و ۱۸ پیش از میلاد را که از شوش بهدست آمده میبینیم که روی سر یک ماهی نشسته و در واقع یکی از آن پیکرههای برجستهای است که از نقش ایزد ماهی بهدست آمده است. (تاریخ و تمدن ایلام، یوسف مجیدزاده، مرکز نشردانشگاهی، صفحه ۱۲۶ نگاره ۲۶) در نگارهای دیگر، سنگ نگارۀ زن نامدار «نخریس» از شوش بهدست آمده که وابسته به روزگار ایلام نو است (سده ۷ و ۸ پیش از زایش عیسی) که هر دو در گنجینۀ (موزه) لوور نگهداری میشوند. در این نگاره، چهرۀ زنی را نشان داده که دارا و توانگر (ثروتمند) بوده و در برابرش میزی است که درآن ماهی جای دادهاند که نشان میدهد ماهی چه اندازه ارزش و برکت داشته است (همان – رویه ۱۹۳ نگاره ۱۳۶).
ماهی که با سین آغاز نمیشود چه پیوندی با سفره هفت سین نوروز دارد؟
شهرزاد اسدی ـ اسطورهشناس ـ نیز در بررسی نماد ماهی در پیشینۀ فرهنگ ایران، گفت: اگر بخواهیم در فرهنگهای همسنگ (موازی) برآوردی داشته باشیم همانند فرهنگ میانرودان (بینالنهرین) که پیوند تنگاتنگی با فرهنگ ایرانی بهویژه ایلامی دارد، میبینیم که آنجا هم نماد ماهی بسیار ویژه و برجسته است. همچنین اگر بخواهیم بر سر خوان نوروزی (سفره هفت سین) روشنگری کنیم، میدانیم که نماد، آناهیتا است. اینک چرا ماهی با آناهیتا در پیوند است. باز هم با نگرش و دست آویزی به پیشینههای کهن میبینیم هر آنچه که کمابیش باشَندههایی که در آب میزیَند با آناهیتا در پیوند است و بهتر آن است که این را همگانی کنیم و بگوییم با ایزد آب ها در پیوند است. برای نمونه، ما در فرهنگ میانرودان میبینیم که لاک پشت و حتی قورباغه که در واقع باشندههای آبزی هستند نماد ایزد آب به شمار میآیند و ما در نقش و نگارههای سفالینهها که یک سرچشمۀ بسیار توانگر هستند برای آگاهی از باورهای کهن، هرچند که با پنداشت و گمان رو به رو هستیم، باز میبینیم که در این نمادها نقشهای قورباغهای و لاکپشتی ریخت و ماهیشکل هستی یافته است و ما نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم.
او همچین اظهار کرد: ماهی در کشور چین در آغازسال نو آزاد میشود و ما آن را در تنگ میگذاریم، اینها بماند. در اینجا سخن معترضه میگذارم و آن این است که بسیاری از فرهنگها و داشتههای فرهنگی جهان فراگیر است، ویژۀ ایران نیست. از سویی دیگر نیز با طبیعت در پیوند است و بسیاری از باورها و داشتههای فرهنگی وابسته به یک کشور نیست. در بسیاری از کشورهای دیگر ماهی به چشم میخورد. آن دارد آزاد میکند و ما در تنگ بلور میگذاریم، کما این که ما هنوز هم این باور را داریم که ماهیها را مانند سبزه که به دل آب میسپاریم و یا در دل طبیعت رها میکنیم، آنها را نیز در جایی مانند رودخانه بیاندازیم، این هم خودش برای ما قضیه مهمی است.
این زبانشناس در پاسخ به این پرسش که برخی میگویند ماهی با سین آغاز نمیشود و پیوندی با خوان نوروزی ندارد، گفت : آتشدان و اسپند هم سین ندارند، ولی ما در خوان (سفره) جای میدهیم و آن فدیه (قربانی) گیاهی است که دارد انجام میشود و ارزش فدیه در باورهای کهن است و ماهی هم سین ندارد، ولی میتواند نماد یکی از ایزدان برجستۀ ایران کهن و به نام آناهیتا باشد. این را واشکافی میکنیم و بسیاری از آن ریز کالاهایی که ما بر سر خوان نوروزی (سفره هفت سین) میگذاریم هماکنون شاید دیرینگیاش به باستان نرسد مانند ماهی، ولی چه ایرادی دارد. هرچند که اشاره کردیم باور به ماهی و پیوندش با ایزد آب بسیار تنگاتنگ است و کهن، اما اگر این که در آن روزگار ماهی بر سر خوان نوروزی گذاشته میشده و بسیار چیزهای دیگری که داریم، هیچ پیوندی ندارد. تنها یکسری ریزکالاهای گیاهی بوده، دانههایی که پرورش میدادند، پیشکش میکردند و در واقع پیش نمونه بوده است و به این سان آزمایش میکردند و بیشتر خوراکی بوده است. با این همه هیچ ایرادی ندارد، فرهنگ پویاییاش به این است که در درازای زمان دگرگون میشود و به دید من به سوی رسایی و پختگی پیش رفته و نه به سوی پسرفت.
اسدی این نکته را به زعم خود بیان کرد که اینک فرهنگ چینیستیزی در میان روشنفکران باب شده است. این بد نیست که ما به داشتههای خودمان برمیگردیم، اما در این میان باید بسیار هشیار باشیم که همهچیز را نبازیم و بر باد ندهیم. یکسری گفتوگوها میشود که میخواهیم با زیستبوم آشتی کنیم، به ماهیها که آفریدههای زندهاند توجه کنیم. در صورتی که این یک قضیه جداگانه است. و نباید به ژرفای این متن آسیب برسانیم؛ زیرا به فرهنگ خودمان چنین کردهایم و این یک فاجعه است. به هر روی، ماهی پیوندی تنگاتنگ با ایزد آب دارد و بودنش هم بر سر خوان نوروزی نیاز است و بسیار هم زیبا است. اگر کسانی دلسوز هستند و زیستبوم را دوست دارند راهکاری نشان دهند، نه اینکه با آیینهای کهن ستیز کنند.
پیشینه هزار ساله ماهی قرمز در ایران
شاهین سپنتا ـ پژوهشگر و فعال میراث فرهنگی و محیط زیست ـ نیز چندین سال پیش که بحث بر سر غیرایرانی بودن نماد ماهی قرمز در سفره هفت سین، پررنگ و عمومیتر شده بود، به بررسی پیشینه هزار ساله ماهی قرمز در ایران پرداخت و در مقالهای نوشت: یکی از اظهارنظرهای اشتباه، نداشتن سابقه تاریخی آشنایی ایرانیان با ماهی قرمز و ورود این گونه جانوری در صد سال پیش از چین به ایران است، اما بررسیها نشان میدهد که ایرانیان بیش از ۲۵۰۰ سال پیش با ماهی قرمز آشنایی داشتهاند.
در بخشی از این مقاله آمده است: آثار تاریخی بهدست آمده در مرزهای پهناور ایران فرهنگی که امروز در موزههای بزرگ جهان نگهداری میشوند نشان میدهند که مردمان ساکن در فلات ایران هزاران سال است که با گونههای مختلف ماهی به ویژه ماهی قرمز آشنایی داشتهاند.
نمونه این ادعا تندیسک ماهی قرمز مربوط به دوران هخامنشی است که سپنتا درباره آن توضیح داده است: این تندیسک طلایی یکی از اشیاء «گنجینه آمودریا» است که از محوطه باستانی «تخت قباد» به دست آمده است. گنجینه آمودریا (Oxus Treasure) شامل بیش از ۱۷۰ مورد از اشیاء ارزشمند متعلق به دوران هخامنشیان است که در حال حاضر در «موزه بریتانیا» و همچنین «موزه ویکتوریا و آلبرت» نگهداری میشود. اشیاء این گنجینه بیشتر طلا و نقره هستند و به سدههای پنجم تا چهارم پیش از میلاد مربوط میشوند. اشیا و سکههای طلا و نقره گنجینه آمودریا (رود جیحون) مهمترین دفینه آثار فلزی کشف شده از دوران هخامنشیان است که حدود سالهای ۱۸۷۷ و ۱۸۸۰ میلادی نزدیک محل تخت کواد (قباد) بهدست آمده است.
این تندیسک ماهی قرمز یا (Gold fish) از جنس طلاست. این ماهی با ۲۴.۲ سانتیمتر طول و ۳۷۰ گرم وزن از جنس طلا ساخته شده و فلسها و بالههای آن با ظرافت طراحی شده و به وضوح قابل مشاهده است. در دهان این ماهی یک روزنه است و درون آن به صورت یک مجرا یا لوله توخالی است که احتمالا به عنوان لوله عطر یا روغن کاربرد داشته است و احتمالا با یک چوبپنبه و یا دری متصل به یک حلقه بسته میشده است و به عنوان یک آویز زینتی مورد استفاده قرار میگرفته است. مجسمه زرین ماهی قرمز موزه بریتانیا در سال ۲۰۰۴ از سوی این موزه در نمایشگاهی با موضوع «نوروز و هفت سین» به نمایش گذاشته شد.
نمونه دیگر، تندیسک نقرهای به سبک ایلامی (عیلامی) متعلق به سالهای ۶۰۰ تا ۹۰۰ پیش از میلاد است که نشان میدهد ایلامیها نیز با «Gold fish» آشنایی داشتهاند. ماهی در هنر ایلامی نمادی از آب و خدای آب و گاه نشانی از نزدیکی به آب است و در هر صورت ارتباطی با آب و دریا دارد. در مورد این مجسمه میتوان احتمال داد که با ائا (Ea) یکی از خدایان سومریان در بینالنهرین یا میانرودان که خدای دریاها و آبها است رابطه دارد چون آب سمبل خدای ائا است.
این تندیسک نقرهای ماهی قرمز در «گالری برکات» نگهداری میشود. گالری برکات با مدیریت «فایض برکات» که شعبهای در محله «میفر» در مرکز شهر لندن و شعبه دیگری در «بورلی هیلز» در «لس آنجلس» دارد، به خانواده یهودی هنردوستی به نام «برکات» تعلق دارد که پنج نسل است به جمع آوری و داد و ستد عتیقه و آثار تاریخی اشتغال دارند و این گالری را ۱۰۰ سال پیش در بیتالمقدس تأسیس کردند. چنان که گفته شد، اهمیت تندیسکهای زیبای این ماهیهای کوچک، زیر نفوذ باور به خدای بزرگ میانرودان، «ائا» است که آن را خدای عقل و خرد، خدای دریاها و آبها و خدای خیر و شر دانستهاند.
نمونههای دیگری از نقش ماهی بر آثار تاریخی ایران را میتوان بر ظروف فلزی مربوط به دوره ساسانی دید که در آنها ماهی یا دو ماهی به عنوان نماد زندگی در درون آب به کار نگهبانی از ریشههای درخت زندگی که در آب ریشه دوانده است، مشغول هستند. ارتباط نقش شیر و گاو نیز با فلسفه نوروز قابل توجه است. نقش ماهی در دوره صفویه و تا قاجار همچنان و پرتکرار روی اشیاء، ظروف، کتیبهها و تالار کاخها ترسیم شده است.
انتهای پیام