» دسته‌بندی نشده » یک چشمه از دخالت تفرقه‌آمیز انگلیسی‌ها میان ایران و همسایه‌هایش/ تفرقه بینداز و «بحرین» را جدا کن!
یک چشمه از دخالت تفرقه‌آمیز انگلیسی‌ها میان ایران و همسایه‌هایش/ تفرقه بینداز و «بحرین» را جدا کن!

یک چشمه از دخالت تفرقه‌آمیز انگلیسی‌ها میان ایران و همسایه‌هایش/ تفرقه بینداز و «بحرین» را جدا کن!

خرداد 15, 1401 1۰


گروه تاریخ خبرگزاری فارس ـ امین رحیمی: داستان بحرین از اوایل دوره قاجار شروع شد و تا اواخر دوره پهلوی ادامه داشت و سرانجامش پایانی عجیب بود که به دست پهلوی دوم رقم خورد. البته کار، کار انگلیسی‌ها بود؛ در روزگاری که انگلیس در خلیج فارس ناوگان دریای قدرتمند داشت بحرین را که یک جزیره بزرگ و حدود ۳۰ جزیره کوچک است و جزو ایالت فارس ایران بود به بهانه تأمین امنیت تجارت دریایی اشغال کرد.

بحرین از نظر اقتصادی و سیاسی و قدرت استراتژیک برای ایران مهم بود و از همان‌موقع میان ایران و انگلیس بر سر حاکمیت بحرین دعوا و مرافعه بود و البته از نظر نظامی زور کسی به انگلیسی‌ها نمی‌رسید. از نظر سیاسی هم زور قاجارها و پهلوی‌ها به انگلیس نرسید و البته سیاست اصلی در بحرین تفرقه‌اندازی بود وگرنه در بحرین و در ایران کسی شک نداشت که بحرین جزو خاک ایران است و خواهان باقی‌ماندن در سرزمین ایران است؛ تاریخِ تعلق بحرین به ایران از تاریخ میلادی هم قدیمی‌تر است و به دوران پیش از میلاد مسیح می‌رسد.

القصه، بحرین رسما تحت اشغال و تحت‌الحمایه انگلیس بود و سیاست تفرقه‌اندازی انگلیس در بحرین هم در این حد بود: «شیخ عبدالله، یکی از حاکمان محلی بحرین که شخص مقتدری بود و حدود ۲۲ سال حکومت کرد از مداخله انگلیس‌ها در امور بحرین ممانعت می‌کرد؛ از این رو  انگلیسی‌ها مخالفان شیخ را تحریک کرده، با چند فروند کشتی به بحرین حمله کردند که در نتیجه شیخ عبدالله فرار کرد». و در این حد بود: «انگلیسی‌ها از شیخ ‌محمد اجازه گرفتند که تمام کشتی‌ها و مردم بحرین را تفتیش کنند. هنگامی‌که شیخ محمد برای نجات از شر انگلیسی‌ها با والی فارس و پادشاه ایران به مکاتبه پرداخت و ضمن تمکین از حاکمیت ایران از دولت ایران تقاضای کمک کرد انگلیسی‌ها با استفاده از قدرت نظامی خود شیخ ‌محمد را برکنار کردند و برادرش را به روی کار آوردند».

نقشه‌ای متعلق به امپراتوری عثمانی که بحرین را منطقه‌ای بزرگ‌تر و جزو قلمرو سرزمینی ایران نشان می‌دهد

از وقتی بیرق ایران را برده‌ایم بحرین

وضعیت بحرین در زمان اشغال توسط انگلیس این‌گونه بود که انگلیسی‌ها دنبال منافع خودشان بودند و از تفرقه میان حاکمان بحرین و ایران بهره می‌بردند و هر وقت هم حاکم بحرین با دربار ایران مراودات قانونی داشت و تحت امر ایرانی‌ها بود انگلیسی‌ها بلایی سرش می‌آوردند و شاید هم سرنگون می‌شد تا حاکم بعدی بیاید که طرفدار انگلیس باشد.

در نتیجه مجموعه بزرگی از اسناد تاریخی باقی‌مانده است درباره اختلاف ایران و انگلیس بر سر اداره بحرین و درگیری‌های میان بحرینی‌ها و انگلیسی‌ها و دخالت‌ها و کج‌رفتاری‌های انگلیس با حاکمان و مردم بحرین که خواهان تبعیت از حکومت ایران بوده‌اند. فقط یک‌نمونه‌اش اینکه: «اسدالله میرزا، حاکم  بوشهر در نامه‌ای به وزارت امور خارجه به تشریح سخنان فرستاده شیخ بحرین پرداخت و به نقل از وی نوشت: از هنگامی که بیرق ایران را ما برده‌ایم بحرین و خود را بسته و رعیت دولت علیه ایران دانسته‌ایم، از آن سال تا به حال، سفرای دولت انگلیس بنای بد سلوکی و بد رفتاری را گذارده، ما را اذیت و آزار می‌نمایند. ما از آنها آسوده نیستیم و می‌خواهیم در ظل حمایت دولت ایران، از اذیت ایشان ایمن باشیم».

مجلس شورای ملی در سال ۱۳۳۶ شمسی بحرین را استان چهاردهم ایران معرفی کرد؛ بحرین سرزمینی تحت اشغال انگلیس بود که دیگر به ایران بازنگشت

نظرسنجی به جای همه‌پرسی!

بنا به اسناد تاریخی قاجارها ۱۱ بار تلاش کردند که بحرین را پس بگیرند که انگلیس اجازه نداد. بعد پهلوی اول آمد و معلوم نیست چرا یا شاید هم معلوم است چرا حتی یک‌بار هم برای پس‌گرفتن بحرین و آزادسازی آن از دست انگلیس تلاش نکرد. در دوره پهلوی دوم و در اوایل دهه ۳۰ شمسی دولت مصدق ادعا کرد که بحرین را پس می‌گیرد که هیچی. یک‌بار هم در سال ۱۳۳۶ شمسی مجلس شورای ملی تصویب کرد که بحرین استان چهاردهم ایران است و تمام؛ همه اینها در حد حرف باقی ماند.

پهلوی دوم مدام و مدام از بازپس‌گیری بحرین سخن می‌گفت ولی در نهایت با انگلیس توافق کرد و ناگهان نظرش به‌کلی تغییر کرد

شخص پهلوی دوم با اینکه مدام و سال‌های متمادی از بازپس‌گیری بحرین سخن می‌گفت عاقبت در سال ۱۳۴۷ یک مصاحبه مطبوعاتی انجام داد که این‌طوری شروع شد: «این جزیره ۱۵۰ سال پیش توسط انگلیسی‌ها از وطن جدا شد و انگلیسی‌ها یک امپراتوری با سیاست استعماری در آنجا برپا کردند. اینک موقع آن رسیده است که انگلیسی‌ها از این نواحی بیرون بروند» و این‌طوری تمام شد: «من می‌خواهم بگویم که اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند هرگز به زور متوسل نخواهیم شد». انگلیسی‌‌ها هم تشکر کردند و رفتند با کمک سازمان ملل یک نظرسنجی کردند و وضعیت این‌طوری شد: «در سال ۱۳۴۹ شمسی به جای همه‌پرسی از ساکنان بحرین از حدود ۴۰ خانواده که طرفداران حاکم خودخوانده بحرین بودند، نظرسنجی کردند و به سازمان ملل گزارش دادند که مردم بحرین طرفدار استقلال هستند».

در بحرین و در ایران اعتراض‌ها به جایی نرسید و تمام؛ دولت پهلوی دوم نیز نخستین دولتی بود که استقلال بحرین را به‌رسمیت شناخت!

انگلیسی‌ها ۱۵۰ سال با زور و درگیری نظامی و تفرقه‌افکنی بحرین را اشغال کردند و آخرسر با پهلوی دوم توافق کردند و به خوبی و خوشی بحرین را از ایران جدا کردند!

انتهای پیام/




این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید



منبع

به این نوشته امتیاز بدهید!

farsnews

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *