» دسته‌بندی نشده » واکنش اکبر فلاح به تغییر سرمربی تیم ملی کشتی
واکنش اکبر فلاح به تغییر سرمربی تیم ملی کشتی

واکنش اکبر فلاح به تغییر سرمربی تیم ملی کشتی

آذر ۱۴, ۱۴۰۲ 0۰


به گزارش مشرق، روز شنبه ۱۱ آذر ماه، فدراسیون کشتی خبری عجیب را روی خروجی خود قرار داد و به صورت رسمی پایان همکاری پژمان درستکار با تیم ملی کشتی آزاد را اعلام کرد. این در حالی بود که پژمان درستکار در نشست خبری که اواخر مهرماه همراه با حسن رنگرز، سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی پس از پایان مسابقات جهانی صربستان و بازی‌های آسیایی برگزار کرد، اشاره‌ای به استعفا از سمت خود نداشت و تصمیم‌گیری در این خصوص را به رئیس فدراسیون واگذار کرد.

مشخص نیست در این فاصله چه اتفاقاتی بین یاران قدیمی رقم خورده تا درستکار پس از ۲۷ ماه به جدایی از تیم ملی برسد و علیرضا دبیر نیز محسن کاوه را جایگزین او کند. کاوه‌ سابقه مربیگری درستکار و دبیر را دارد و در سالیان گذشته نیز با تیم ملی کشتی جوانان موفق به هت‌تریک قهرمانی جهان شد و این اواخر نیز به‌عنوان مشاور رئیس فدراسیون انتخاب شده بود. کاوه‌ در فاصله ۸ ماه تا المپیک پاریس ابتدا باید سه سهمیه باقی مانده المپیک را کسب کند و در ادامه در معتبرترین رویداد ورزشی جهان مشخص کند که انتخاب درستی از سوی رئیس جوان بوده است یا نه.

اکبر فلاح، قهرمان سابق کشتی جهان تغییر و تحولات فنی تیم ملی را در این مقطع، همانند انتخاب درستکار به‌عنوان سرمربی تیم ملی عجیب می‌داند. صحبت‌های سرمربی سابق تیم کشتی جوانان را در ادامه بخوانید.

فدراسیون کشتی روز گذشته و در فاصله ۸ ماه تا شروع المپیک پاریس از موافقت با استعفای پژمان درستکار و انتخاب محسن کاوه به‌عنوان سرمربی جدید تیم ملی خبر داد. تغییر و تحولات کادرفنی تیم ملی را چطور می‌بینید؟
کاوه آدمی است که در این سه دهه با چندین نسل و فدراسیون‌های مختلف کار کرده و در کار خود پخته و باتجربه است. او در رده سنی جوانان نیز رکورد زد و سه بار موفق به قهرمانی جهان شد که این نشان می‌دهد آدم درستی است و قرار است فدراسیون از او استفاده کند. کاوه در هر جا که بوده موفقیت نسبی داشته است و این‌گونه نیست که کار را بلد نباشد. وقتی آدمی سه دهه در کار باشد و از همه رده‌های سنی شناخت داشته باشد، مسلما می‌تواند مهره خوبی برای فدراسیون کشتی باشد.

فکر نمی‌کنید درصورتی‌که خدای نکرده کشتی آزاد در المپیک پاریس موفق به کسب نتایج مطلوب نشود، کاوه می‌تواند مدعی شود که زمان کوتاهی در اختیار داشته است؟
کاوه نمی‌تواند هیچ بهانه‌ای داشته باشد و موفقیت و شکست در المپیک پاریس برای کاوه است. اگر تیم ما در پاریس موفق باشد به‌خاطر کاوه است و اگر نتواند نتیجه بگیرد نیز مسئولیتش با او خواهد بود. کاوه باید در ابتدا تکلیف خود را با این موضوع مشخص کند. همچنین اگر تیم ملی کشتی آزاد در المپیک نتیجه بگیرد، فدراسیون کشتی نیز همانند کاوه موفق بوده است و اگر ببازد نیز فدراسیون کشتی با این انتخاب باخته است. کاوه با قبول مسئولیت تیم ملی در این مدت خود را به چالش کشیده است. حدود سه سال فرد دیگری سرمربی تیم ملی بوده و حتما کاوه در خودش این توانایی را دیده است که تیم ملی را در المپیک موفق و مدال طلا کسب کند. اگر به هر دلیل نیز موفق به کسب مدال طلا نشود، نمی‌تواند بگوید ۷ یا ۸ ماه سرمربی بوده است. کاوه باید مصاحبه کند و بگوید برد و باخت نتایج تیم ملی در المپیک برای او است و اصلا منطقی نیست که برد برای او و باخت برای قبلی‌ها باشد.

پیش‌بینی می‌شد با توجه به زمان کوتاه تا المپیک شاهد تداوم همکاری درستکار با تیم ملی باشیم. به نظرتان قطع همکاری با او در این مقطع عجیب نبود؟
همان‌طور که انتخاب درستکار عجیب بود، برداشتنش نیز عجیب بود. ما مهره‌سوزی می‌کنیم و پژمان درستکار باید حتما کمک مربی جوانان می‌شد نه سرمربی بزرگسالان. بعد از مدتی که باتجربه‌تر می‌شد نیز به‌عنوان سرمربی جوانان انتخاب می‌شد. انتخاب منطقی این بود اما بی‌منطق به‌عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد و بی‌منطق نیز یاران و دستیارانش را آورد. یارانی که هیچ کدام در استان خود خدمت یا کار مربیگری نکرده بودند. این موضوع در حال باب شدن بود که هر کسی رفیقش را سرمربی کند و سرمربی نیز رفیقش را کمک مربی انتخاب کند. این به کشتی ما و پشتوانه‌سازی مربی صدمه می‌زند. بعد از المپیک فدراسیون کشتی باید همان‌طور که برای انتخاب ملی‌پوش قانون گذاشته است، برای انتخاب سرمربی و مربی نیز قانون بگذارد و کار را قانونمند کند. بر چه مبنایی یک نفر ناگهان سرمربی تیم ملی می‌شود؟ بر مبنای رفاقت؟ بر مبنای اینکه یک نفر قهرمان جهان شده است که نباید سرمربی شود. برای سرمربی شدن رزومه و اینکه یک نفر به شهرش و استانش خدمت کرده است یا نه و اینکه مربیگری کرده یا نکرده، لازم نیست؟ از این به بعد باید با قانون جلو برویم. از حالا به بعد نیز کاوه خود را به چالش کشیده است. حدود سه سال تیم دست یک نفر دیگر بوده است و قانونا باید پژمان در المپیک سرمربی بود. حتما کاوه توانایی این را دارد که در المپیک موفق باشد.

بر مبنای همین رفاقت دبیر و درستکار این پیش‌بینی ‌می‌شد که رئیس فدراسیون تا المپیک پای رفیقش بماند.
ما مهره‌سوزی هم کردیم. پژمان شاید شأن مربیگری داشت؛ همان‌گونه که علیرضا حیدری شأن مربیگری داشت اما نابودش کردند. بی‌موقع حیدری را سرمربی تیم ملی کردند و از بین رفت و دیگر در هیچ کجا ندیدیم که خدمتی کند. پژمان نیز در این ۲، ۳ سال نشان داد شأن مربیگری را دارد و خوب حرف می‌زند و تحصیلات دارد، اما بی‌موقع او را آوردند. باید پله به پله به مربیگری می‌رسید و خودش نیز نباید این مسئولیت را می‌پذیرفت. او در هیچ کدام از تیم‌های پایه مربیگری نکرده بود و دیدیم که به خودش نیز لطمه زد و در جایی که باید مربیگری می‌کرد دیگر این فرصت را نداشت و او را برداشتند.
شکست ۹ کشتی‌گیر کشورمان در رقابت‌های لیگ مقابل کشتی‌گیران روسیه باعث شد تا شایعاتی مبنی‌بر اینکه تغییر درستکار به این موضوع ارتباط داشته است، مطرح شود. به نظر شما چنین موضوعی می‌تواند یکی از دلایل تغییر درستکار باشد؟
چنین موضوعی نمی‌تواند دلیل تغییر درستکار باشد. سرمربیان تیم‌های لیگ برتری مقصر شکست کشتی‌گیران کشورمان مقابل روس‌ها هستند. وقتی تیمی در لیگ خوب کار می‌کند همه می‌گویند مربی‌اش عملکرد خوبی داشته است و در مواقع شکست نیز باید باخت مقابل روس‌ها را گردن بگیرد. چرا درستکار باید این شکست را گردن بگیرد؟ اینجا که دیگر درستکار کشتی‌گیری را راهنمایی نکرده است. در مسابقات جهانی همه برد و باخت‌ها با درستکار بود و باید جواب بدهد، اما در لیگ کشتی سرمربیان محسن کاوه، رضا یزدانی و یارانش بودند و بردها و باخت‌ها نیز برای آنها است و باید بگویند ما باعث شدیم کشتی‌گیر ما به روس ببازد و خوب هدایتش نکردیم.

توصیه‌ای به کاوه در ابتدای شروع کار خود در تیم ملی ندارید؟
یاران و دستیارانی که کاوه انتخاب می‌کند مشخص خواهد کرد که او چه کار می‌خواهد انجام بدهد. انتخاب این یاران خیلی مهم است. باید مربیان پخته و باتجربه به صورت قانونمند انتخاب شوند. باید به کاوه فرصت داد تا دستیارانش را انتخاب کند و براساس برنامه‌ریزی، تمرینات و حرف زدنش نظر بدهیم که او در جهت قهرمانی حرکت می‌کند یا مسیر قبلی‌ها را تکرار خواهد کرد.

در ابتدای کار نیز باید کاوه بتواند سه سهمیه باقی مانده را کسب کند.
این سهمیه‌ها به راحتی کسب نخواهد شد. کسب سهمیه توسط ورزشکاران مانند این است که کسی از دره آویزان شده باشد و بخواهد خود را بالا بکشد. فقط کشتی‌گیران ما سهمیه نمی‌خواهند و خیلی از کشتی‌گیران صاحب‌نام دیگر نیز برای سهمیه، انتحاری خواهند جنگید. باید حتما به کسب سهمیه نیز فکر کرد و این‌طور نیست که به راحتی سه سهمیه باقی مانده را کسب کنیم.



منبع

به این نوشته امتیاز بدهید!

مشرق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×