مدیریت دانش بنیان راهکار مواجهه با چالشهای آب
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، مسئله مدیریت منابع آب در ایران در طول دهههای اخیر زمینه بروز مشکلات گستردهای را فراهم کرده است و همین مسئله سبب شده تا شاهد بروز مشکلات گسترده در این حوزه باشیم.
در همین راستا تغییر در نوع نگاه به موضوع مدیریت منابع آب بیش از هر چیز دیگری نیازمند مطالعه تجربیات کشورهای موفق جهان در این حوزه است و پس از شکلگیری چنین رویهای باید متناسب با شرایط کشور نسبت به اتخاذ تصمیم درست تلاش کنیم.
در حال حاضر با شکلگیری ساختار و نفرات متخصص جدید در مدیریت منابع آب کشور زمزمههای حرکت به سوی بهبود شرایط آبی و استقرار ساختار حکمرانی منابع آب به گوش میرسد و صحبتهای متولیان این حوزه از ایجاد شرایط مطلوب خبر میدهد.
در همین راستا به منظور واکاوی مسئله مدیریت منابع آب به سراغ پژمان تیموری، کارشناس حوزه حکمرانی آب رفتیم تا پیرامون این موضوع با وی به گفتگو بنشینیم. در همین راستا این گفتگو در ۳ بخش تنظیم شده و در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت.
مشروح قسمت اول به شرح ذیل است:
* ۵۰ درصد آب آشامیدنی و ۴۳ درصد آب مورد نیاز کشاورزی در جهان از منابع زیرزمینی است
فارس: در سال جاری به نظر توجه به مسائل مرتبط با آب زیرزمینی در جهان مطرح شده است. ممکن است بفرمایید دلیل اهمیت این منابع دقیقا از کجا میآید؟
تیموری: آبهای زیرزمینی بزرگترین ذخیرهی توزیعشدهی آب شیرین در جهان هستند. در حال حاضر حدود ۵۰ درصد آب آشامیدنی و ۴۳ درصد آبهای مورد نیاز کشاورزی در جهان، همگی از آبخوانهای زیرزمینی برداشت میشوند و متاسفانه تمامی آبخوانها در مقیاس زمانی برابر با طول عمر بشر، تجدیدناپذیر به حساب میآید.
فارس: در این بخش مهمترین نگرانیهای شکل گرفته شامل چه موارد است؟
تیموری: اصولا افزایش تدریجی جمعیت طی دهههای گذشته و نیاز به افزایش کشت محصولات کشاورزی به مرور موجب کاهش تراز آبهای زیرزمینی و ایجاد نگرانی در مورد تداوم کاهش تراز آبهای زیرزمینی شده است. لذا در برنامههای مدیریت منابع آب جهان در دهههای گذشته، واژهی Safe Yield باب شد. این واژه به معنای پمپاژ بیخطر از آبخوان است. پمپاژ بیخطر به این معناست که میزان برداشت از آبهای زیرزمینی نباید از مجموع شارژ طبیعی و مصنوعی آبخوانها فراتر رود. این واژه بتدریج به سه دلیل منسوخ شد، اولا گرایش آن به رفع نیازهای جوامع بشری بود و عملا نیازهای اکوسیستمها را در نظر نمیگرفت، ثانیا بیشتر از آنکه راهگشا و کاربردی و عملیاتی باشد، عملا لفاظی و واژهپردازی مورد استفاده در متون علمی آب بود، ثالثا ناپایداری منابع آب روز بروز افزایش یافت و تغییرات اقلیمی نیز بر علل این ناپایداری افزوده شد.
*مروری بر تاریخچه ادبیات مدیریت منابع آب
فارس: اگر صحیح بگویم، پس از منسوخ شدن مسئله پمپاژ بیخطر مسئله پمپاژ پایدار طرح شد؟
تیموری: بله همینطور است، باز هم بدلیل افزایش جمعیت جهان و افزون بر آن صنعتیشدن جهان و رونق اقتصادی، نیازهای بشر بر بسیاری از ملاحظات زیستمحیطی غالب شد و این بار واژهی Sustainable Yield یا پمپاژ پایدار نقل محافل علمی آب بود. فحوای این واژه حتی از واژهی اول بدتر بود و به این معنا بود که آبهای زیرزمینی بایست بطور پایدار و پیوسته در اختیار مصرفکنندگان قرار گیرد. این واژه نیز به سه دلیل منسوخ شد، اولا صنعتیشدن سبب تشدید و تسریع در تغییرات اقلیمی بوده و ناپایداری منابع آب زیرزمینی شدیدتر شد، ثانیا گرایش آن صرفا به رفع نیازهای بشری و افزایش رفاه بشر بود، ثالثا کاهش تراز آبهای زیرزمینی به حدی رسید که پدیدهی نشست در دشتها و محیطهای شهری، کاملا زیر پای بشر امروزی و زیرساختهای احداثشده توسط بشر را سست کرد.
در نهایت محافل علمی به این نتیجه رسیدند که پایداری برداشت از آبهای زیرزمینی ماحصلی جز ناپایداری منابع آبی ندارد. به همین دلیل اصل را بر حفظ پایداری آبهای زیرزمینی قرار دادند و اینبار واژهی Sustainable Groundwater Development یا اصطلاحا بهبود پایداری آبهای زیرزمینی رایج شد. در نهایت امروزه بالاخص طی دو سال گذشته این واژه نیز به Sustainable Groundwater یا Water Sustainability به معنی پایداری آبهای زیرزمینی تغییر یافت و واژهی اخیر تبدیل به تکیهکلام محافل علمی آب یا اصطلاحا Buzzword آنها شد.
فارس: الان تعریف دقیق پایداری آبهای زیرزمینی به چه معناست؟
تیموری: به طور کلی، پایداری آبهای زیرزمینی عبارت است از: حفظ و نگهداری طولانیمدت ذخایر و جریانهای آبی دارای ثبات دینامیکی با استفاده از حکمرانی و مدیریت جامع طولانیمدت و منصفانه.
*مدیریت منابع آب و رویارویی با دو چالش مهم
فارس: جدا از این واژهپردازیها، ما در بحث پایداری آبهای زیرزمینی با چه الزاماتی مواجه هستیم؟
تیموری: فارغ از این ادبیات، اول حفظ امنیت آبی در مواجهه با رشد فزایندهی جمعیت بشر، توسعهی کشاورزی و تغییرات اقلیمی و دوم حفظ امنیت غذایی با توجه به جمعیت روبه رشد دنیا جزء الزامات مدیریت منابع آب ماست.
تاکنون حفظ امنیت غذایی همواره سبب به خطر افتادن امنیت آبی شده و تعادل بین این دو نیاز برقرار نشده است. فارغ از ضعف در مدیریت منابع آب و سازگار نشدن با تغییرات اقلیمی که یکی از علل اصلی عدم برقراری تعادل بین امنیت غذایی و امنیت آبی است، این عدم برقراری تعادل، اقشار ضعیف و فقیر را در جوامع بشری هدف قرار داده است، بطوری که عمدتا یا محروم از دسترسی به آب سالم و احجام و پیکرههای آبی مکفی هستند، یا اینکه استطاعت تامین غذا را نیز ندارند.
از این جا میتوان دریافت که برنامههای مدیریت منابع آب در بسیاری از کشورها بالاخص در خاورمیانه چهار ضعف عمده دارند، اول اینکه عادلانه و منصفانه نیستند، یعنی اینکه عدالت در تخصیص و توزیع منابع آبی وجود ندارد، دوم اینکه مشارکت ذینفعان یا به بیان سادهتر مشارکت مشترکین آب در اجرای برنامههای مدیریت منابع آب بسیار ضعیف است و به همین دلیل حقوق آنها در دسترسی عادلانه به منابع آب رعایت نمیشود، سوم اینکه قوانین قوی برای تضمین حقوق ذینفعان در دسترسی عادلانه به منابع آب و حمایت از اجرای نافذ برنامههای مدیریت منابع آب وجود ندارد و چهارم اینکه سیاستهای حوزهی آب عملا پشتیبان برنامههای مدیریت منابع آب که در حال حاضر بیشتر جنبهی علمی دارند و محوریت اجتماعی آنها ضعیف است، نیست.
اگر چه اولویتها و دغدغههای اجتماعی در جوامع برخوردار، بجای کمیت آب عمدتا کیفیتمحور است، لیکن متاسفانه چهار علت یادشده سبب شده تا برخی از جوامع بشری هنوز دغدغه و اولویت اصلیشان کمیت آب باشد.
فارس: خب در این نظام چالشی که شما متصور شدید، به طور خاص با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنیم؟
تیموری: نکتهی مهم این است که درج اولویتهای اجتماعی و مشارکت ذینفعان در رویکرد پایداری منابع آبی و بطور کلی، برنامههای مدیریت منابع آب و در نتیجه یکپارچهسازی برنامههای مدیریت منابع آب با سه چالش عمده مواجه است.
اول اینکه دانش پایداری آبهای زیرزمینی که شامل علوم اجتماعی و علوم طبیعی است و محور اساسی تولید برنامههای مدیریت منابع بوده، بسیار پیچیده است و مستلزم وجود دانش بینرشتهایی است. خلاء وجود دانش بینرشتهایی یکی از مشکلات کشور ما در حوزهی مطالعات منابع آب است. در واقع فهم و مدلنمودن تحولات تدریجی جوامع همگام و همزمان با سیستمهای منابع آب، اکوسیستمها و اندرکنش آنها با شرایط اقلیمی یک معضل میانرشتهایی است که در برگیرندهی جنبههای تنظیمگری، مقرراتی، تکنولوژیکی، اجتماعی- اقتصادی و نیز فیزیکی آب خواهد بود.
مسئله بعدی، مدلهای یکپارچهی مدیریت منابع آب که شامل جنبههای انسانی و طبیعی سیستمهای دینامیکی آب هستند، عدمقطعیتهای بسیار زیادی دارند.
همچنین ارتباط بین جوامع آکادمیک و تصمیمسازان و مدیران و نیز کارشناسان حوزهی آب بحدی گسسته است که سبب شده، نتایج علمی مطالعات آب چندان مورد اقبال تصمیمسازان و مدیران اجرایی نباشد و عملا خروجی دانش را در محور تقاضا قرار نمیدهد. به همین دلیل تقاضا برای پررنگتر شدن نقش مشارکت ذینفعان در جهت قانونمند کردن، اعتباربخشی و برجستهکردن ارزیابیهای علمی روبه افزایش است تا تصمیمات مدیریتی آب سازگاری بیشتری داشته باشند.
*مدیریت دانش بنیان راهکار مواجه با چالشهای بخش آب
فارس: دست و پنجه کردن با چنین مشکلاتی ما را به سوی چه راه حلی در این مورد سوق میدهد؟
تیموری: برای حل سه معضل اخیر و بطور کلی برای عملیاتینمودن موثر سیاست پایداری آبهای زیرزمینی و بطور کلی برنامههای مدیریت منابع آب، نیاز به ایجاد یک فصل مشترک در مرز سیاست و علم است که قویا مشارکتی است و میتواند ضامن ایجاد تعادل در مصرف آب و تامین نیاز اکوسیستمها باشد و در عین حال عدمقطعیتها را نیز به حداقل برساند. به قول دیگر ورود دانشبنیانهای به این عرضه میتواند یکی از راهبردیترین مسائل باشد.
سوای تمام مشکلاتی که منجر به عدم رعایت عدالت در تخصیص و توزیع منابع آب شده، مشکل اصلی پیشروی تخصیص و توزیع منابع آبی این است که ما فقط نیازهای نسل حاضر را برای دریافت عادلانهی حقابه در نظر میگیریم و نسبت به نیازهای نسلهای آینده غافل هستیم. در تفسیر این مطلب باید گفت که اساسا تخصیص آب، یک بازی با مجموع صفر است.
فارس: این مفهومی است که من پیشتر نظیر آن را نشنیده بودم، ممکن راجع به مسئله تخصیص آب با نگرشی که مطرح کردید بیشتر توضیح دهید؟
تیموری: این مسئله یعنی اینکه منفعت ناشی از تخصیص آب به یک مشترک ممکن است برای یک مشترک دیگر که در جایی دیگر زندگی میکند، ضرر و زیان محسوب شود. به همین دلیل استفادهی طولانیمدت یک نفر از منابع آبی با استفادهی نسل بعدی که در جایی دیگر زندگی خواهد کرد، در تضاد است.
به عبارت دیگر، در بحث تخصیص حقابه، آنچه برای شما بیخطر است، ممکن است برای من خطرآفرین باشد و آثار و عواقب استفادهی بیرویهی شما از آب، هرچند ممکن است برای من قابلاغماض باشد، لیکن ممکن است از نظر دیگران قابلاغماض نباشد. بنابراین عدالت حکم میکند که نیازهای نسلهای فعلی و نسلهای آینده در بهرهبرداری از منابع آب به صورت برابر دیده شوند. به دلیل طبیعت و ماهیت سیال آب، جوامع زیادی در مقیاس بینالمللی یا فرامرزی از رژیم هیدرولیکی یکسان با ما بهرهمند هستند و به همین دلیل استفادهی ما از آب، حق ما، نگرش ما نسبت به آب و نیز ارزشهای ما، مستقل و متفاوت از مردمی دیگر در ماورای مرزهای کشور نیست.
به همین دلیل است که امروزه مشارکت ذینفعان از اهمیت زیادی در پایداری منابع آب زیرزمینی و موفقیت برنامهی مدیریت منابع آب برخوردار است. لذا هم جنبهی علمی و هم جنبهی سیاستگذاری در حوزهی مدیریت منابع آب بایست رویکرد مشارکت ذینفعان داشته باشند.
*یارانه آب برای نسلهای آینده مضر است
فارس: اگر درست متوجه شده باشم، امروزه در طراحی سیاستهای آب، دو نوع برابری نهفته است که برابری بیننسلی و فرانسلی است؟
تیموری: بله برای مثال در حقیقت اقدامات و تمهیدات خاص سیاستهای آب از قبیل پرداخت سوبسید آبهای زیرزمینی که برای نسل حاضر مفید هستند، قطعا میتوانند برای نسلهای آینده مضر و زیانبخش باشند. پرداخت سوبسید آب سبب میشود بسیاری از صاحبان صنایع و مردم عادی، زندگیهای مرفه بدون امساک و سرشار از اسراف در مصرف آب داشته باشند، در حالی که نسلهای آینده بدلیل حیات در شرایط بحران شدید آبی، زندگی بمراتب صعبتر و پررنجتری داشته باشند که واقعا عادلانه نیست. بنابراین نسلهای آینده باید به وضوح و با صراحت دارای نماینده در فرآیندهای حکمرانی منابع آب بشوند.
از آنجا که برابری نسلهای حاضر در دریافت حقابه و برخورداری از منابع آب، در افقهای زمانی کوتاهتر (کمتر از ۵۰ سال) در نظرگرفته میشوند، لذا سیاستهای آب بایست با اعمال مدیریت و آیندهنگرانه به نحوی بهبود یابد که چشمانداز نیازهای چند نسلی، یعنی افق زمانی ۱۰۰-۵۰ ساله در مدیریت منابع آب مدنظر قرار گیرد و چارچوب زمانی سیاستهای آب بسط یافته و نیازهای نسلهای آینده را بیمه کند. هرچند که باز هم این بازهی زمانی ۱۰۰-۵۰ ساله، از طول زمان پایداری آبهای زیرزمینی کوتاهتر است.
فارس: این مسئله طول زمان پایداری آبهای زیرزمینی به چه معناست؟
تیموری: طول زمان پایداری آبهای زیرزمینی در واقع زمان مورد نیاز برای رسیدن یک آبخوان به شرایط پایدار (Steady-State) دیگر است که از دهها تا میلیونها سال متغییر است.
* تعادل در آبخوانهای کشور به بیش از چند دهه فعالیت نیاز دارد
فارس: خب چندسالی است که در کشور ما شاهد تغییر وتحول در مسئله مدیریت منابع آب هستیم، که البته بیش از عملیات روی واژه پردازی متمرکز شده است، این مسئله تا چه اندازه راهکار تلقی میشود؟
تیموری: وقتی که در مورد مقیاس زمانی پایداری آبهای زیرزمینی صحبت میکنیم، لازم است دو نکتهی کلیدی را مورد توجه قرار دهیم، اول اینکه احتمالا برخی آبخوانها در مقیاس زمانی طول عمر بشر تجدیدناپذیر هستند. این احتمال در مورد آبخوانهای محصور و عمیق بیشتر است. دوم اینکه احتمالا آبخوانهای موجود در اقلیمهای خشک نیز تجدیدپذیر نیستند یا اینکه به سختی شارژ مجدد میشوند.
به عنوان مثال، سیستم آبخوانهای Nubian در آفریقای شمالی که بزرگترین آبخوان فرامرزی تجدیدناپذیر است، دارای ذخایر عظیمی از آبهای زیرزمینی است که میلیونها سال قدمت دارد، لیکن بطور قابلملاحظهای شارژ نمیشود. در همین کشور خودمان ایران نیز آبخوان دشت علیآباد ساوه یک آبخوان محصور است که شارژ آن در نقاط بسیار دورتر از دشت ساوه صورت میگیرد که انتظار میرود بدلیل مشکلبودن شارژ طبیعی آن، تقریبا تجدیدناپذیر تلقی شود یا اینکه دورهی تجدیدپذیری و رسیدن آن به شرایط پایداری، بسیار طولانیتر از مقیاس زمانی چند نسلی یعنی بسیار بیشتر از ۱۰۰- ۵۰ سال باشد. این واقعیتهای علمی نگرانی ما نسبت به دسترسی نسلهای آینده به منابع پایدار آب را دوچندان میسازند. بنابراین برنامههای مدیریت منابع آب و تامین پایداری در کمیت و کیفیت منابع آب بایست برای مقیاسهای زمانی ۱۰۰- ۵۰ ساله طراحی و اجراء شوند.
آبخوانهای تجدیدپذیر نیز در شرایط فعلی تغییرات اقلیمی با مخاطرات جدی روبرو هستند. این یعنی در صورت عدم مدیریت منابع آب، برقراری رژیمهای طولانیمدتی که از نظر دینامیک آب ناپویا هستند، یعنی دورههای شدید و طولانی خشکسالی، میتواند سبب مرگ آبخوانهای تجدیدپذیر نیز گردد.
مشکل اصلی ما این است که بدلیل تعلل در اجرای برنامههای مدیریت منابع آب، زمان رسیدن به شرایط پایداری آبخوانها در کشورمان به بیش از چندین دهه بسط یافته در حالی که کشورهایی نظیر آلمان و ژاپن، با اقدامات جامع و بموقع، زمان رسیدن به شرایط پایدار آبخوان را به همین چند ده سال محدود کردهاند و به همین دلیل است که ما مجبور به شیرینسازی و استفاده از آب دریا هستیم، در حالی که کشوری نظیر ژاپن علیرغم دسترسی به آبهای آزاد، حتی به شیرینسازی آب دریا و انتقال آن فکر هم نمیکند.
انتهای پیام/