در دعاهای کمیل و توسل و ندبه شرکت فرمایید!
گروه جهاد و مقاومت مشرق – شهید کرامتالله داخته سال۱۳۴۳ در چالوس چالوس به دنیا آمد و سال ۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسید. او در خانوادهای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه السلام متولد شد. پدرش عینالله نام داشت.
کرامت الله داخته در عضویت بسیجی و در لشکر ۲۵ کربلا و در رسته پیاده به اسلام خدمت میکرد که در ۱۱ اسفندماه ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه و در عملیات تکمیلی کربلای پنج شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از تشییع در گلزار شهدای روستای برار به خاک سپرده شد.
کتاب عزم پیکار نوشته سهیلا آقاباباییپور، درباره زندگی این رزمنده جانبر کف است که انتشارات ۲۷ بعثت آن را منتشر کرده است.
آنچه در ادامه میخوانید، بخشی از این کتاب است.
وحید تو وصیت نامه نوشتی؟
وحید با صدای خواب آلودی گفت: میخوای وصیت نامه بنویسی؟ نمیدونم به دفعه به ذهنم رسید.
خب بنویس چه اشکالی داره اینجا رزمندهها همه وصیتنامه دارن. چون معلوم نیست سرنوشتمون چی میشه. منم دلم میخواد بنویسم از قدیم گفتن وصیت مرگ نمیآره. انشاالله که عاقبت همه به خیر باشه. ان شاء الله
صبح با صدای اذان همه برای نماز بیدار شدند؛ وضو گرفتند؛ و به نماز ایستادند. بعد دوباره خوابیدند. ولی کرامت دیگر خوابش نبرد. او از جایش برخاست. روی یک طاقچه که با استفاده از دو گونی خاک ساخته شده بود مقداری کاغذ و خودکار بود. او چند برگ کاغذ و یک خودکار برداشت و از چادر خارج شد.
نسیم صبحگاهی اگر چه گرم اما لذتبخش بود. کمی که از چادر فاصله گرفت گوشهای نشست و به فکر فرو رفت به این فکر کرد که اینجا هیچکس هراسی از مرگ ندارد و همه آرزو دارند شهید شوند. خود او نیز از وقتی به خدمت سربازی رفته بود، آدمی دیگر شده بود. حالا هم که به جبهه آمده بود حس میکرد هر روز بیشتر از روز قبل از دنیای مادی و خاکی فاصله میگیرد.
اگر افتخار شهادت نصیبش شود، آیا پدر و مادرش میتوانند تحمل کنند؟ برادرانش و تنها خواهرش که جانش به جان کرامت بسته است چه؟ روزی که میخواست به جبهه بیاید هر چه تلاش کرد تا به خواهرش مرضیه زنگ بزند و از او خدا حافظی کند نتوانست. میدانست که اگر این کار را بکند، خواهرش اشک خواهد ریخت و التماسش خواهد کرد که از این تصمیم منصرف شود.
هوا کمی روشن شده بود. خورشید داشت طلوع میکرد. نگاهی به صفحه سفید کاغذ انداخت، گوشههایش کمی گِلآلود بود. با انگشتش کمی آن را تمیز کرد و با خود گفت: «باید بهشون سفارش کنم اگه شهید شدم، غصه نخورن، شهادت یعنی عاقبت به خیری… بعد، شروع به نوشتن کرد…
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده مهربان
با سلام به یگانه منجی عالم بشریت آقا امام زمان و نائب بر حقش امام امت و قائم مقام رهبری و امت شهیدپرور و خانواده عزیزم وصیتنامهام به شرح زیر است که به عرض میرسانم.
بار الها مرا از لشکریان خود قرار بده که همانا لشکریان توحیدند و مرا از حزب خود به حساب آور، که همانا افراد حزب تو رستگارند و مرا از دوستان واقعی خویش معین فرما که دوستان تو را نه بیمی است و نه اندوهی.
خدایا حال که در حین ماموریت الهی هستم به تو سوگند یاد میکنم که تا آخرین نفس و آخرین قطره خونم در راه مقدس تو و برای یاری دین تو مستحکم و جان بر کف فداکاری کنم. خدایا یاریام ده تا بتوانم در این امر مهم آنچنان که شایسته مقام توست این مأموریت الهی را با موفقیت کامل به آخر برسانم.
پروردگارا! تو شاهدی که من بی هدف و کورکورانه در راهت قدم برنداشتم و از روزی که تو را به یگانگی شناختم عاشق مکتبت شدم و جرقهای از ایمان محمدی در قلبم جهید و از همه چیز گذشتم و به تو پیوستم.
خدایا در قرآنت فرمودی که در مبارزه با کفار هر چه توان دارید به کار گیرید و من چیزی بجز جانی که خودت به من عطا نمودی ندارم و آن را نیز با خلوص نیت فدای راهت میکنم و فدای دین مبین تو مینمایم.
به راستی که مرگ در راه آرمان و هدف و ایثار در راه الله و گذشت از امور دنیوی چه گوار است.
پروردگارا مرا خادم و خدمتگزار لایقی برای اسلام و قرآن و مسلمانان جهان و بخصوص بازماندگان شهدا قرار ده.
خداوندا در کارها و هدفم که پیروی از قرآن و دفاع از موازین اسلام و اطاعت از خودت و پیامبرانت و دفاع از جمهوری اسلامی است توفیق مرحمت بفرما.
والدین عزیزم ضمن عرض سلام میدانم که جدایی میان والدین و فرزند مشکل است ولی میدانید که در موقعیتی قرار گرفتیم که اسلام عزیزمان که همه عزت و شرف ماست در خطر است و امروز وظیفه هر مسلمان و هر آزادهای این است که در موقعیت کنونی به جبهه برود و جهاد در راه خدا نماید تا زمانی که ریشه کفر از روی زمین برداشته شود. ما وظیفه نداریم بنشینیم و سکوت نماییم در صورتی که دین ما در خطر باشد.
خداوند در قرآن کریم سوره مبارکه بقره آیه شریفه ۱۹۲ میفرماید: (وَقاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَهٌ) با کافران نبرد کنید تا فتنه و تباهی از روی زمین برطرف شود.
بله اینجا وظیفه ما مشخص میشود و باز هم در همین سوره یعنی بقره آیه ۱۸۹ میفرماید در راه خدا با آنان که با شما به جنگ بر میخیزند جهاد کنید، ولیکن ستمکار نباشید که خدا ستمکاران را دوست ندارد؛ اما کجاست گوش شنوا که این ندای حق را بشنوند و کجاست دشمنان ابرقدرتی چون آمریکا و شوروی و اسرائیل غارتگر که به خود آیند و از شرک بیرون آیند.
آیه قرآن است که میفرماید: صم بکم علی فهم لا یرجعون. این آیه شریفه در زمان پیامبر نازل شد که فرمود: کافران کر و گنگ و کورند و از ضلالت خود برنمیگردند. آری عزیزان من زمانی که اسلام ظهور نمود و به عنوان بهترین دین بوده و از زمانی که انسانها خلق شدند. دو خط در روی زمین به وجود آمد یکی خط رحمان بود و دیگری خط شیطان؛ اگر هم چنین نبود حق از باطل شناخته نمیشد.
خدمت برادران بسیار گرامیام سلام عرض میدارم و امیدوارم که حال شریفشان خوب باشد و در زندگی خود موفق و مؤید باشند و در تربیت فرزندان عزیزشان که آینده این کشور بدست این عزیزان است، کوشا باشند.
خدمت خواهر عزیزم سلام علیکم و بما صبرتم. امیدوارم که حال شریفت خوب باشد. خواهر عزیزم میدانم که علاقه شما نسبت به بنده زیاد است اما این را به یاد داشته باش که حضرت زینب که خود الگوی صبر و استقامت است جوانان و عزیزانش را دوست داشت. پس این را بدان که این حقیر از امام حسین و جوانان بنیهاشم و علی اکبر و علی اصغر و قاسم و دیگر عزیزان انبیا بالاتر نیستم.
به شما عرض میکنم که اگر سعادت شهادت نصیبم شد اصلا برایم گریه نکنید، چون اولاً بدانید که سعادتمند شدم و به آرزوی دیرینهام رسیدم ثانیاً شهادت سعادت است و افتخاری است که نصیب هر کسی نمی شود مگر بنده مخلص خدا یعنی کسی که با تمام وجودش عاشق او باشد و نیز بدان کسانی که شهید میشوند به مهمانی خدایشان میروند و نزد پروردگارشان همیشه زندهاند. خداوند میفرماید: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل اللهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ». گمان مبرید که کشتهشدگان در راه خدا مردهاند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند.
خواهر عزیزم اگر فکر میکنی که خواهر هستی و نمیتوانی بیتابی نکنی بدان که حضرت زینب داغ شش برادر و فرزندان را به دل داشت و مادر یتیمان بود و خود پس از شهادت این عزیزان ریاست کاروان اهل بیت را بر عهده داشت که بعد از ظهر عاشورا هم این کاروان را به اسارت گرفتند.
شما هر وقت دلت پر درد شد این آیه شریفه که در سوره رعد آیه ۳۰ آمده بخوان الا بذکر الله تطمئن القلوب… همانا که یاد خدا دلها را آرام میکند.
خدمت زنداداشهای گرامیام که در نزدشان شرمنده هستم سلام عرض میکنم و توفیق و سعادتشان را از خداوند بزرگ مسئلت دارم. خدمت کلیه اقوام سلام عرض میدارم و اما سفارش من به همه شما عزیزان و دوستان این است:
اولا گوش به فرمان رهبر عزیز باشید؛ دوم اینکه در نمازهای جماعت و جمعه شرکت نمایید؛ سوم اینکه در دعاهای کمیل و توسل و ندبه حتی المقدور شرکت فرمایید.
در مراسم تشییع جنازه شهدا و مجالس ختم آنها شرکت گسترده داشته باشید. همچنین از فرستادن هدایای خود به جبهه دلسرد نشوید و جبههها را تقویت کنید که خدا در قرآن میفرماید: بدانید که آنچه برای خود پیش میفرستید در نزد خدا خواهید یافت.
جبههها را پرکنید و مساجد را خالی نگذارید، محکم و استوار باشید. شما قوت قلب رزمندگانید و بدانید که اسقامت شما مشت محکمی است بر دهان تمام دشمنان.
دین اسلام شکست ناپذیر است. به امید پیروزی نهایی آزادی اسرای جنگ تحمیلی و شفای مجروحین و معلولین.
پدرجان و مادرجان محل دفن من در روستای برار میباشد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکانه، خدا را فراموش نکنید.
رزم شبانه
این حقیر کرامت داخته
هشتم مهرماه ۱۳۶۵