به گزارش گیل سو، در عصر حاضر شاهد تغییرات بسیار شگرف هستیم، میگویند دنیای ارتباطات و عصر فناوری، اگر به نخبگان رسیدگی نشود میروند جایی که برایشان ارزش قائل باشند. یا کمپیدا میشود نخبهای بماند نه برای خودش بلکه برای کشورش، برای مردمش؛
به شهرستان رودسر سفر میکنیم و در شهری که بنام علم و اندیشه معتبر است پا مینهیم، میگویند در این شهر نخبگان زیادی علم آموختند و در سطح کلان کشور و حتی خارج از کشور مشغول فعالیتهای پزشکی و صنعتی و عمرانی هستند
سینا نوین واجاری جوان نخبهای که نشان داد باپشتکار و تلاش و نیت صادقانه میتوان کاری کرد کارستان، میتوان نشان داد جوان ایرانی میتواند به آنچه میخواهد برسد و برای کشورش از هیچ تلاشی دریغ نکند.
اینکه یک جوان ۲۸ ساله آنقدر باذوق و شوق از تلاشش سخن بگوید و نتیجهاش را با چشمانت ببینی لذتبخش است. اینکه با تمام مشکلاتی که سد راه یک تولیدگر جوان است و او فقط زبان تشکر دارد با دیدهی تعجب مینگری و میگویی مگر میشود با همه مشکلاتی که وجود دارد یک جوان اینگونه باانرژی وصفنشدنی از فکری خلاقانه برای محتاج نبودن کشورمان به کشورهای دیگر سخن بگوید و مدام تأکید کند واقعیت محدودیت ندارد، چراکه به خود و کارش و نتیجهای که میخواست دست بیابد اعتماد داشت
گزارش حاضر، حکایت جوان نخبه کارآفرینی است که توانست اولین شرکت تولید سنگهای مصنوعی نانو پلیمر را به نام شرکت زیست صنعت ساسان پلیمر شرق به ثبت برساند
او یک سال و نیم است با تحقیقات میدانی در این زمینه کارش را آغاز کرده است.
سینا نوین واجاری میگوید: عملگرایی برایم بسیار مهم بود و میدانستم با دست به روی دست گذاشتن بهجایی نمیرسم، از مرحله شعار و آرمانگرایی فاصله گرفتم و در ابتدا در یک شرکت کنترل تأسیسات در رشت با فراز و نشیب ۴ ماهه و مصاحبهای سخت مشغول به کار شدم و در بخش کنترل تأسیسات با حقوق ماهیانه ۳ و نیم میلیون تومان به فعالیت پرداختم
به خود گفتم کار ایده آلی که میخواستی پیدا شد، اما پس از یک هفته فعالیت و رضایت کامل از شغلم تصمیم گرفتم از آن شرکت بیرون بیایم.
برای این کارم دلیل داشتم میخواستم به خودم اثبات کنم که اگر میخواهم هدف بزرگ داشته باشم اول باید به خودم اثبات کنم که آیا توانایی رسیدن به خواستههایم را دارم؟ آیا حاضرم از خواستههای کوچکم برای رسیدن به خواستههای بزرگ و شیرینی لبخند تعداد زیادی از جوانان کشورم در کنار خودم بگذرم؟
*انرژی مادرم باعث شد که فکرم را اجرایی کنم
اولین خان را زیر پا گذاشتم و در این حین فرشتهای نجاتبخش به همراهم آمد و آنهم مادرم بود
با کمک مادرم و مردد بودنم به اینکه آیا میشود وارد عرصه تولید شد و تصمیم نهاییام که میشود تلاش کرد و به آنچه میخواهم برسم رسیدم
آن زمان دقیقاً برهه رفتنم به دانشگاه صنعتی شریف شد، ابتدا از پارک علم و فناوری آغاز کردم
با توجه به تحقیقاتی که کرده بودم به خودم گفتم
چرا سنگ نانو پلیمر؟
معتقد بودم که پروژه استارتاپ که برای اولین بار در کشور اجرایی میشوند چون هویت بازار را پیدا نکردند میبینیم پس از مدتی در متروهای تهران سر از دستفروشی درمیآورد، همان زمان جرقهی پروژهای به ذهنم رسید که با یکسری تغییر و تحولات نمونه برتری وارد بازار ارائه دهیم که مخاطب برایش جلبتوجه کند و این کار را میشود با یک تیم علمی و متخصص انجام داد، همان کاری را که پارک علم و فناوری انجام میدهد
یا شرکتهای دانشبنیان که با تیم سازی تیمی را تشکیل دادیم تا با محوریت سر تیمی دکتر بخشنده دکترای کانیشناسی از دانشگاه ملبورن آلمان آغاز به کارکردیم.
جالب است ایشان جملهای را گفتند که انرژیام را برای اجرای این پروژه چند برابر کرد
دکتر بخشنده در پاسخ به تقاضای همکاری با این پروژه گفتند اگر برای هدف خاصی کار میکنی و میخواهی مجموعهای را راهاندازی کنی میتوانی روی من حساب کنی، بدون آنکه چشمداشت مالی داشته باشم
تولید انبوه برای مجموعه ما بسیار اهمیت و در اولویت بود ک صرفاً به دنبال یک کار علمی نبودیم. موازی کاری را شروع کردیم
اگر ما یکقدم در پارک علم و فناوری برمیداشتیم دو قدم در سازمانهای دیگر
برای اینکه مجوزهای لازم را دریافت کنیم، برای رسیدن به انبوهسازی
ایده اولیه این بود که در واجارگاه و در زمین شخصی خودمان این کار را انجام دهیم، نیاز داشت کاربری زمین را تغییر دهیم که سازمان صنایع با تغییر کاربری به ما مجوز میدادند و امتیازات دیگری نیز لازم داشت که آنها را نیز دریافت نمودیم و با کمک فرماندار وقت دکتر وارسته به استان معرفی شدیم تا تسهیلات دریافت کنیم اما در حین دریافت تسهیلات متوجه شدیم باید با شهرداری شریک شویم و چون زمین در محدوده شهر بود توقعاتی برای شهرداری ایجاد میشد که از عهده ما خارج بود
*اگر بخواهم به کسی بگویم کار تولید را شروع کن، میگویم زیاد سخت نگیر و بگذار روال کار طی شود
* اولین شرکتی هستیم که در ایران در تولید سنگ مصنوعی با نانو پلیمر اقدام کردیم
تهران به مجلس رفتم خدمت آقای لاهوتی رسیدم، هیچ آشناییای با ایشان نداشتم، اما من را دیدند و باوجود اربابرجوع مختلف، گفتند به این جوان بگویید بیایند داخل
من موضوع را برایشان توضیح دادم، ایشان به مدیرعامل شهرکهای صنعتی گیلان تماس گرفتند و گفتند به این جوان با این مشخصات زمین بدهید که بنده عرض کردم ممکن نیست در یعقوبیه به ما زمین بدهید، ایشان گفتند خیر چراکه یعقوبیه شرکتهای باسابقه را میپذیرند
*فقط یک جمله گفتم آقای مهندس به تیم ما اعتماد کنید
زمین را دریافت کردیم پس از دریافت زمین جواز شرکت ما صادر شد و پیشقراردادها برای خریداری دستگاهها و استقرار سوله انجام شد
با توجه به لطف پارک علم و فناوری به ما در رودسر دفتر دادند
*معتقدم کار باید تخصصی انجام شود
برای حوزه اداری چارت سازمانی تعریف کردیم و هر کارمند موظف شد در حوزه تخصصی خودش کار کند تا مدیر بتواند در امور تمرکز کند
*سیاست ما از روز اول بر روی صادرات بناشده و هست
با کشور روسیه رایزنی کردیم و با شرکتهای معتبر ایران وارد مذاکره شدیم، طرح بازسازی عراق و سوریه و بازار هدف در حوزه بینالمللی را مشخص کردیم
پارک علم و فناوری از طرحهای شرکت ما استقبال کرد و مجوزات لازم را نیز دریافت کردیم
*زمانی که به بورسیه دانشگاه کالیفرنیا امریکا جواب رد دادم فهمیدم هدفم صرفاً برای خودم نیست
اکثر نخبگان ایران به دنبال رفتن هستن اما برایم نیتم در کار بسیار مهم است
برایم یک اتفاق عجیب افتاد
استاد دانشگاه کالیفرنیا که از قبل مرا میشناختند پیام دادند که میتواند مرا در دانشگاه آمریکا بورسیه کنند و من در پاسخ گفتم آقای دکتر من سودای آمریکا ندارم
زمانی که آخرین خان را کنار گذاشتم فهمیدم نیتم صرفاً برای خودم نیست
بنای پارک صنعتی را در شهرک صنعتی گذاشتیم طرح توجیهیمان نیز تائید شد
برنامه تولید انرژی و یک گلخانه تمام با فازبندیهای کامل انجامشده و به دنبال طراحی دقیقتر هستیم
اشتغالزایی در این کارخانه در فاز اول به تعداد ۱۹ نفر و در فاز دوم به تعداد ۱۰۰ نفر صورت خواهد گرفت
در پایان از خانواده عزیزم، دکتر رنجی رئیس پارک علم و فناوری رودسر، مهندس آراسته مدیر بخش صنایع صنعت معدن تجارت، مهندس پورجدی مشاور مدیرکل صنعت معدن تجارت
مهندس لاهوتی نماینده مردم لنگرود، دکتر وارسته فرماندار سابق رودسر، برادران پورامیر معاون سیاسی فرمانداری رودسر و ریاست شورای شهر واجارگاه، مهندس جانبازی فرماندار سابق لاهیجان و معاونت جهاد کشاورزی گیلان، مهندس فرزام صفت معاون اقتصادی استانداری گیلان، مهندس شایان کارشناس بخش کانیهای غیرفلزی، مهندس مصباحی و آقای دکتر رنجکش
آقای دکتر بخشنده، آقای دکتر برجی، دکتر پرهیزکار، آقای دکتر نیرویی هیئتهای علمی دانشگاههای گیلان
آقای دکتر روشندل دانشیار دانشگاه صنعتی شریف، آقای کاظمی وکیل شرکت، همکاران عزیزم در بخشهای مختلف، آقای دکتر صفری، آقای مهندس دقیقی، آقای دکتر باستی ریاست پارک علم و فناوری گیلان کمال تشکر و قدردانی را دارم که مرا تاکنون یاری نمودند
* این خاک ماندنی است نباید دست روی دست گذاشت تا آینده ساخته شود
برای ورود در حوزه تولید نگران نباشند اما سنجیده عمل کنند، مشورت کردن جز اولویتهایشان باشد و کسانیکه با سرمایه اندک و حتی متوسط میخواهند وارد شوند بازار هدفشان را در ابتدا مشخص کنند
این کشور برای همه ماست، این خاک ماندنی است و اگر قرار است دست روی دست بگذاریم به هیچ جا نمیرسیم و آیندهای ساخته نمیشود