امامی: استقلال جنسیتی زنان از خانواده محصول کیفیت مواجهه ایرانیان با تجدد غرب است
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، از اواسط سده ۱۲ شمسی که اولین مظاهر تجدد غربی وارد ایران شد، چالش اثرپذیری مردم و فرهنگ ایرانی از فرهنگ غربی و مبانی تمدن آنها تا زمان حال حاضر همواره کانون خیلی از گفتوگوها بوده است. این که ایران در بخشهایی نظیر سیاست، فرهنگ، اقتصاد، زیست اجتماعی و… چه تأثیری از مظاهر نوظهور غربی گرفت و این مواجهه فرهنگی و سیر تاریخی دچار چه فراز و فرودهایی شده است و هویت حال حاضر ما را چگونه شکل دادهاست، کماکان مورد توجه قشر کثیری از مردم از عوام و خواص است.
با سیدمجید امامی، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق و دبیر شورای فرهنگ عمومی در مورد تغییر رفتار ایرانیها در مواجهه با فرهنگ غربی گپی زدیم که حاصل این گفتوگو را خواهید خواند.
ایرانیان و اثرپذیریهای غربی
وی ابتدا گفت: موضوع پذیرش و نسبت جامعه ایرانی با فرهنگ غربی و به عبارت دیگر، جامعهشناسی تجدد از مهمترین مباحث تاریخ اجتماعی ـ فرهنگی ایرانی، بالاخص تاریخ فرهنگی شهرهای بزرگ کشور نظیر تهران، شیراز، تبریز و… از دوره قاجار به بعد است. البته نگاهمان به چنین مواجهه تاریخی، به هیچعنوان نباید تک بعدی باشد. گزارش مستشرقین، سیاحان اروپایی، کارگزاران سفارات و… به تنهایی چشمانداز دقیقی نمیتواند نسبت به این موضوع به ما بدهد. علت آن است که غربیها ژنوم فرهنگی و اصول اجتماعی ایرانیان را با پیشفرضهای معمولا نادرستی تفسیر و تحلیل میکردند. برخی، ایرانیان را متعصب در برابر تغییر معرفی کردهاند. از سویی هم افرادی ایرانیان را به دلیل مهماننوازی چنین معرفی میکنند که نسبت به مظاهر غربی نرمش بیشتری دارند.
امامی گفت: برای فهم دقیقتری نسبت به جایگاه اثرگذاری فرهنگ غربی باید به دوره قاجار رفت. در دوره قاجار اولین بار فرهنگ مغربزمین به وسیله فناوری و تکنولوژی وارد ایران شدند و به تبع آنها برخی مناسبات اجتماعی و زیست جامعهشناختی ایرانیان را تحت تأثیر خود قرار داد. به طور مثال وقتی برق به تهران میآید و بخشهای مختلفی از جمله بازار تهران به برق مجهز میشود و شاهد آن هستیم ناگهان این ورود فناوری در سبک زندگی ایرانیان تأثیراتی را برجا میگذارد. اینکه تهران امروزه تا پاسی از شب زنده است و همچنان مغازهها باز هستند و به کسب و کار خود مشغولاند، حاصل تطوری است که از آن زمان آغاز شد.
سیدمجید امامی، دبیر شورای فرهنگ عمومی
فرهنگ ایرانی مورد هجوم تکنولوژی
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) گفت: جامعهشناسی تجدد به ما میگوید که فناوریها در تعامل با زیست اجتماعی وقتی به فرهنگ حمله میکنند، فرهنگ چندان دفاعی از آن ندارد و علت آن است که فناوریها در وهله اول، یکسری راحتی و سهولت را برای مردمان به ارمغان میآورند که برای آنان جذاب و مورد پذیرش است و همین مسأله رفتهرفته بر فرهنگ اجتاعی مردمان اثر میگذارد.
امامی افزود: به طور مثال لفظ «بوق سگ» امروزه برای ما معنایی ندارد؛ در صورتی که در گذشته غروب و اوایل شب سگها را برای حفاظت از بازار رها میکردند و به وسیله بوقی این را به کاسبان اطلاع میدادند تا مغازههای خود را تعطیل کنند. اما پس از ورود برق و بالا رفتن امنیت بازار به دلیل روشنایی فضا، آن فرهنگها و مدلهای حفاظتی هم خود به خود کنار رفت. همین بالا رفتن امنیت شغلی که به بالاتر رفتن ساعات کار کردن هم منجر شد به نوعی کاسبان را به این سمت سوق داد که میتوان راحتتر و بیشتر پول درآورد و کار کرد؛ به عبارتی فرهنگ کاسبی رنگ و بوی دیگری به خود گرفت که در آن کسب، سود حرف اول را میزد.
دبیر شورای فرهنگ عمومی گفت: این تغییراتی که به وسیله فناوری وارد شد، ساعتبندیهای رایج در جامعه ایرانی را هم دستخوش تغییراتی کرد. در گذشته نهچندان دور، غروب آفتاب و اوایل شب به منزله تعطیلی کسب و کار بود و ساعتهای باقی مانده روز صرف خانواده و فعالیتهای مثل حضور در مساجد، قهوهخانهها، زورخانهها و… شده و این امر موجب بالا رفتن استحکام بُنیه اجتماعی میشد. اما بعدها به وسیله فناوری و سهولتهایی که در کاسبی به وجود آمد، ساعت کاری مغازهداران ایرانی هم تغییر کرد و امروزه باز بودن بنگاههای تجاری تا ساعتهای پایانی شب امری عادی در بخشهای مختلف شهرهای بزرگ است.
تجددی بیمار
وی افزود: فناوری در جایگاه تجدد در دوره قاجار و پهلوی، فرهنگ ایرانی در مواجهه با مدرنیته را بیمارآلود کرد؛ در صورتی که ما قبلتر و در دوره صفویه توانسته بودیم از لحاظ پیشرفت اجتماعی در عرصههای مختلف به موفقیتهای قابل توجهی دست پیدا کنیم؛ اما در دوره قاجار و پهلوی ما اساسا مقلد سطحی از غرب بودیم؛ آنهم بدون توجه به ظرایف فرهنگی داخل کشور. در تاریخ ۱۵۰ سال گذشته پیشرفت و تجدد را مساوی با فناوری قرار دادیم، بنابراین امثال امیرکبیر دست به ساخت دارالعلوم نزدند، بلکه دارالفنون ساختند.
امامی افزود: ما در اواخر دوره قاجار و در دوره پهلوی شاهد یک تجدد شتابزده غیراجتماعی هستیم که مواجهه مردم در شهر و روستا با این تجدد متفاوت است. تطابق این مظاهر با ارزشهای فرهنگی ما دچار یک چالش میشود، اما موجب بروز و ظهورهایی در جامعه ایرانی شد. برای همین من دوره قاجار را دوره حمله فناوری به فرهنگ میدانم و نظامهای مختلف اجتماعی ایران هم به جای اینکه توسط فناوری بازسازی شوند، دچار یک تزلزل و رکود شدند. ماحصل این رویکرد ایرانیان به تجدد غربی شکلگیری برخی هنجارشکنیهای اجتماعی نظیر استقلال جنسیت زنانه به بهانه کنشگری اجتماعی از خانه و خانواده شد.
او ادامه داد: متأسفانه کارگزاران مدیریتی ایران در برابر تجدد تصمیمات درستی اتخاذ نکردند و شاهدیم که در جاهایی فرهنگ قربانی تجدد میشودو بیتوجهی به اقتدار فرهنگی و اولویت گرفتن فناوری آن هم فناوریِ در خدمت اقتصاد، تکنولوژی را اصل قرار میدهد و ذخایر فرهنگی کشور در خدمت آن در میآیند. مردم ایران ظرفیت برخورداری و استقاده از مظاهر تجدد را داشتند، اما این سیاست به درستی به وسیله سردمداران کشور مدیریت و جایگذاری نشد و نتیجه آن جبههگیری فرهنگ در مقابل تجدد است.
انتهای پیام/
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید