طوفانالاقصی چالش جدید نظام تکقطبی!
فارسپلاس؛ محمدحسین محترم در یادداشتی نوشت: ۱-رژیم صهیونیستی با ادعای اینکه طوفانالاقصی در حکم ۱۱ سپتامبر اسرائیل بود، تلاش داشت در جهت تحتالشعاع قرار دادن شکستهای ترمیمناپذیر خود و مهار شرایط جدید، جنگ غزه را به نفع خود جهانی کند.
اما اولا برعکس شد و این انتفاضه فلسطین و حمایت از آن بود که جهانی شد. مضاف بر اینکه با توجه به سه عامل مهم یکی گرفتاری غرب و ناتو در جنگ اوکراین و دیگری وجود سدّ محکمی در مقابل سیاستهای تجاوزگرانه آنها در منطقه به نام جمهوری اسلامی، و سوم همگرایی تهران – مسکو – پکن، آمریکا توان ورود به جنگی با سرنوشت نامعلوم و شکستهای ترمیم ناپذیر را ندارد. لذا اسرائیل در این هدف هم شکست خورد.
ثانیا از همه مهمتر اینکه این عملیات درستی این سخن حکیمانه حضرت امام را نشان داد که «ام الفساد اصلی آمریکاست و هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید»!.
ثالثا طوفانالاقصی در مقیاسی گستردهتر فلسطین را از محور جهان اسلام به محور چالش بین نظام چندقطبی و نظام تک قطبی تبدیل و جبهه مقاومت را گستردهتر و جبهه عبری–غربی–عربی را منزویتر کرد. این عملیات مخالفت برخی از قدرتها و دولتها با رژیم صهیونیستی و آمریکا را آشکارتر و بلکه آشکار و برخیها را از همکار به دشمن اسرائیل و آمریکا تبدیل کرد و به معتقدین به نظام چندقطبی جرات و فرصت جدیدی داد تا در مقابل نظام تک قطبی آمریکا با قدرت و اعتماد به نفس بیشتری بایستند و آشکارا وارد میدان ترسیمشده مقاومت شوند.
بعد از ورود روسیه به جنگ سوریه، این دومین حضور سیاسی محسوس مسکو در مسائل غرب آسیا است که بشدت نیز مورد هجمه رسانههای عبری –غربی از جمله بیبی سی و اینترنشنال قرار گرفت. رئیسجمهور روسیه با ارسال ۵۰ تن کمک به مردم غزه، در یک موضعگیری بیسابقه تاکید کرد «در جنگ فلسطین اگر مردها (فلسطینیها) میخواهند بجنگند، خب بگذارید بجنگند!».
پوتین موضع خود را فراتر برد و آمریکا را مسئول جنایات رژیم اسرائیل در فلسطین برشمرد و تاکید کرد«تنها راه کمک به فلسطینیها مبارزه با کسانی است که پشت این جنایات هستند». روسیه حتی در یک حرکت نمادین مهم یک همذاتپنداری کرد و محاصره غزه را یادآور محاصره لنینگراد در جنگ جهانی دوم دانست. چین نیز برای هماهنگی با ایران به منظور کمک به غزه اعلام آمادگی و نام اسرائیل را از نقشههای آنلاین پاک و پیشنویس قطعنامه آمریکا علیه مقاومت غزه در شورای امنیت سازمان ملل را وتو کرد، که رسانههای غربی را بشدت خشمگین نمود. رسانه دولتی کره شمالی هم برای اولین بار رژیم اشغالگر قدس را محکوم و رهبر این کشور دستور حمایت همهجانبه از مقاومت فلسطینیها را صادر کرد و دولت آمریکا را مسئول اصلی تراژدی در فلسطین و مشکلات غرب آسیا دانست و گفت اگر جنگ جهانی سوم رخ دهد «تمام بمبهای هستهای خود را بر سر آمریکا فرو خواهد ریخت»!.
عراق و الجزایر خواستار قطع ارسال نفت به غرب شدند. عمرو موسی دبیرکل پیشین اتحادیه عرب و مرد جوش دادن سازش با اسرائیل نیز به این نتیجه منطقی رسید که «طوفانالاقصی واکنش طبیعی فلسطینیها به اشغالگری صهیونیستهاست و هرگونه مذاکره با رژیم صهیونیستی مثل شخم زدن دریا بیفایده است».
نخستوزیر عراق با نطقی طوفانی در اجلاس قاهره، غزه امروز را «آزمون جدیدی برای نظام جهانی» برشمرد که «بارها این نظم مردود شده است» و هشدار داد که «هیچکس حق سازش یا عقبنشینی به نیابت از ملت فلسطین را ندارد!». برخی دولت و کشورها هم روابط دیپلماتیک را با اسرائیل قطع و سفرای خود را فراخواندند.
در خود غرب نیز فلسطین موضوع مهم روز سیاستمداران شده است. به عنوان مثال برنی سندرز سناتور آمریکایی اسرائیل را به عنوان مسئول کشتار هزاران انسان بیگناه محکوم میکند و خواستار توقف فوری جنگ علیه غزه میشود و ۵۰۰ مقام و سیاستمدار آمریکایی در نامهای رسمی حمایت رئیسجمهور آمریکا از جنایات اسرائیل را محکوم میکنند.کارکنان کاخ سفید به همراه اعضای حزب کارگر انگلیس هم در اعتراض به حمایت این کشورها از اسرائیل تجمع یا استعفا میکنند و رهبر حزب حاکم در ایرلند خواستار اخراج سفیر اسرائیل میشود و…
۲-با فهم راهبردی سطح چالشها و درگیریهای کشورها با آمریکا به خوبی قابل درک است که چرا به حمایت از مسئله فلسطین و حماس برخاستهاند. آنها به خوبی میدانند اسرائیل قلب هژمونی آمریکا در دنیاست و میدانند برای مقابله با هژمونی آمریکا باید سناریوهای جدیدی در مقابل اسرائیل طراحی کنند و برای نظم جدید جهانی راهی جز قبول این واقعیت ندارند و خواسته و یا ناخواسته وارد میدان ترسیم شده از سوی مقاومت شدهاند. لذا فلسطین اکنون میدان جدید تقابل بازیگران منطقهای و جهانی است و در سطح کلان موجودیت فلسطین در پازل منافع ملی کشورهای مخالف آمریکا تعریف میشود.
۳-اما متأسفانه چند کشور عربی-اسلامی هنوز درحال شرطبندی روی اسب بازنده و قمار با رژیم صهیونیستی هستند که تاکنون نیز بازنده میدان جنگ غزه بودهاند!. چرا شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی باید ادعا کند «۹ کشور عربی بیش از یک ماه همچون سدی در مقابل تلاشها برای توقف جنگ علیه غزه ایستادهاند»؟!. درحالی که غربیها با تمام قوا در کنار رژیم صهیونیستی ایستادهاند، هنوز برخی از این کشورها حتی عاجز از ارسال کمکهای غذایی و پزشکی به نوار غزه هستند. در شرایطی که دنیا علیه آمریکا و اسرائیل در حمایت از غزه به میدان آمدهاند، نشستهای قاهره و امان و ریاض نشان داد این کشورها درک درستی از تحولات منطقه و جهان ندارند و همچنان اسیر فشارهای آمریکا هستند.
گویا خارجی بودند، نه کشورهایی برادر و عربی و اسلامی! چرا رئیسجمهور ترکیه به جای «بچه لوسِ آمریکا» خواندن رژیم بچهکش صهیونیستی، شیرهای خط نفت را به روی این رژیم جنایتکار نمیبندد و چرا مصر به جای درخواست تحقیقات بینالمللی بیخاصیت، از اول جنگ گذرگاه رفع را باز نکرد؟! و… آمریکا با متوقف کردن وامهای صندوق بینالمللی پول و کمکهای ژاپن و فرانسه به مصر و اردن و دیگر کشورها تلاش دارد از اهرم اقتصادی علیه جبهه مقاومت استفاده کند. البته بشدت نگران اتفاق سال ۱۹۵۶هم است که کمک خود به مصر را به دلیل به رسمیت شناختن دولت چین قطع کرد و مسکو بلافاصله وارد عمل شد و جمال عبدالناصر توانست کانال سوئز را ملی کند و انگلیس و فرانسه و اسرائیل را به جنگ بکشاند.
آمریکا نقش مسکو در جنگ اعراب و اسرائیل در اکتبر ۱۹۷۳ را نیز فراموش نکرده است. زمانی که دمشق در خطر سقوط قرار گرفت، این تهدید اتمی مسکو بود که اسرائیل را مهار کرد و آتشبس برقرار شد. امروز یکی از درسهای آن سالها این است که کشورها میتوانند بدون آمریکا، خود تصمیم بگیرند. موضوعی که شورای آتلانتیک نیز به آن اذعان کرده است.
۴- از دستاوردهای بزرگ جنگ غزه این بود که نه تنها توانست دنیای اسلام اعم از شیعه و سنی، بلکه تمام جهان را حول محور فلسطین متحد و یکپارچه کند. از «بسیج لندن و پاریس»! گرفته تا آمریکا و سایر نقاط دنیا. این گستره بیسابقه حمایت از موج جهانی انتفاضه موشکی بود که وزیر خارجه رژیم صهیونیستی را مجبور به پذیرش شکست در برابر فشارهای در حال افزایش افکار عمومی جهان نمود و رئیس ستاد وزارت خارجه اسرائیل را پس از ناکارآمدی در مدیریت جنگ وادار به استعفا کرد. شرایط کنونی نشان داد حضرت امام (ره) با درک درست و واقعی از آینده، سیاست و استراتژی «هر مسلمان یک سطل آب»را مطرح کردند و اکنون این سیاست جهانی شدهِ به «هر نفر یک سطل آب» چه مسلمان و چه غیرمسلمان تبدیل شده است.
علاوهبر تجمعات و راهپیماییهای هزاران نفری و بعضا میلیونی که یادآور تظاهرات میلیونی روز قدس در تهران است، موضعگیری شخصیتهای تاثیرگذار در دنیا خود حکایتکننده از متحول شدن اذهان ملتها در حمایت عملی از فلسطین است تا جایی که به میدانهای ورزشی هم کشیده شد و رونالدو ستاره فوتبالی که مسلمان نیز نیست، هنگامی که خبرنگار اسرائیلی درخواست مصاحبه با او را داشت، میکروفن او را به طرفی پرتاب کرد و خود در ویدئویی خطاب به مردم غزه تاکید کرد «من یک بازیکن بسیار مشهور هستم؛ ولی قهرمان واقعی شما هستید.
امید خود را از دست ندهید، من و دنیا با شما هستیم!». لذا همانگونه زمانی که رهبرمعظم انقلاب در سازمان ملل گفتند که «انقلاب اسلامی و ۸ سال دفاع مقدس یک قدرت جدیدی در دنیا معرفی کرد» و بعد در جنگ ۳۳ روزه قدرت حزبالله و در جنگ یمن قدرت انصارالله به عنوان قدرتهای جدید دیگر به دنیا معرفی شدند، حالا طوفانالاقصی قدرت جدید دیگری به دنیا معرفی کرد.
۵- اکنون این حمایت جهانی از غزه این سخن رهبری را از زوایای مختلف روشنتر و قابل فهمتر کرد که «اسرائیلیها اشتباه محاسباتی میکنند که ایران پشت حمله طوفانالاقصی بوده»! و اگر بخواهند بر این اشتباه محاسباتی خود اصرار کنند، لاجرم باید بپذیرند که این موج جهانی بیسابقه، حمایت از سیاستهای جمهوری اسلامی بوده است!
پایان پیام/ت