محمدزمانی: سیدالشهدا در نوحهها معشوق زمینی شده است/ هم مداحان مقصرند هم شاعران
خبرگزاری فارس ـ حوزه مسجد و هیأت ـ امیرحسین کسائی: این روزها موضوع افت کیفی نوحهها به خصوص در محرم و صفر امسال، نقل محافل بحث و بررسی عرصه مداحی کشور شده است. موضوعی که بسیاری انگشت تقصیر را به سمت شاعران و نوحهسراها میگیرند و البته آنان نیز به سمت مداحان نشانه گرفتهاند!
بعد از بحثها و مطالب گذشته، گفتوگویی با حجتالاسلام جواد محمدزمانی، شاعر و نوحهسرا داشتهایم که ماحصل آن را در ادامه میخوانید:
چرا نوحه مهم است؟
شعر آئینی و نوحه چرا اثرگذار است و آیا برای پرداخت اصولی به آن تدبیر لازم در کشور اندیشیده شده است؟
ما هیچ گونهای در ادبیات به جذابیت و فراگیری شعر آئینی و نوحهها نداریم. در عرصه شعر آئینی مخاطب بسیار فراوان است و این شعر منحصر به کتابی با تیراژ ۲ـ۳ هزارتایی نیست، بلکه ممکن است شعری در یک مجلس با حضور ۱۰ـ۲۰ هزار نفر خوانده شود و ممکن است همین شعر در چند مجلس مختلف دیگر هم خوانده شود که گویای یک ظرفیت استثنایی است. با این روند ممکن است میلیونها نفر مخاطب یک شعر یا نوحه شوند.
نوحه نسبت به شعر جذابیت بیشتری دارد؛ زیرا آهنگین است و هرکسی ممکن است در حال و هوای خود، نوحههایی را زمزمه کند. بنابراین ممکن است افرادی از کودکی تاکنون چند نوحه را در ذهن خود حفظ باشند و نسبت به شنیدن نوحههای تازه علاقهمند باشند. کنار منزل ما در قم، مدرسهای وجود دارد که زمان فعال بودن مدارس میشنیدم که دانشآموزان در صبحگاه نوحهها را به صورت سرود میخوانند.
نوحه قالب بسیار تاثیرگذار است که در خلوت روحی انسانها هم اثرگذار است. حال باید بررسی کرد قالب تا این حد مهم چقدر جدی گرفته میشود؟ آیا یک موسسه یا پژوهشگاه و مرکز علمی داریم که در خصوص نوحهها از قدیم تا به امروز تحقیق و سیاستگذاری کند؛ نوحهسراها را جمع کند و آنان را خطدهی کند و اصلا یک نسل نوحهسرا پرورش دهد؟ نسلی که بتواند ملودیهای مذهبی تولید کند و براساس آن نوحه بنویسد تا در جلسات خوانده شود. این مجموعه را نداریم. این مرکز باید وجود داشته باشد تا افرادی را تربیت کند که بتوانند سبکهای بومی، ایرانی ـ اسلامی منطبق با فرهنگ عاشورا و دارای مضامین عمیق تولید کنند.
چرا مقام معظم رهبری به نوحههای قدیمی بیشتر علاقهمندند
آیا تمام نوحههایی که در حال حاضر تولید و خوانده میشود، این ویژگیها را دارد؟
اینکه گفته میشود عاشورا و مجالس امام حسین(ع) یک مدرسه است، باید بدانیم که یک مدرسه درسهای مختلفی دارد. آیا ما توانستهایم تنوع عاشورا و رنگارنگی آن را به مخاطب نشان دهیم؟ عاشورا حماسه، منطق دینی، عقلانیت، عواطف، احساسات، ابعاد سبک زندگی و خانواده دارد که اگر بخواهیم ابعاد مختلف آن را بررسی کنیم، از توان ما خارج است. هرچه در این ۱۴۰۰ سال گفته شده باز هم حرفهای تازه وجود دارد.
نوحه نسبت به شعر جذابیت بیشتری دارد؛ زیرا آهنگین است و هرکسی ممکن است در حال و هوای خود، نوحههایی را زمزمه کند. بنابراین ممکن است افرادی از کودکی تاکنون چند نوحه را در ذهن خود حفظ باشند و نسبت به شنیدن نوحههای تازه علاقهمند باشند
سال ۱۳۸۶ با جمعی از شعرای آئینی محضر مقام معظم رهبری رسیدیم و به ایشان عرض کردم: امروز وضعیت هیأتها خوب است و پیشرفتهای خوبی حاصل شده است. در آن سال مقام معظم رهبری فرمودند اینطور نیست و وضعیت هیأتها مطلوب نیست و ادامه دادند: خاطرم هست اوایل انقلاب در یزد و جهرم نوحههایی خوانده میشد که من نوار آن را دارم و یک بند نوحه آنها به اندازه ۱۰ منبر محتوا داشت. در سال ۹۵ و بعد از دیدار شاعران آئینی نیز که محضر ایشان رسیدیم، باز هم روی نوحه تاکید داشتند و فرمودند: نوحه مهم است و باز به نوحهها قدیم اشاره کردند که برخی از آنان چقدر مطلب و مضامین عمیق داشت. امروز این مضامین عمیق در نوحه وجود ندارد و نوحه ما عمق ندارد که بگوییم ریشههای عمیق دارد و معارف عاشورا را به تصویر میکشد.
فرض کنید یک فرد غیرمسلمان بخواهد از طریق اشعار و نوحههای مجالس محرم، ماهیت عاشورا و گفتمان تشیع را کشف کند! آیا نوحههای موجود این ویژگی را دارند و کافی است؟ یا باید به او بگوییم نوحهها را کنار بگذار و این کتابها را بخوان! نوحهها نمیتوانند این ویژگی را داشته باشند؛ زیرا تنها مضامین خاصی است که در یک بسامد تولید شده و بسیاری از آنها هم تکراری و فاقد جنبههای هنری است. یعنی نوحهها نمیتوانند آیینه عاشورا باشند. اشعار گذشتگان مانند دعبل، کمیت و… پیام عاشورا و فضایل و مناقب اهل بیت(ع) را ذکر میکردند و پندآوری هم داشتند. در این اشعار ظلمسیزی، بیان جور بنیعباس و بنیامیه را هم داریم و موضع اهل بیت(ع) در برابر اینها نیز بیان میشود و آیات و روایات هم وجود دارد؛ یعنی مجموعهای کامل بودند. به همین دلیل این شاعران مورد تجلیل اهل بیت(ع) قرار میگرفتند. در دورههای معاصرتر هم اشعار اقبال لاهوری این ویژگی را داراست؛ اما امروز به خصوص در نوحه فاقد این عمق هستیم.
۷۰ درصد نوحههای امروز تم عاشقانه زمینی دارد
نوحه امروز چه ویژگیهایی دارد، که فاقد این ارزشها شده است؟
اگر مضامین نوحههای امروز یا همین دهه اول محرم امسال را روی کاغذ بیاوریم مشاهده میکنیم که بیش از ۷۰ درصد آن دارای یک مضمون هستند و آن تم عاشقانه است که یک عاشق با معشوق زمینی خود صحبت میکند و تمام آن المانها و نمادها را میتوان در نوحه مشاهده کرد و تنها اسم آن معشوق حسین(ع) است. دوری از معشوق، اندوه دل در فراق از کربلا، چرا بقیه به کربلا میروند و ما نمیرویم، فضای بینالحرمین، فضای حرم امیرالمومنین(ع)، چای عراقی، وضعیت بازار کربلا و نجف و در مجموع روح قالب بر همه این است که من را یک کربلا ببر! بیشتر نوحههای امروز، شعر حرمی است.
فرض کنید یک فرد غیرمسلمان بخواهد از طریق اشعار و نوحههای مجالس محرم، ماهیت عاشورا و گفتمان تشیع را کشف کند. آیا نوحههای موجود این ویژگی را دارند و کافی است؟ یا باید به او بگوییم نوحهها را کنار بگذار و این کتابها را بخوان! نوحهها نمیتواند این ویژگی را داشته باشند
من بنا ندارم این رویه را انکار کنم و خودم هم از این نوحهها دارم، اما آیا این همه عاشوراست. پس حماسه، روح عزتمندی و عزتطلبی، شعارهای امام حسین(ع)، حماسه و رجزهای حضرت، عدالت طلبی ایشان، مبارزه با ظلم، برائت ایشان از دشمنان دین، اشارات حضرت به آیات قرآن در مسیر مکه به کربلا، وقایع کاروان اسارت کربلا، ما رأیت الا جمیلا چه شد؟ جوان امروز احتیاج به حماسه دارد زمانی که ما این حماسه را در مجالس مذهبی و نوحهها ایجاد نکنیم، سراغ الگوهای غربی و هنرپیشههای غربی میرود!
بُعد دیگر منطق دینی و عقلانیت است. در قدیم این نوحه را داشتیم که «بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است/ که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است» این دم نوحهها بود. مقام معظم رهبری فرمودند اگر در جلسه هزار بارهم بگویید «وای حسین» و سینه بزنید معرفتی شاید ایجاد نشود اما اگر جای آن یک عبارت قرآنی یا حدیث جایگزین شود، موجب میشود فرد با این تکرار بعد از جلسه یک آیه قرآن یا روایت حفظ شود. این نکته در ذهن او سالها میماند. اگر در هر جلسه یک آیه را به این شیوه به او آموزش دهیم در طول سال چند آیه، روایت، نکته مهم و رجزهای مهم اهل بیت(ع) حفظ خواهد شد.
معتقدم این روند نوحههای امسال که داد بسیاری را درآورده است، سالیان سال این روند وجود داشته است. این روند به دنبال جذب مخاطب با تم عاشقانه من را کربلا ببر است.
مداح و شاعر مقصر وضعیت کنونی نوحهها هستند
این روند ناشی از ذائقه مخاطب است یا مداح و نوحهسرا مقصر هستند؟
مقام معظم رهبری در دیدار با شاعران آئینی فرمودند یکی از کارهایی که باید انجام دهید این است که سطح ذوق و تمایلات مردم را افزایش دهید. یکی از مشکلات عمده شاعران و نوحهسراها این است که شعر و نوحه خوب تولید میکنند اما زمانی که به دست مداحان میرسد، میگویند مردم این را نمیخواهند و نمیفهمند. آیا مردمی که هزاران سال است، شعر فارسی دارند و در دنیا به شعر خوانده میشوند و شاعران سرشناسی از گذشته داشتهاند، شعر نمیفهمند! نسل جوان این کشور حداقل مدرک تحصیلیاش فوق دیپلم و لیسانس است یعنی اینها ۱۲ سال در مدارس ادبیات خواندند و با اشعار گلستان سعدی، حافظ و حتی بیدل سروکار داشتند و در دانشگاه نیز چند واحد ادبیات گذارندهاند و دستور زبان فارسی بلد هستند، شعر نمیفهمند! مشکل این است که مداح نمیخواهد عرق بریزد و هنرمندانه وقت بگذارد و اجرای خوبی بر یک شعر فاخر داشته باشد.
مداحان به دنبال اشعاری هستند که زود بخوانند و سریع هم جواب بگیرند. یعنی شعر و نوحهای که سهلالوصل باشد و در ۵ دقیقه هم تمام شود و جلسه هم آتش بگیرد و احساسات مخاطب غلیان پیدا کند. بسیاری از اشعار فاخر و دارای مضامین را میتوان در جلسات اجرا کرد اما سختی و تلاش بیشتری نیاز دارد. مداحان دلیل کمکاری خود را گردن مردم میاندازند.
اگر مضامین نوحههای امروز یا همین دهه اول محرم امسال را روی کاغذ بیاوریم مشاهده میکنیم که بیش از ۷۰ درصد آن دارای یک مضمون هستند و آن تم عاشقانه است که یک عاشق با معشوق زمینی خود صحبت میکند و تمام آن المانها و نمادها را میتوان در نوحه مشاهده کرد و تنها اسم آن معشوق حسین(ع) است
حاج احمد واعظی بسیاری از اشعار صائب و بیدل را حفظ است. از او سوال کردم برخی از این اشعار سخت است و او گفت من اینها را در جلسات مشهد میخواندم و مستمع جلسه مکتبالزهرا(س) مشهد را سالها پرورش داده بودم که این اشعار را میپسندید و سطح ذوق و سلیقه او رشد کرده بود. آقای واعظی میگفت زمانی که شعر بیدل برای آنها میخواندم میفهمیدند و لذت هم میبردند. البته برخی از مداحان یک تصور غلط دیگر هم دارند که تصور میکنند مستمع وقتی سکوت میکند، شعر را نمیفهمد درحالی که او ممکن است در حین سکوت در حال لذت بردن است و نباید هیجانی نشان دهد.
ضعف نوحههای امسال ناشی از ضعف شاعران و مداحان توامان است. هم اینکه مداحان از شاعران میخواهند که در یک تم خاص شعر بسرایند و هم اینکه شاعران به دنبال ارتقای سطح ذوق، ادبیات، تمایلات مردم نیستند، مقصرند. هردو به دنبال این هستند تا چیزی تولید شود که سهلالوصل باشد و دارای مضامین معمولی که مردم راحت با آن ارتباط برقرار کنند. شاعران به دنبال کشف تازه و نگاه تازه نیستند.
البته این موارد به این منزله نیست که نوحه خوب در امسال نداشتهایم. یک نوحهای آقای سجاد محمدی با موضوع اموهب خوانده بود که البته شعر و سبک آن از فرد دیگری بود. این شعر یک زاویه و موضوع تازهای بود. این شعر رجزگونهای از زبان اموهب بود که شخصیتهای بسیاری مشابه او در عاشورا داریم که سخنان و حرفهای آن میتواند نوحه تازه و حماسی باشد.
نوحه «من ام وهبم…» با نوای سجاد محمدی
گلایه رهبری از کمکاری مداحان در نوحهها
برخی از شاعران و نوحهسراها گلایه دارند که ما تولیدات فاخر هم داریم اما مداحان نمیخوانند؟
اگر واقعاً کار تولید شود و مداح نخواند، این ضعف از اوست که نمیخواهد سطح ادبیات مردم افزایش یابد. یک مرتبه مقام معظم رهبری به بنده فرمودند چرا این اشعاری را که میسرایید به باقی مداحان نمیدهید و تنها به آقای طاهری میدهید. من عرض کردم به باقی هم میدهم اما نمیخوانند و میگویند مردم نمیفهمند! ایشان فرمودند بیجا میکنند! مردم میفهمند! مگر این شعر محتشم کاشانی که میگوید: «زآن تشنگان هنوز بعیّوق مىرسد/ فریاد العطش ز بیابان کربلا» شعر آسانی نیست اما اینقدر هنرمندانه خوانده شده است که برای مردم جا افتاده است، اگر مداح هنرمندانه شعری را بخواند و عرق بریزد برای مردم جا میافتد. حرف ایشان کاملاً صحیح است برخی از مداحان نمیخواهند زحمت بکشند، مطالعه کنند و جاهای نامفهوم شعر را از شاعر سوال کنند تا معلومات خود را هم ارتقا دهد. خیال خود را راحت میکنند و میگویند یک چیزی بخوانیم و امشب را رد کنیم که حاصل این اوضاع میشود و شاهد تنزل ادبیات دینی هستیم. در این ۴۰ سال شاهد رشد تمام مقولات مختلف در انقلاب اسلامی هستیم اما از سوی دیگر شاهد تنزل در عزاداری و ادبیات آئینی هستیم.
مقصر این امر هم شاعران و مداحان هستند و هم مسئولان فرهنگی کشور که برای این امور بودجه صرف نکردند و هدایتگری نکردند. حوزه علمیه در این زمینه کمکاری کرده و باید مرکزی میداشت تا روی عزاداری و شعائر دینی کار کند و شاعران را به سمت افقهای روشن هدایت کند.
سردار فرهنگی نداریم!
در این حوزه که مراکز مختلفی مانند مجمع شاعران اهل بیت(ع)، جامعه ایمانی مشعر، بسیج مداحان و … هستند که بودجههای زیادی هم صرف میکنند، پس مشکل کجاست؟
یک مرتبه مقام معظم رهبری به بنده فرمودند چرا این اشعاری را که میسرایید به باقی مداحان نمیدهید و تنها به آقای طاهری میدهید. من عرض کردم به باقی هم میدهم اما نمیخوانند و میگویند مردم نمیفهمند! ایشان فرمودند بیجا میکنند! مردم میفهمند!
متاسفانه بودجهای وجود ندارد و فرضا اوج حمایت از مجمع شاعران اهل بیت(ع) این بود که سازمان تبلیغات اسلامی به آنها جایی اختصاص دارد اما بودجهای ندارند. متاسفانه بودجهها صرف امور دیگری میشود. نباید سازمان و نهادی بودجه دهد که در جلسات امام حسین(ع) شام داده شود که آن را مردم انجام میدهند، بودجهها باید به این سمت بیاید تا تربیت نسل و سیاستگذاری صورت گیرد. متاسفانه بسیاری از مسئولین فرهنگی کشور شاعران، نویسندهها و نوحهسراها را نمیشناسند، بارها مقام معظم رهبری فرمودند که این دیدارشان با شاعران آئینی برای پوشش کمکاری مسئولین فرهنگی است و این وظیفه من نیست.
مسئولین فرهنگی چندبار شده است که شعرا را دعوت کنند و حرفهای آنان را بشنوند و از ضعفهای آنان خبردار شوند و به دنبال رفع مشکل و برگزاری دورههای آموزشی باشند؟ مشکل ما این است که سردار نظامی و سردار اقتصادی داریم اما سردار فرهنگی نداریم که این عرصهها را جلو ببرد.
با امام حسین(ع) در نوحهها مانند معشوق زمینی حرف میزنیم
یکی از انتقادات نسبت به نوحههای امسال نوع خطاب ذوات مقدسه است که معتقدند بسیار تنزل پیدا کرده است، نظر شما چیست؟
در قالب آن تم عاشقانه، ویژگیهای یک معشوق زمینی وارد نوحه شده و به امام حسین(ع) نسبت داده میشود. امسال در رادیو اربعین نوحهای پخش میشد که مداحان در بخشی از آن اینگونه میخواند: «سر به سرم نذار حسین» این عبارت شاید در ترانهها عاشقانه برای معشوق زمینی رواج داشته باشد اما همین را میتوان به امام حسین(ع) گفت؟ بماند که این از رسانه ملی هم پخش میشد. این ضعف است. ما همان شعر عاشقانه را گرفتیم و عیناً به ذوات مقدسه مطابقت میدهیم. اینجا متفاوت است و نمیتوان هرچیزی را گفت.
مسئولین فرهنگی چندبار شده است که شعرا را دعوت کنند و حرفهای آنان را بشنوند و از ضعفهای آنان خبردار شوند و به دنبال رفع مشکل و برگزاری دورههای آموزشی باشند؟ مشکل ما این است که سردار نظامی و سردار اقتصادی داریم اما سردار فرهنگی نداریم که این عرصهها را جلو ببرد
مقام معظم رهبری میفرمایند از چشم و ابروی اهل بیت(ع) ایرادی ندارد در یک یا دوبیت یک قصیده بلند حرف زد اما وقتی محور نوحه و شعر این است، خطاست زیرا فضلیت و برتری اهل بیت(ع) به این مسائل نیست. چشم و ابروی قشنگ و جذاب در دنیا کم نیست. ارزش اهل بیت(ع) به چیزهای دیگر است و میتوان در کنار بیان زیباییهای معنوی آنان، خیلی کوتاه هم به زیباییهای ظاهری آنها اشاره کرد.
دلیل این ضعف این است که نسلی پرورش ندادیم که در معارف دینی عمیق باشند یعنی اینقدر معارف داشته باشند که نیاز به پرداختن به این مسائل داشته باشند. سطح مطالعه شعرا مانند قدیم نیست که این دلایل مختلف دارد. بسیاری از شاعران در عرصههای دیگر شاغل هستند و در فرصت باقیمانده خود از روز بعد کار میخواهد شعر هم بگوید که فرصتی برای ماطلعه ندارد. به جهت این مسائل ضعفهای ما در شعر و به خصوص در نوحه بیشتر شده است البته این به معنای انکار آثار خوب نیست. در این سالهای اخیر کارهای بسیار خوبی در زمینه حماسی و رجزگونه داشتیم و یا در همان قالب احساسی و عاطفی نیز آثار قوی داشتیم.
نوحهای دیدم که امیر کرمانشاهی در ماه رمضان خواند که بسیار عاطفی بود اما اشارههای خوبی به سبک زندگی و خانواده داشت. اینکه میگوییم مضمون باید داشته باشد به این معنا نیست که از ابتدا تا انتها باید پیام داشته باشد بلکه نوحه یک پیام داشته باشد کافیست که متاسفانه برخی نوحهها همان را هم ندارند.
نوحه امیر کرمانشاهی با عنوان «این سفره افطار نیست»
خط قرمز روضهخوانهای قدیمی
راهحال جلوگیری از این مشکلات چیست؟
یکی از معضلات بزرگ نوحههای امروز بداههخوانی است یعنی نوحه زمانی به دست مداح میرسد که دیگر فرصت نقد و اصلاح ندارد. مثلا یک ساعت یا دو ساعت قبل از جلسه و حتی همزمان با شروع به دست مداح میرسد و او باید بداهه بخواند. دومین مشکل ما افراط در قتلگاهسرایی است. این موضوع مشکلی ندارد اما ما افراط داریم. روضهخوانها قدیمی آخرین جملهشان این بود که «الشمر جالس علی صدر» بعد از این جمله اتفاقات بسیاری افتاده است اما آنها خود را موظف میدانستند تا انتهای روضهها را ذکر نکنند.
مقام معظم رهبری یک مرتبه فرمودند برخی از اتفاقات را نباید بیان کرد و روضهاش را خواند زیرا همان خواندن نوعی وهن اهل بیت(ع) است. بنابراین نباید صرف اینکه مطلبی در کتابهای مقتل آمده است نباید بیان شود و تبدیل به نوحه شود. در بسیاری از نوحهها کلمه چکمه، نیزه و … است. اینها مطالبی است که قدیمیها از بیان آن در روز عاشورا هم اجتناب میکردند چه برسد به شعری که در طول سال خوانده میشود. این مطالب ذائقه مخاطب را به سمتی میبرد که سال بعد باید یک چیزی دهشتناکتر و بالاتر از این باید خوانده شود یعنی مطالب سال قبل داشته باشد و چند درجه قتلگاهش بیشتر هم باشد. این موجب میشود که شاعر به منابع غیرمعتبر و داستانسراییهای بیاساس روی بیاورد.
شهید مطهری میگوید: ما ایرانیان به چای پررنگ خوردن عادت داریم دهتا چای کمرنگ هم بخوریم، میگوییم پررنگ را بیاور. در روضهخوانی هم به روضه قصابی عادت کردیم. این اشتباه است که افراطی به این موضوعات بپردازیم باید حد و حریم را نگهداریم.
مقام معظم رهبری میفرمایند از چشم و ابروی اهل بیت(ع) ایرادی ندارد در یک یا دوبیت یک قصیده بلند حرف زد اما وقتی محور نوحه و شعر این است، خطاست زیرا فضلیت و برتری اهل بیت(ع) به این مسائل نیست. چشم و ابروی قشنگ و جذاب در دنیا کم نیست
برخی موضوعات در زبان عربی وهن نیست مثلاً در نقلها داریم که بدن سیدالشهدا از شدت جراحات شبیه خارپشت شده بود آیا اجازه داریم از این واژه در شعر فارسی استفاده کنیم؟ این تعبیر در زبان وهن نسبت به اهل بیت(ع) خواهد بود.
در زبان عربی اسم برخی حیوانات را روی خود میگذارند مثلا اسد یا کلب که حتی بنی کلاب را هم داریم و این عادی است اما در زبان فارسی کسی روی فرزند خود اسم «سگ» میگذارد. شاعران باید ظرفیتهای زبان را درنظر بگیرد، ممکن است عبارتی در عربی وهن نباشد اما در فارسی باشد و بالعکس.
یک زمانی مشکل اشعار و نوحههای ما غلو بود اما این روزها مشکل ما استفاده از کلمات دون شأن اهل بیت(ع) است البته ما انتظار عصمت از شاعر و مداح نداریم اما توقع دقت داریم. من هم اشتباهاتی داشتم اما باید دقت کنیم. ممکن است دقت کنیم اما اشتباهی رخ دهد این را میتوان اصلاح کرد اما روند به گونهای است که نشان میدهد دقت وجود ندارد و صرفاً به دنبال این هستیم که مردم چه میخواهند و دیگران چه میگویند و ماهم همانها را بگوییم تا در فضای مجازی بچرخد و دیده شود.
فیلمی از این گفتوگو را اینجا مشاهده کنید:
انتهای پیام/