» دسته‌بندی نشده » فرزند شهیدی که به پدران شهدا خدمت می‌کند/ چشم‌هایی که ۳۰ سال است در فراق فرزند می‌بارد
فرزند شهیدی که به پدران شهدا خدمت می‌کند/ چشم‌هایی که ۳۰ سال است در فراق فرزند می‌بارد

فرزند شهیدی که به پدران شهدا خدمت می‌کند/ چشم‌هایی که ۳۰ سال است در فراق فرزند می‌بارد

آذر ۱۳, ۱۴۰۰ 0۰


خبرگزاری فارس- گروه حج و زیارت و وقف: سیزده ساکن این خانه، هرکدام یک گنجینه ایثارند و اگرچه تن رنجورشان نیاز به مراقبت دارد، اما همین زخم‌ها و دردها، ارزش این گنجینه‌ها بیشتر و بیشتر کرده است. این‌ها مادران و پدرانی هستند که فرزندان عزیزتر از جانشان را راهی جبهه‌ها کردند تا خطری مردم این آب و خاک را تهدید نکند، با اینکه می‌دانستند که در روزهای از پا افتادگی، دیگر کسی را نخواهند داشت که عصای دستشان باشد. اما حالا مردم این آب و خاک به پاس ایثارشان، عصای دست این پدران و مادران شده‌اند و در مرکز «ایثار» از آن‌ها میزبانی می‌کنند.

در بازدید دیگری از سلسله دیدارهای پنجشنبه حجت‎الاسلام مروی تولیت به همراه وی با حضور در مرکز نگهداری از والدین معظم شهدای «ایثار»، با این اسوه‌های صبر و ایثار از نزدیک دیدار و گفت‌وگو کردیم.

خدمت به والدین شهدا به ‌پاس یک عمر فداکاری

فقط چند دقیقه حضور کافی است تا هر تازه‌واردی ببیند که کارکنان مرکز ایثار مثل پروانه دور پدر و مادرها می‌چرخند. بیشتر از حد معمول خدمت‎گزاری در سایر مراکز. شاید اولش این نوع خدمت با عشق و علاقه را تنها به پای مخدومین متفاوت این مجموعه بگذاریم ولی بعد از آشنایی بیشتر با همه ابعاد مرکز متوجه می‌شویم که آن‌ها نیز مثل پدر و مادران شهدا دردآشنا هستند.

یکی خواهر شهید، یکی همسر شهید، دیگری خودش جانباز است و یکی همچون سعیده باوی سرپرست مرکز «ایثار»، دختر شهید است. او می‌گوید: «من در کنار جمعی از فرزندان و متعلقان خانواده شهدا و ایثارگران دور هم جمع شده‌ایم تا نه به عنوان کارکنان یک مرکز نگهداری از سالمندان، به عنوان خادمین والدین معزز شهدا، به پاس عمری که با تقدیم یک شهید، نثار اسلام و انقلاب و مردم کردند، آن‌ها را تکریم کنیم و عمرمان را صرف پرستاری و نگهداری از این عزیزان کنیم.»

وقتی فرزند شهید به پدر و مادران شهدا خدمت می‌کند

خانم باوی این حرف را از روی اعتقاد قلبی‌اش می‌زند. خودش فرزند شهید رویس باوی از رزمندگان عرب‌زبان آبادانی است که همراه چند تن از همرزمانش برای عملیات شناسایی در خاک عراق نفوذ کرده بود و خودرو آن‌ها هدف انفجار دشمن قرار گرفت. خانم باوی و دیگر کارکنان، این پدران و مادران داغ‌دیده را به جای خالی پدر و مادر خود دوست دارند و برای آسایش و آرامش آن‌ها از جان و دل مایه می‌گذارند. به قول خودش، آن‌ها هم به چشم فرزند خود به آن‌ها نگاه می‌کنند و رابطه‌ای خانوادگی میانشان جاری است.

به دنبال خاطرات گمشده

در بخش ویژه استراحت آقایان، دو پدر شهید چشم انتظار نشسته‌اند. همان‌طور که خانم باوی به ما گفت، اکثر ساکنان این مرکز به واسطه ناخوش‌احوالی، در حال و هوای خود به سر می‌برند. با هر کدامشان که وارد گفت‌وگو می‌شوم، معلوم می‎شود که بیشتر این فراموشی از غم و غصه تمام‌نشدنی فراق فرزند عارض شده است. هر آنچه هم به یاد دارند و از آن گپ می‌کنند، به پسر رعنای شهیدشان مربوط می‌شود.

عباس علی شیرازی یکی از پدران شهید این مجموعه است که به قاب روی دیوار خیره مانده است. پرستار می‌گویند که او هم به فراموشی مبتلاست ولی سوی نگاهش حرف دیگری می‌زند. وقتی امتداد نگاهش را دنبال می‌کنم به عکسی خاطره‌انگیز از رهبر معظم انقلاب در لباس رزم می‌رسم که در جمع رزمندگان اسلام در حال صحبت کردن هستند. عکسی که ما را به خاطره مستندهای پشت خط مقدم می‌برد که معظم‌له با همان اقتدار همیشگی به رزمندگان روحیه و قوت قلب می‌دهند. شاید حاج آقای شیرازی با آن نگاه مهربان و منتظرش در میان چهره‌های خاک آلود رزمندگان، به دنبال پسرش و خاطرات کمرنگ او می‌گردد.

او روزی قهرمان کشتی بود/ هنوز هم حریفی نمی‌بینم!

هر کدام داستانی پشت نگاه‌شان دارند و یک برگ از تاریخ انقلاب اسلامی به نام و نشان آن‌ها گره خورده که فقط وقتی سر صحبت باز می‌شود، به گوشه‌ای از آن پی می‌بریم. محمود دلاوری یکی از پدران شهید مقیم این مرکز است، اما به افتخار دیگری هم بین خدمه شهرت دارد. او در روزگار نه‌چندان دور، در زمره کشتی‌گیران نام‌آور استان خراسان رضوی بود.

در آغاز بازدید حجت‌الاسلام مروی به سراغ تخت آقای دلاوری می‌رود، حاج‌آقای معصومی مدیرکل بنیاد شهید استان با معرفی ایشان به عنوان یکی از کشتی‌گیران صاحب‌نام، از او درباره افتخاراتش می‌پرسد، او با کمی تأمل می‌گوید: «۱۴ مدال در کشتی دارم.» در ادامه آقای مروی از او سؤال می‌کند: «حاج آقا، الان هم کشتی می‌گیرید؟» آقای دلاوری در جواب، می‌گوید: «آخه حریفی نمی‌بینم». صدای خنده حضار به هوا بلند می‌شود. سپس یکی از اهالی مرکز را به او نشان می‌دهند و می‌گویند که مثلاً با این آقا کشتی می‌گیرید؟ در پاسخ می‌گوید: «با ایشون! …‌ برای ایشون که صرف نمی‌کنه لباس دربیارم و بریم رو تشک!» و دوباره صدای خنده مهمانان سالن را پر می‌کند.

دعای خیری از مادر شهید

در بخش بانوان، جمعی از مادران شهید روی تخت‌های خود هستند. زهرا تقی‌زاده یکی از این بانوان است که با لحنی گرم پذیرای حاضران می‌شود. مدیر مرکز درباره او می‌گوید: این مادر یک فرزندش شهید شده و یکی دیگر از پسرانش هنوز جاوید‌الاثر است. حجت‎الاسلام هم مروی بعد از پرسیدن احوال مادر شهید، هدیه‌ای را با گل سرخ روی آن تقدیم او می‌کند و می‌گوید: این توفیقی برای ما بود که امروز شما را زیارت کردیم. خانم تقی زاده در جواب، دعای خیری را به ایشان هدیه می‌دهد: خدا شما را به سلامت حفظ کند و توفیق عطا کند که همچنان خدمت‌گزار مردم باشید.

دلتنگی‌های مادرانه/ چشم‌هایی که ده‌ها سال است در فراق فرزند می‌بارد

عصمت پورعباس، روی صندلی در راهرو نشسته. خانم مدیر می‌گوید که این مادر شهید ما دو، سه روزی می‌شود که برای پسرش دلتنگ‌تر شده. برای همین روز گذشته او را بر سر مزار «علی» برده‌اند. وقتی مهمانان حالش را می‎پرسند، چشمانش خیس اشک می‌شود. او هنوز دلتنگ فرزند است و با گذشت حدود ۳۰ سال از شهادت هنوز چشمانش برای علی می‌بارد.

او درباره پسرش می‌گوید که فقط ۱۸ سال داشت که ساکش را برداشت و همراه چند دوست هم محله‌ای عازم جبهه نبرد شد. خیلی وقت گذشت و مادر و پدر علی از سرنوشت پسرشان بی‌خبر بودند. همه‌جا را دنبالش گشتند و نامه‌های زیادی به عراق فرستادند تا اینکه خبر آوردند که پسرش به دست گروهک کومله به درجه رفیع شهادت رسیده است. او مثل دیگران به عارضه نسیان مبتلا نیست، خیلی خوب خاطرات پسرش را به یاد دارد ولی قلب مادر دیگر گنجایش این همه درد و رنج دوری را ندارد و به بیماری قلبی مبتلاست.

زیر سایه ولی نعمت/ از دولتی حضرت رضا (ع) خوبیم

اما در گوشه دیگری از این بخش، مهمانان به سراغ خانم حدیقه نصرتی، مادری از شهدا که سر حال‌تر از سایرین به نظر می‌رسد، می‌روند. او در پاسخ احوال‌پرسی‌ها می‌گوید: از دولتی حضرت رضا (ع) خوبیم. آقای مروی نام و ماجرای شهیدش را می‌پرسد و مادر جواب می‌دهد: حاج آقا چیز زیادی یادم نمی‌آید. اسم پسرم محمود بود. یادم هست که پسری مهربان و مؤمن بود.

تنها مرکز نگهداری از والدین معظم شهدا در کشور

در پایان این دیدوبازدید، حجت‌الاسلام معصومی با اشاره‌ای به پیشینه این مجموعه می‌گوید: از سال ۹۶ بعد از ورود به این مرکز، روند به‌سازی و توسعه مرکز را شروع کردیم تا به سکونت‌گاهی در خور شأن والدین شهدا تبدیل شود که بحمدالله در حال حاضر، فضای مناسبی برای نگهداری از این والدین عزیز فراهم شده است.

این عزیزان به علت کهولت و بیماری و یا نبود عضوی از خانواده، پرستاری ندارند، برای همین در مرکز ایثار نگهداری می‌شوند. در حال حاضر در خدمت ۱۳ نفر از والدین شهدا هستیم و با وجود فضای مناسب برای نگهداری و پرستاری از تعداد بیشتری از ایشان، برای رعایت بیشتر دستورالعمل‌های بهداشتی، مرکز با ظرفیت محدودتری به فعالیت ادامه می‌دهد.

معصومی این مجموعه را یک مرکز منحصر به فرد در کشور معرفی می‌کند که فعلاً نمونه دیگری از آن ویژه نگهداری از والدین شهدا وجود ندارد. مرکزی که در آن به همه نیازهای پدران و مادران سالمند شهیدان اعم از امور روزانه، درمانی و عاطفی رسیدگی می‌شود. او امیدوار است که با توسعه مکانی مرکز ایثار بتوانند در خدمت تعداد بیشتری از این بزرگواران که نیازمند رسیدگی و پرستاری تخصصی‌تری هستند، باشند.

جاگاه والدین شهدا و اجر خدمت به آنها

حاج آقا مروی هم با درخواست حاضران دقایقی کوتاه لب به سخن گشوده و در اهمیت مقام والدین معظم شهدا می‌گوید: خداوند تمام بندگانش را دوست دارد اما والدین معظم شهدا از جایگاه ویژه‌ای نزد پروردگار متعال برخوردار هستند زیرا پاره‌های تن خود را در راه دفاع از دین خدا و امت اسلام تقدیم کرده‌اند.

مادران و پدران شهدا مایه افتخار ملت ایران و الگوهای فداکاری، صبر و استقامت هستند و اسلام مقام و منزلت و جایگاه بالایی برای آنها قائل است. وقی والدین شهدا وارد جهان دیگر می‌شوند، مثل دیگران حساب و کتاب اعمال از آن‌ها صورت نمی‌گیرد. در روایات آمده است، حتی پدر و مادری که فرزند جوانش را به مرگ طبیعی از دست بدهد، خدا در روز قیامت در برابر این مصیبت وارده، سؤال و جواب را از آن‌ها برمی‌دارد، والدین شهدا که صاحب مقام و منزلتی ویژه هستند. او سپس خطاب به خدمه مرکز «ایثار» گفت: در نتیجه گفتار و عمل و خدمت شما، حتی یک لبخند روی لب مادر و پدر شهیدی بنشیند و به احساس آرامش برسد، با هیچ عمل خیر دیگری قابل مقایسه نیست.

این عزیزان به واسطه کهولت و فراموشی، خاطره چندانی از فرزندان خود ندارند، وقتی شما را می‌بینند، انگار فرزند خودشان را می‌بینند و خوشحال می‌شوند. جز خداوند متعال، کسی نمی‌تواند اجر و ثواب شادی و حال خوشی که به این والدین می‌بخشید را حساب کند. از درگاه خداوند متعال سلامتی، توفیقات افزون و اجر معنوی را طلب می‌کنم تا بتوانید همچنان در خدمت این بندگان مقرب الهی باشید.

انتهای پیام/




منبع

به این نوشته امتیاز بدهید!

farsnews

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×