به گزارش خبرگزاری تسنیم، احسان صالحی در یادداشتی نوشت: حسن روحانی امروز در حالی کلید پاستور را به رئیسجمهور جدید داد که این روزها در توصیف کارنامه و عملکرد دولتهای خود، اصرار داشت بجای تقسیمبندی دولتهای یازدهم و دوازدهم، از دو دوره قبل و بعد از اردیبهشت ۹۷ سخن بگوید. از این دریچه، همه چیز خوب بود تا هنگامی که ترامپ از برجام خارج و به دنبال آن، افول پر سرعت اقتصاد کشور و معیشت مردم آغاز شد.
در مقابل این روایت، منتقدان روحانی، استدلالهای متنوعی دارند که نشان میدهد دولت امکان انجام کارهای زیادی را داشته است که کشور معطل قیام و قعود غربیها نشود و آن را از قرار گرفتن در وضعیت امروز که شاخصهای اقتصادی حتی بدتر از سال آخر جنگ (۱۳۶۷) است، برهاند. اما روحانی همچنانکه در آخرین گفتگوی تلویزیونیاش (دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰) اعلام کرد هیچ گزینه دیگری جز مسیر طی شده و شکستخورده نمیشناسد و اگر امروز نیز به سال ۹۲ بازگردد همان مسیر را طی میکند. داوری درباره صحت و سقم هر یک از این دو ادعا روش خود را دارد، اما اجازه دهید با این فرض پیش برویم که آقای روحانی به گفته خودش پلن دیگری جز ایده ایجاد گشایش در داخل از طریق حل مسئله در خارج نداشته است. بر مبنای این فرض سؤالهای مهمی بخصوص در مقطع آبان ۹۵ به بعد، ایجاد میشود:
۱- اسفند ۹۳ یعنی چهار ماه قبل از توافق هستهای، ۴۷ سناتور آمریکایی در نامهای به صراحت اعلام کردند که برجام توافقی بین دولت کنونی آمریکا با ایران است و با تغییر دولت و روی کارآمدن یک رئیسجمهورِ احتمالاً جمهوریخواه، دولت جدید به آن توافق متعهد نخواهد ماند. روحانی و مذاکرهکنندگانش چرا این هشدار را جدی نگرفتند و لااقل برای حفظ میراث خود و حراست از دولتِ تکگزینه، بجای عجله و کمپینسازی حول «هر توافقی بهتر از توافق نکردن است» پایههای کار را به صورتی محکم نکردند که دولت به قبل و بعد از چرخش خودکار ترامپ تبدیل نشود؟
۲- آبان ۱۳۹۵ یعنی شش ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران، ترامپ که در وعدههای انتخاباتیش نیز صراحتاً وعده خروج از برجام و پاره کردن آن را داده بود، رئیسجمهور شد و عملاً همان هشدار ۴۷ سناتور به وقوع نزدیک شد. روحانی که امروز هم افتخار میکند دولتش یک دولت تکگزینه و مذاکرهمحور بوده، چرا همان روز که مشخص شد ایده او به بنبست رسیده است، فکر کاندیداتوری انتخابات ۹۶ را از سر بیرون، و صادقانه به مردم اعلام نکرد که با شرایط جدید و از آنجا که کلانایده دولت من به بنبست رسیده، کاندیدا نخواهم شد؟ او نه تنها این کار را نکرد بلکه در تبلیغات انتخاباتیاش وعده داد که بقیه تحریمها را نیز رفع خواهد کرد.
۳- روحانی سال ۹۶ در حالی دولت دوم خود را شروع کرد که برخی سیاستمداران آمریکایی به او اطمینان داده بودند ترامپ ظرف شش ماه استیضاح و برکنار خواهد شد. ترامپ از برجام خارج شد اما برکنار نشد ولی وعدهها (و در واقع سر کار گذاشتنهای) آمریکاییهای مرتبط با تیم روحانی برای برکناری ترامپ تا سال آخر ادامه یافت. چرا دولت با وجود محرز شدن شکست ایده برجام، مجدداً با واژهسازی و اعلام صبر راهبردی، کشور را به سمت از دست دادن اهرمها و کاهش ابزارهای مقابله فوری سوق داد؟
صداقت با مردم که جزو توصیههای مهم رهبر انقلاب به دولتمردان جدید در مراسم تنفیذ بود، اقتضا میکرد که حسن روحانی همان زمان که به گِل نشستن برجام و شکست کلانایده خود را محرز دید، صادقانه از میدان سیاست کنار میکشید و میدان را در اختیار ایدههای درونزا و متکی به داخل قرار میداد. شاید اگر او این تدبیر را به خرج میداد امروز در موقعیتی پاستور را ترک نمیکرد که با افت کیفیت زندگی میلیونها ایرانی، در نظرسنجیها نامحبوبترین سیاستمدار ایرانی لقب بگیرد.
انتهای پیام/