نخستین شرکت «اقتصاد مقاومتی» ایران در دوره قاجار
گروه تاریخ خبرگزاری فارس ـ امین رحیمی: در اوایل دوره مظفری، خارجیها اقتصاد ایران را قبضه کرده بودند و وضعیت اینطوری بود که «جرج کرزن» سیاستمدار انگلیسی گزارش داده بود: «گذشته از اشیاء تجملی غربی که طبقات بالا به آن معتاد شدهاند پوشاک همه طبقات جامعه، از مردان گرفته تا زنان، جملگی از غرب وارد میشود. ابریشم، ساتن و ماهوت برای طبقات اعیان و قماش نخی و پنبهای برای همه طبقات. لباس یک روستایی ساده از منچستر میآید و نیلی را که همسر او بهکار میبرد از بمبئی وارد میشود. در واقع از بالاترین تا پایینترین مراتب اجتماعی بهطور قطع وابسته و متکی به کالاهای غربی شدهاند».
در چنین شرایطی نخستین سخن درباره تشکیل شرکتی ایرانی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی خارجیها از سوی آیتالله «محمدتقی نجفی اصفهانی» مشهور به «آقا نجفی اصفهانی» به گوش رسید و بهگواهی تاریخ: «سخن از تشکیل شرکت اسلامیه برای نخستینبار توسط آقا نجفی اصفهانی در یکی از خطبههای وی در مسجد جامع سلطانی اصفهان شنیده شد. منظور از تأسیس شرکت اسلامیه در واقع ترویج و تشویق مردم به مصرف کالای ایرانی در مقابل تولیدات خارجی بود. این رویکرد با توجه به شرایط سخت اقتصادی کشور از سوی برادران نجفی اصفهانی[محمدتقی و نورالله نجفی اصفهانی] مطرح شد. توجه ویژه آقا نجفی اصفهانی به مسائل اجتماعی، سیاسی و به خصوص اقتصادی ایران دوره قاجار بهحدی بود که روزنامه معروف ثریا[از نشریات تأثیرگذار در نهضت بیداری ایرانیان و مشروطه] ایشان را سرآغاز تاریخ ترقی ایران معرفی کرد». روزنامه «ثریا» نوشته بود: «رؤسای روحانی ملت ایران، معنی وطن و ترقی آن را شناخته و درصدد رسیدن به آن، برآمدهاند. اگر نام مبارک آقا نجفی مدظله العالی را سرآغاز تاریخ ترقی ایران قرار دهیم، شایسته و سزاست».
آیتالله «محمدتقی نجفی اصفهانی» مشهور به «آقا نجفی اصفهانی»
شرکت سهامی عام ایرانی با شعبههای خارجی
از ایده آقا نجفی اصفهانی خیلیها استقبال کردند و از همه مهمتر علما و تجار. اینگونه شد که در سال ۱۲۷۸ شمسی تعدادی از بازرگانان مشهور اصفهان و شیراز و کاشان جمع شدند و «شرکت اسلامیه» را تأسیس کردند و در اساسنامهاش نوشتند: «این شرکت بهکلی از دادوستد متاع خارجه ممنوع است… تمام اجزاء از رئیس و مرئوس و امنای شرکت حسبالشرط مجبورند لباس خود را از منسوجات و متاع داخله مصرف رسانند». در جشنی هم که بهمناسب راهاندازی شرکت برپا شد شرکت اسلامیه اعلامیه داد: «الحمدلله به برکت این [شرکت] جمعی کثیر در ایران خصوصاً در اصفهان زیاده از هزار نفر کاسب صاحب شغل و نان شدهاند».
دیگر چه کسانی از شرکت استقبال کردند؟ مردم. و استقبالشان اینطوری بود که شرکت اسلامیه شرکت سهامی عام شد و چنین شد: «سرمایه شرکت ۱۵۰ هزار تومان بود که به ۱۵ هزار سهم ۱۰ تومانی تقسیم شده و به سهامداران فروخته شده بود. شرکت بهسرعت با استقبال گسترده مردم در خرید سهام و همچنین محصولات خود مواجه شد و بهتدریج شعبههایی در بسیاری شهرها و همینطور در خارج از ایران ایجاد کرد. محل اصلی شرکت در اصفهان بود ولی شعبههایی در شهرهای تهران، شیراز، بوشهر، مشهد، تبریز و حتی نمایندگیهایی را در خارج از کشور ازجمله لندن، کلکته، بمبئی، قاهره، استانبول، بغداد، مسکو و بادکوبه تأسیس نمود. این شرکت ملی هسته اولیه کارخانجات بزرگ به سبک نوین در اصفهان و سایر شهرها شد و تا حدود زیادی احتیاجات ایران را به کشورهای خارجی محدود کرد».
برگه سهام شرکت اسلامیه
لباس خارجی، لباس ذلت شد
با آغاز فعالیت شرکت اسلامیه که به تجارت، فعالیت عمرانی، صرافی و تولید منسوجات و البسه میپرداخت روحانیون بسیاری در سراسر ایران به ترویج استفاده از لباس ایرانی پرداختند و حتی کار به جایی رسید که «آخوند خراسانی» از مراجع مشهور زمانه، نامهای به مظفرالدین قاجار نوشت تا حمایت وی را از تولیدات داخلی جلب کند و او را تشویق کرد خودش و وزراء و درباریان لباس ایرانی بپوشند و لباس خارجی را لباس ذلت نامید و آخرسر نوشت: «…تأسی و متابعت نمایند و با خلع لباس ذلت از خود و پوشیدن لباس عزت البسه اسلامیه صاحب شرع را خشنود دارند.کهن جامه خویش پیراستن/ به از جامه عاریت خواستن».
حالا قسمت جالبتر ماجرا اینکه در نجف با مشاهده لباسهای ایرانی غوغایی به پا شد و بهنوشته نشریات: «وقتی پارچههای شرکت اسلامیه وارد نجف میشود مراجع و علما جمع میشوند و لباس ساخت دست مسلمانها را میپوشند و میگویند ما به این لباس داخلی افتخار میکنیم».
آیتالله «نورالله نجفی اصفهانی» برادر «آقا نجفی اصفهانی» و از پیشگامان تأسیس شرکت اسلامیه بود
کار شرکت اسلامیه خیلی زود بالا گرفت در این حد: «تنها در یک فقره، به بیان روزنامه حبلالمتین، هشتصد نفر از رؤسای تجار و اشراف اصفهان متفق شدند و طی اعلامیهای ترک استعمال و خرید و فروش منسوجات خارجی را اعلام کردند». معلوم است آوازه این شرکت به خارج هم رسید و یکی از نشریات انگلیسی نوشت: «معلوم میشود ایرانیان اندکاندک از خواب غفلت بیدار شده و قدر و اهمیت تجارت شرکت را نیکو دانسته و چیزی که در این شرکت اهمیت دارد این است که علمای این ملت در آن شرکت دارند و مشوقاند و اگر این شرکت معتبر شود سکته بزرگی به تجارت انگلیس در اصفهان بلکه در خلیج فارس وارد آید و باید تجار، نوعی رفتار کنند که در آینده بازار تجارتشان از رونق نیفتند وگرنه بهزودی باید منتظر خبر بود که بازار تجارت ما در اصفهان بسته شود».
اشتیاقی که شرکت اسلامیه برای تولید و خرید لباس ایرانی برانگیخت ناراحتی شدید و واکنش سیاسی تجار خارجی را در پی داشت
از کسانی که کالای خارجی میخرند، بد میگویند
خارجیها و از همه بدتر انگلیسیها فقط از موفقیت شرکت اسلامیه اظهار تعجب نمیکردند بلکه دائم با آن دشمنی میکردند و حتی کار به جایی رسید که یکبار به درباریان نامه نوشتند که دیگر نگذارید آقا نجفی اصفهانی به اصفهان بازگردد و سفیر انگلستان هم برای مقامات دولت انگلیس نوشته بود: «از قرار اطلاعاتی که از اصفهان میرسد علمای آنجا بیشتر بر ضد تجارت خارجه میباشد. مخصوصاً که میگویند کالای خارجی نجس است. در مساجد و سایر نقاط نیز علناً میگویند که مردم نباید کالای خارجی را بخرند. علما از اشخاص معتبر که امتعه خارجه میخرند، بد میگویند. آنها هم از این جهت جرأت خرید ندارند… این مسأله نهایت اهمیت را دارد. شرکای ما ورشکست خواهند شد».
القصه، انگلیسیها تا توانستند دشمنی کردند و نتیجه آنکه گویا شرکت اسلامیه پس از حدود ۵ سال فعالیت موفقیتآمیز بهتدریج مجبور شد فعالیتش را کاهش دهد. البته برخی کارخانههای این شرکت تاریخساز تا چند دهه بعد هم فعال بودند و یادآور نام و موفقیت شرکتی بودند که میخواست اقتصاد ایران را ایرانی کند.
فعالیت موفقیتآمیز شرکت اسلامیه به راهاندازی کارخانجات بزرگ ایران بهویژه در صنعت نساجی منجر شد
انتهای پیام/
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید