خاتمی و میدان داری پشت پرده ناآرامیهای ۸۸
گروه سیاسی خبرگزاری فارس- هرچند کنشگریهای میرحسین موسوی و مهدی کروبی به عنوان دو کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نمود بیشتری یافت ولی بی شک اگر فرد سوم موثری غیر از اینها نام ببریم، سیدمحمد خاتمی خواهد بود و ای بسا در خیلی از موارد جایگاه اول هدایت ناآرامی های سال۸۸را برعهده داشت.
خاتمی در آن انتخابات گزینه اصلی اصلاح طلبان برای ریاست جمهوری بود ولی در نهایت به بهانه ورود موسوی به عرصه انتخابات، خود را کنار کشید و در صف حامیان موسوی قرار گرفت.
خاتمی اولین جرقه تشکیک در نتیجه انتخابات را صبح ۲۲خردادماه روشن کرد و وقتی در پای صندوق رای حاضر شد در حالی که هنوز چند ساعت بیشتر از آغاز رای گیری نمیگذشت، افکار عمومی را برای پذیرش ادعای تقلب آماده کرد و گفت: «همه شواهد امر حاکی است موسوی انتخابات را برده است. اما من پیشگو نیستم». این سخنان در ابعاد گسترده توسط رسانه های خبری حامی موسوی پوشش داده شد و تکمیل کننده پازل رسانهای بود که از هفته های قبل بر طبل تقلب در انتخابات میکوبید.
خاتمی صبح روز بعد از انتخابات، زمانی که آرا هنوز در حال شمارش بود، با هاشمی رفسنجانی تماس گرفت و گفت که به همراه «میرحسین موسوی» و «سیدحسن خمینی» قصد دیدار وی را دارد. به گفته هاشمی، خواسته این سه تن در دیدار ظهر ۲۳ خرداد «ابطال انتخابات بود و راه های قانونی را نیز قبول نداشتند.» (روایت علیرضا زاکانی از دیدار با هاشمی، سایت مشرق، ۱۳/۱۰/۸۹)
خاتمی همچنین روز ۲۵ خرداد، با صدور بیانیه ای به مناسبت تظاهراتی که بنا بود حامیان موسوی در تهران برپا کنند، نوشت: «آنچه در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری اتفاق افتاد باعث خدشه دار شدن اعتماد عمومی و منجر به واکنش های طبیعی و پراحساس مردم عزیز ما در سراسر کشور شده است.» وی در ادامه مطالبات موسوی را روشن دانست و نوشت که این مطالبات «خواست همه ماست.»
بیانیه دیگر خاتمی که بعد از آشوب روز ۳۰ خردادماه و در روز ۳۱خردادماه صادر شد. خاتمی که از غایبین نمازجمعه تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی بود، با صدور بیانیهای مشابه بیانیه سران فتنه، به دفاع از اغتشاشات پرداخت و چنین نوشت: «ضرب و جرح و ارعاب که نمونه تأسفآور آن را در روز شنبه شاهد بودیم و موجی از دستگیری از زنان و مردان و نخبگان سیاسی و فرهنگی کشور از اولین ساعات اعلام نتایج تاکنون و ممانعت از اجتماعات آرام و باوقار مردم که از نشانههای فرهنگ بالای هموطنان است، مشکلات را افزون میکند.»
خاتمی که در طوئل سالهای ریاست جمهوریاش بر دموکراسی و جامعه مدنی تاکید داشت، ضمن نفی صریح قانون اساسی، شورای نگهبان را مرجع صاحب صلاحیت ندانست و نوشت: «ارجاع امر به مرجع یا مراجعی که باید حافظ حقوق مردم و مجری انتخابات سالم و آزاد و ناظر بر آن باشند، ولی خود مورد انتقاد و شکایتاند راه حل مسئله نیست.»
تضعیف نهادهای مدنی
خاتمی ۸تیرماه۸۸ در دیدار با هیئت منتخب کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز دغدغه خود را «لطمه خوردن اعتماد عمومی» عنوان کرد و راهکاری که برای حل این مسئله ارائه داد، تشکیل یک «هیئت بی طرف» بود که بی شک به معنای کنار گذاشتم جایگاه قانونی شورای نگهبان و وزارت کشور در فرآیند این انتخابات بود.
خاتمی در تیر و مرداد ۸۸ با هدف برجسته کردن سناریوی «شهید سازی» دیدارهایی هم با خانواده های دستگیرشدگان و کشتهشدگان در آشوبهای پس از انتخابات داشت. وی در یکی از این ملاقاتها میگوید: «متاسفم از اینکه اعلام کنم جرم شما و عزیزانتان این است که در ایران ماندید و برای تقویت نظام و تامین حقوق مسلم مردم تلاش کردید.»
خاتمی و چالش اعترافات دوستانش
۱۵ تیرماه ۸۸ رسانهها خبر از پخش اعترافات برخی از فتنه گران دادند. اما خاتمی و همفکرانش با علم به اینکه در اعترافات احتمالی بازداشت شدگان چه حقایق تکان دهنده ای علیه آنها و ماهیت اصلاح طلبان فاش خواهد شد، دست به قلم بردند و نامه ای خطاب به مراجع نوشتند. خاتمی به همراه موسوی، کروبی و ۶۵ شخصیت دیگر نامهای خطاب به مراجع تقلید نوشت. در این نامه به پخش اعترافات بازداشت شدگان پس از انتخابات اشاره شد و آمده بود: «دستگاههای تبلیغاتی دولتی و به ویژه صداوسیما… با پخش اعتراف های نمایشی، سعی در اثبات اینگونه اتهامات واهی به حرکتی مردمی دارد.»(۱۵/۴/۸۸)
این تلاش برای بی اعتبار نشان دادن اعترافات پربیراه هم نبود که برای مثال محمدعلی ابطحی رئیس دفتر خاتمی، خاتمی را ضلع مهمی از مثلث حامی تقلب برشمرد و از هاشمی رفسنجانی و موسوی به عنوان اضلاع دیگر یاد کرد و گفت: «خاتمی فضای جامعه را می شناخت، وی اقتدار نظامی، انتظامی و مقام معظم رهبری که در جایگاه والایی قرار دارند را می شناخت و با توجه به این که وی نسبت به این موضوعات شناخت داشت، این یک نوع خیانت است که از موسوی در موضوع تقلب حمایت کرد… پس از انتخابات در جلسه مشترکی هاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی با یکدیگر هم قسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکنند و بنده نمی دانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن یکدیگر پس از ۱۲ میلیون فاصله رای [میان رای آقای احمدی نژاد و موسوی] برای چه بود.»
رفراندوم به جای انتخابات
خاتمی همچنین ۲۹تیرماه۸۸ در برنامه دیدار اعضای مجمع روحانیون مبارز با خانوادههای بازداشت شدگان سیاسی در روزهای پس از انتخابات با قدردانی از بیانات خطیب جمعه تهران گفت: «من به صراحت میگویم اتکا به آرای مردم و برگزاری همهپرسی قانونی تنها راه برونرفت نظام از بحران فعلی است. این همهپرسی را باید نهادهای بیطرفی نظیر مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار کنند و از مردم سؤال شود آیا آنچه پیشآمده، مطلوب و رضایتبخش است؟ اگر اکثریت مردم این وضع را قبول داشته باشند، ما هم تسلیم هستیم.»
نیمه دوم سال ۸۸دیگر خبری از مواضع تند خاتمی علیه نظام و حمایت او از فتنه گران نبود. در آذرماه ۸۸ که تا حدودی حوادث پس از انتخابات فروکش کرده بود، خبر نامه محرمانه خاتمی به رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر شد.
طبق اخبار منتشره، خاتمی در این نامه، ضمن اعلام برائت از تندروی های موسوی و کروبی خواستار دیدار با رهبری شده بود. او در این نامه با اعتراف به اینکه دوستان او حرمت امام را نگه نداشتند، از اقدامات خود برای جلوگیری از تندروی های موسوی و کروبی گفت و اینکه اگر اقدامات او نبود از این هم بدتر می کردند. خاتمی این اخبار را در دیدار با شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، کذب و جعل دانسته بود، اما چند روز بعد، روزنامه جمهوری اسلامی در ستون «جهت اطلاع» این تکذیبیه را تکذیب کرد و از صحت نوشتن چنین نامه ای خبر داد! و متذکر شد که محتوای نامه خاتمی شامل نقطه نظرات او در مورد مسائل و حوادث ماه های اخیر بوده که به اطلاع رهبری رسانده و پیشنهاداتی داده است.
خاتمی سعی کرد دامن خود را از خسارات و آشوبهایی که طی چندین ماه در کشور رخ داد پاک کند ولی کیست که نداند همپیمانان سیاسی او و خودش با صدور بیانیهها و اظهارات در خفا و علن، بر آتش فتنهای دمیدند که کشور هنوز تبعات آن را متحمل می شود و هیچگاه نیز حاضر نشدند در انظار عمومی به اشتباه خود اعتراف کنند.
انتهای پیام/
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید