رحماندوست: کتاب «من میآیم» میتواند فیلم سینمایی شود
به گزارش خبرنگار حوزه کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مجتبی رحماندوست نویسنده و شاعر طی یادداشتی به کتاب «من میآیم» نوشته مریم طالبی امرئی براساس خاطرات سیده زهرا حمیدی (همسر سردار شهید سید منصور نبوی معاون طرح و عملیات لشکر ویژه ۲۵ کربلا ) و دوستان و همرزمان شهید که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است، پرداخت.
در متن این یادداشت آمده است:
این کتاب آینه تمام نمای خانههای ساده روستایی شمال ایران در زمان جنگ و نوع عملکرد و نگاهشان به جبهه و شهداست که به راستی خیلی متعالی است.
صبوری زنها، مادرها، همسرها و تحمل شرایط سخت خانههای بدون سرپرست و بدون یار و یاورِ عادی و بشری است، که جز خدا یار و یاوری ندارند.
نشان دهنده کودکی که پدرش در جبهه است چگونه بهانه میگیرد. کودک با دیدن عکس پدر که اینک در جبهه است، میپرسد که چرا پدر من نه حرف میزند و نه غذا میخورد و پیشاپیش پدر میداند که با رفتن او به جبهه و حتی احتمال شهادتش، فرزند او چنین میشود. در یک مورد، کودک در بازار پای یک رزمنده را که لباس نظامی بر تن دارد، به خیال اینکه پدر او است، بغل میکند و رها نمیکند.
صلابت پدر شهید روستایی در این کتاب به خوبی نشان داده شده است فرهنگ بر خورده تک تک اعضای خانواده خصوصاً پدر و مادر در برابر شهادت سید اسماعیل از نقاط قوت این کتاب است. شهید سید اسماعیل ۱۷ ساله اوج عرفان است. جملهای از او در صفحه ۱۰۳ کتاب نقل شده است که همیشه میگفت: دوست دارم وقتی تیر به بدنم خورد، زود شهید نشوم، بلکه ابتدا در خون خود بغلتم و خدا این عشق ورزی مرا ببیند.
همچنین در صفحه ۱۱۰ کتاب شاهد این هستیم که این رزمنده ۱۷ ساله به چه مراتبی نائل شده است. تصاویر عملکرد منافقین در زمان جنگ نیز از نقاط قوت کتاب و بیانگر مظلومیت مضاعف مردم مازندران در دو جبهه داخلی و خارجی است.
در فصل هفتم (صفحه ۱۱۷ ) نام سید منصور نبوی وارد کتاب میشود و جای خود را در خاطرات راوی باز میکند. در این کتاب کلمه سید و به ویژه سیده، در کنار اسامی به خوبی نشسته است.
ترکیب دین و اعتقادات و نماز شب، در بافت زندگی رزمندگان خصوصا جوانها و نوجوانها کاملاً مشهود است. به اعتقاد من این کتاب گرچه خاطره است اما از آنجا که عبارات تصویری قوی دارد که صرفاً روایت نمیکند بلکه به خوبی نشان میدهد، قابل تبدیل به فیلم سینمایی است. آنقدر جزئیات بسیار ریز، حتی لحن صداها، خطوط چهره، حرکات دست و سر، و تمایلات و آرزوها و جزئیات دقیق از شهید سید منصور نبوی و دیگر افراد حاضر در خاطرات ذکر شده که خواننده را به اعجاب وامیدارد. جزئیاتی که قبلاً بخشی از آنها را در کتاب «دا» دیدهایم.
در جای جای کتاب و در زندگی سیده زهرا و آقا منصور، خدا را میبینی ( از جمله در صفحه ۱۳۴) جملاتی که امروز شعاری تلقی میشود در زندگی این اشخاص جاری است و به شکلی کاملاً قابل باور: زندگی برای خدا، ازدواج برای حفظ نصف دین، تکلیف مداری و سایر شعائر دینی در این کتاب جا میافتد.
تصویر عاشقانههای واقعی و پاک ابتدای زندگی سیده زهرا و آقا منصور (از جمله در صفحه ۱۴۸ ) از نکات قابل توجه این کتاب است. این کتاب معرف رزمنده بسیجی و خانههای بسیجیهای ما در زمان جنگ است. این کتاب، کتاب سیر و سلوک و عرفان است و باید آن را با وضو خواند.
اما از سوی دیگر ظاهر فیزیکی این کتاب بسیار نامناسب است و قطر کتاب به دلیل کاغذ ضخیم، حجم کتاب را به شکلی غیرقابل تحمل و با قطر زیاد و غیر طبیعی تبدیل کرده است. کتابهای دیگری حتی با تعداد صفحات بیشتر وجود دارد ،که به این شکل نا مربوط درنیامده است و قابل به دست گرفتن و خواندن است.
نکته اصلی من اینکه این کتاب تا صفحه ۳۵۶ کامل است و تمام میشود. بقیه کتاب اصلاً نه تنها هم سطح اول کتاب نیست، بلکه هوای کتاب عوض می شود ،جنس کتاب عوض می شود و اصلاً تناسبی با ۳۵۶ صفحه اولیه ندارد.
این بخش از کتاب که حدود ۲۰۰ صفحه است، مانند یک کیسه پر از سرب است که آن را به پایه یک کبوتر وصل کنیم و به او بگوییم بپر! پرواز کن! در واقع یک سوم آخر کتاب، مانع پرواز خواننده و کتاب شده است. اصلاً محتواهای ۲۰۰ صفحه آخرِ کتاب، خواندنی نیست مگر برای خود آن افراد که خاطراتی از شهید سید منصور نبوی ذکر کردهاند، یا سایر پرسنل لشکر ۲۵ کربلا که میتوان آن را جداگانه چاپ کرد و نسخهای از آن به این افراد داد و طبعاً در حد چاپ اول باقی می ماند و به چاپ دوم نمیرسد.
یک نسخه از این کتاب (در وضعیت فعلیاش) به فرزندان شهید و هر یک از نزدیکانش بدهید تمام است. بقیه محتوای ۲۰۰ صفحه آخر کتاب که اکثرا مطالب نظامی است، دارای ساختاری ضعیف است و با طبیعت اصلی کتاب ناسازگار است. ۳۵۶ صفحه اول این کتاب یک کتاب بسیار عالی و پرفروش و زیبا و ستودنی است. دست راوی و نویسنده درد نکند. پیشنهاد اصلی من این است که ۳۵۶ صفحه اول این کتاب با کاغذ مناسب چاپ شود و بقیه کتاب حذف شود.
در صورت اصرار حوزه هنری به درج سایر دستنوشتههای شهید نبوی(که در صفحات ۵۲۳ تا ۵۳۱ آمده) میشود آنها را در متن کتاب گنجاند و یا به صورت پاورقی در چند جای مناسب کتاب، جا داد. در صورت اصرار بر ذکر بخشی از آنچه در دو فصل (منصور در کلام دوستان هم محلی، منصور در کلام همرزمان که در صفحات ۳۵۹ تا ۵۱۹ آمده) میتوان گزیدهای از آن را در جای، جای کتاب به صورت پاورقی درج کرد.
ضمناً اکثر عکسهای آخر کتاب از کیفیت مناسب برخوردار نیست و در وضعیت فعلی قابل حذف است.
انتهای پیام/
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید