عامل به فنا رفتن نفت ایران کیست؟
بازرگانی ایرانی و ارمنیتبار که دوره کوتاهی رییس کل گمرکات ایران بود، برای به دست آوردن پولی هنگفت جا پای چهار ایرانیِ جواهطلب و حریص دیگر به نامهای سپهسالار، ناظمالدوله، معینالملک و اقبالالملک گذاشت و به قیمت سیاه کردن آینده و سرنوشت ایرانیان که تا سالها بعد از ملی شدن صنعت نفت ایران ادامه داشت، وارد رابطهای به شدت سودآور با تاجرانِ حقوقدان انگلیسی شد.
به گزارش ایسنا، امروز پنجم خرداد، صد و چهاردهمین سالروز اکتشاف و استخراج نفتِ کشورمان توسط ویلیام ناکس دارسی و شرکایش معروف به قرارداد دارسی در سال ۱۲۸۷ است.
او در شمار اولین تاجرانِ با سابقهِ کارِ وکالت در انگلستان بود که با لجاجت بسیار و هزینه بیش از ۶۰۰ هزار پوند استرلینگ انگلستان، بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار کیلومتر مربع از حاصلخیزترین زمینهای جنوب ایران را زیر و رو کرد و بالاخره توانست رگههای نفت و گاز کشورمان را در منطقه خِرسان استان خوزستان شناسایی و استخراج کند و با این کار، هم خود و هم پادشاهی بریتانیا را از صدها میلیون دلار ثروت بادآورده، بهرهمند کند.
قرارداد دارسی ۳۷ سال بعد از قرارداد روییتر بسته شد. در قرارداد روییتر که در سال ۱۲۵۰ امضا شد، میرزا حسین قزوینی ملقب به سپهسالار، صدراعظم عصر ناصری، میرزا ملکمخان مشهور به ناظمالدوله بنیانگذار لژ فراموسونی «فراموشخانه» در ایران، میرزا محسنخان تبریزی ملقب به معینالملک و میرزا محمد اقبالالملک در قراردادی مشهور به قرارداد «رویتر» در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه با دریافت ۲۰۰ هزار لیره استرلینگ انگلستان و دریافت مجوز اقامت مادامالعمر در انگلستان، با امضای ناصرالدین شاه، امتیاز ساخت و بهرهبرداری از راه شوسه و خط آهن، سد، معادن، احداث کانالهای انتقال آب و قنوات، تاسیس بانک و شرکت صنعتی و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع کشور را به مدت ۷۰ سال و تسلط بر گمرکات کشورمان را به مدت ۲۵ سال به بارون جولیوس دو روییتر واگذار کردند و با این کار ایران و ایرانی را برای دهها سال به بند پادشاهی انگلستان درآوردند.
ویلیام
ویلیام ۱۹ مهر ۱۲۲۸ در شهر نیوتونآبوت در خانوادهای انگلیسی متولد شد، به مدرسه وستمینستر رفت و در ۱۷ سالگی به همراه خانواده به استرالیا مهاجرت کرد.
خانواده او در شهر راکهامپتون کوئینزلند سکونت کرد و ویلیام جوان تحصیلاتش را در این شهر از سر گرفت و در پایان دبیرستان موفق به ورود به دانشکده حقوقِ ایالت شد و جا پای پدرِ وکیلش گذاشت. اما او در کنار رشته حقوق به معادن غنی استرالیا نیز علاقمند بود. ویلیام در کنار شغل وکالت، در کوهستانهای استرالیا در جستجوی طلا بود.
او در همین دوران به شهر راک هامپتون استرالیا سفر کرد و با پدرِ النا بیرکبک که مهندس معدن بود، آشنا شد و این آشنایی به رابطه او با النا، دختر ساموئل منجر شد. ویلیام مدتی بعد به همراه النا به شهر سیدنی پایتخت استرالیا رفت و در ۲۳ سالگی با او ازدواج کرد. النا تنها دختر ساموئل بیرکبک بود که در سال ۱۲۱۹ در مکزیک به دنیا آمده بود. خانواده النا از خانوادههای اصیل بریتانیایی بودند و به اقتضای شغل پدر در ایالت ایلینوی آمریکا زندگی کردند.
ویلیام ۱۰ سال بعد در سال ۱۲۶۱ به همراه برادران هال، والتر راشل و توماس اسکارات به عضویت یک سندیکای معدنی درآمدند و به اتفاق توماس، فردریک و ادوین مورگان شرکت مورگان را در حوزه اکتشاف و استخراج سنگ آهن تاسیس و در کوهی در ۳۹ کیلومتری جنوب راکهامپتون کارشان را شروع کردند. این کوه بعدها به کوه مورگان معروف شد.
ویلیام و شرکا چهار سال بعد در کوه مورگان «طلا» کشف کردند و او که مالک ۱۲۵ هزار سهم و اختیاردار ۲۳۳ هزار سهم دیگر بود، کل سهامش را به ارزش هر سهم ۱۷ پوند استرلینگ، فروخت و ۶ میلیون پوند استرلینگ معادل ۴۹۶ میلیون پوند امروزی، سود کرد. او به همراه سایر شرکا از طریق یکی دیگر از شرکتهای تابعه کمپانی مورگان یک معدن طلای دیگر در ماتاکانوی در بخش مرکزی هتاگوی نیوزلند خریداری کردند و سرمایه خود را به این کشور انتقال دادند.
ویلیامِ ثروتمند سه سال بعد در سال ۱۲۶۸ همراه خانواده به انگلستان برگشت و در قلب شهر لندن در حوالی میدان گروسونور خانه مجللی به نام «استانمور» خرید.
همسر ویلیام هشت سال بعد در سن ۵۶ سالگی در سال ۱۲۷۶ درگذشت و ویلیام در سال ۱۲۷۸ با نینا بوسیکو، بازیگر مشهور ایرلندی ازدواج کرد. او عاقبت ۲۰ سال بعد از مرگ همسر اول و سه سال قبل از کودتای سیاسی – نظامی رضا خان میرپنج در ایران در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۲۹۶ در شهر میدلسکس انگلستان که اکنون بخشی از شهر لندن است، در سن ۶۸ سالگی درگذشت.
نطفه قرارداد
آنتوان کتابچی خان که شهروندی ایرانی و بازرگانی ارمنیتبار بود و مدتی رییس کل گمرکات ایران شد از یک طرف با ارتباط نزدیک با دربار مظفرالدین شاه و از طرف دیگر آشنایی دیرینه با سِر هنری دراموند ولف، وزیرمختار وقت انگلستان در ایران در سالهای ۱۲۶۶ تا ۱۲۶۹ موفق شد مجوز اکتشاف و بهرهبرداری چاه های نفت و گاز ایران را از دربار مظفری بگیرد و به انحصار خود درآورد.
او از طریق ولف با ویلیام ناکس دارسی که آن زمان در پاریس فرانسه بود، آشنا شد و موفق شد دارسی محافظهکار را به سرمایهگذاری در بخش اکتشاف نفت در ایران راضی کند.
به دنبال این توافق جک دو مورگان، زمینشناس فرانسوی برای انجام مطالعات زمینشناسی اولیه و اطلاع از وجود منابع نفتی در ایران راهی ایران شد.
ادوارد کوت، کارمندِ رویتر که از ابتدا توسط کتابچی خان در جریان کار قرار گرفته بود به نمایندگی از آنتوان به لندن رفت تا نتایج تحقیقات مهندسِ فرانسوی را که در اختیار قرار گرفته بود به اطلاع دارسی برساند.
دارسی بعد از دیدار با دکتر بوورتون از مشاوران قابل اعتمادش، تصمیم گرفت زمینشناس دیگری به نام اچ.تی. برلز را برای انجام تحقیقات تکمیلی راهی ایران کند. برلز بعد از سفر به ایران و روزها بررسی میدانی در استانهای خوزستان و کرمانشاه، نتایج تحقیقاتش را به دارسی داد.
دی ماه سال ۱۲۷۹ همان زمانی است که ویلیام دارسی با آنتوان کتابچی خان، رییس گمرکات ایران در عصر مظفرالدین شاه، دراموند ولف، وزیرمختار سابق انگلیس در ایران و ادوارد کوت، نماینده بارون جولیوس دو رویتر، بنیانگذار آژانس خبری رویترز و عاقد امتیازنامه رویتر با ناصرالدین شاه قاجار، قرارداد امضا کرد.
هر چهار شریک بدون اطلاع دقیق از سود بیحساب و سرشاری که در آینده نصیبشان میشود، قرارداد را امضا کردند و البته ویلیام دارسی بعد از کشف اولین چاه نفت در سال ۱۲۸۷ و رسیدن به میلیونها پوند سود، از اینکه چرا سهم پایینی از سهام تقسیم شده بین شرکا را خریداری کرد، ناراضی بود و گله داشت.
دارسی بعد از توافق با کتابچی خان و انجام تحقیقات کامل و تضمین وجود نفت در ایران، مقامات کشورش را در جریان قراردادش با طرف ایرانی گذاشت و با موافقت دربار و دولت وقت بریتانیای کبیر قرارداد وارد فاز اجرا شد.
جلب رضایت دولت و دربار ایران هم توسط کتابچیخان دنبال شد. او با پرداخت حقحساب به رایزنی با چهرههای موثر دربار و دولت پرداخت و موفق شد رضایت ضمنی شاه را بگیرد.
او به این منظور در فروردین ۱۲۸۰ با علیاصغر اتابک ملقب به امینالسطان، رییسالوزرای مظفرالدین شاه دیدار کرد و او را در جریان تصمیمش گذاشت.
سر آرتور هنری هاردینگ، سفیر وقت انگلیس در ایران طی سالهای ۱۲۷۹ تا ۱۲۸۵ هم برای راضی کردن امینالسطان با او دیدار و گفتوگو کرد. هاردینگ در این ملاقات به اتابک قول داد در صورت یافتن نفت در ایران ۱۰ درصد سود صادرات و ۵ درصد مالیات صادرات نفت به دولت ایران پرداخت شود.
با همه تمهیداتی که توسط تیم انگلیسی – فارسی دارسی اندیشده شده اما شرط امضای قرارداد توسط مظفرالدین شاه پرداخت ۴۰ هزار پوند به صورت پیشپرداخت و افزایش سهم دولت ایران از ۱۰ به ۱۶ درصد بود. دارسی و شرکا هم ضمن قبول شروط پادشاه اما پرداخت ۵ درصد مالیات ناشی از صادرات نفت به دولت ایران را از قرارداد حذف و آن را در تاریخ هفتم خرداد ۱۲۸۰ به امضای مظفرالدین شاه و ماریوت، نماینده دارسی در ایران رساندند.
عملیات اجرایی
تیم حفاری جرج رینولدز به ایران آمد و بلافاصله جستجوی متر به متر جنوب ایران شروع شد. شرکت تحت مدیریت دارسی برای اکتشاف نفت در ایران تا سال ۱۲۸۲ حدود ۵۰۰ هزار پوند هزینه کرد اما نتیجهای حاصل نشد. دارسی برای جذب سرمایه و جبران کسری بودجه شرکتش مجبور شد شرکت نفت برمه را به مبلغ ۱۰۰ هزار پوند در سهام سندیکا شریک کند.
با شروع مجدد کار، حفاری در منطقه شاردین از مناطق جنوبی کشورمان آغاز شد. در سال ۱۲۸۶ دومین منطقه برای حفاری انتخاب شد. حفاریها در میدان نفتون در دره خرسان در منطقه شوشتر که به بعدها به مسجد سلیمان تغییر نام داد، آغاز شد. انتخاب نقطه دیگری از مسجدسلیمان توسط تیم حفاری دارسی در سال ۱۲۸۷ انجام شد اما هیچ موفقیتی به دست نیامد و دارسی در آستانه ورشکستی قرار گرفت.
امیدها اما در تاریخ پنجم خرداد ۱۲۸۷ به بار نشست و در عمق ۳۶۰ متری میدان نفتون، مته حفاری آخرین لایه را شکافت و نفت با فشار بسیار زیاد از زمین فوران کرد.
دولت و دربار بریتانیا که از ابتدا در جریان اقدامات دارسی بود با دستیابی او به نفت، وارد میدان شد و یک سال بعد شرکت نفت ایران و انگلیس را با دو میلیون لیره تاسیس کرد و اختیار استخراج، پالایش و صدور نفت ایران را به دست گرفت و ویلیام دارسی را در اردیبهشت ۱۲۸۸ به عنوان مدیرعامل شرکت تازه تاسیس نفت ایران و انگلیس منصوب کرد.
اولین محموله صادراتی نفت ایران توسط شرکت نفت ایران و انگلیس در سال ۱۲۹۲، یکسال قبل از آغاز جنگ جهانی اول صادر شد.
دولت انگلستان با پی بردن به دلیل استراتژیک نفت و برای تأمین سوخت نیروی دریایی خود در سال ۱۲۹۳، ۵۶ درصد سهام شرکت نفت ایران و انگلستان را خرید و دو نماینده با اختیارات کامل و با حق وتو نسبت به تصمیمات شرکت، در هیأت مدیره آن منصوب کرد و امتیاز نفت دارسی را به نام خودش منتقل کرد و برای تحویل سوخت به قیمت ناچیز و به مدت طولانی به نیروی دریایی خود، با شرکت نفت ایران و انگلستان قرارداد بست.
رابطه آنتوان کتابچی خان، سر هنری دراموند ولف و ویلیام ناکس دارسی ادامه یافت تا جایی که شرکت بریتیش پترولیوم که بعدا به بی پی تغییر نام داد توسط آنان بنیانگذاری شد.
عاقبت دارسی
ویلیام دارسی پس از موفقیت بزرگ در ایران به انگلستان برگشت و در منزل مجللش در میدلسکس زندگی کرد. او شراکت خود را با ویلیام موریس و ادوارد برن جونز ادامه داد و فروشگاه بزرگی از پردههای طرحدار راهاندازی کرد. او همچنین نقاشیهای فرانک دیکسی و فودریک گودال از نقاشان مطرح دوران را خریداری و به کلکسیون شخصیش افزود.
ویلیام نارکس دارسی ۱۷ سال بعد از ورود به ایران و ۹ سال بعد از کشف نفت در مسجد سلیمان در ۱۱ اردیبهشت ۱۲۹۶ در ۶۸ سالگی درگذشت.
منابع:
ایران بین دو انقلاب نوشته آیرواند آبراهامیان ص ۱۷۹
کتابخون و نفت، منوچهر فرمانفرمانیان، ۱۳۲۷، ص ۸
فرهنگ جدید سیاسی، محمود مهرداد، انتشارات هفته
نفت از آغاز تا به امروز، انتشارات وزارت نفت، بهمن ۱۳۶۱، ص ۱۹
تاریخ معاصر ایران، شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران، ۱۳۸۳- ص۱۰۰ و ۱۰۱
۲۹ اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت، انتشارات وزارت نفت، ۱۳۶۵، صص ۱۰، ۱۷ و ۱۸
انتهای پیام