ترفند روانی برای جبران تنگناهای نظامی
به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: بیش از دو هفته است که رژیم صهیونیستی و امریکا و لیستی از متحدان برای دفاع از رژیم صهیونیستی با همه تلاشهای دیپلماتیک، اقدامات نظامی و آرایش دفاعی و ارسال سلاح و هواپیما و ناوگروه و ناو هواپیمابر و زیردریایی هستهای و مهمتر از همه، پیغام و پسغامهای مکرر با محتوای وقیحانه و دعوت به خویشتنداری (پس از نقض همه قواعد توسط صهیونیستها) در تولیدات محتوایی رسانهای و عملیات روانی چند رویکرد را به اجرا گذاشتهاند.
محاسبات رژیم صهیونیستی آنچنان ورشکسته است که در غزه در گل مانده و در مقابل حزبالله در شمال و حملات انصارالله، هیچ امکانی برای تغییر وضعیت ندارد و در وحشت و اضطراب در جامعه صهیونیستی و شکافهای عمودی و افقی سیاسی در حکومت و دستگاههای حکمرانی مواجه است و به همین دلیل ناتوانی، موجودیت خود را در قبال واکنش خونخواهی محور مقاومت به حضور و حمایت همه جنایتکاران تاریخی غربی و تا حدودی عربی گره زدهاست. دو جناح سیاسی در امریکا هم با همه ژست قدرتنمایی و بزرگنمایی امکانات، اهل حساب و کتاب هستند و ناوگان خود را که در مقابل انصارالله در دریای سرخ ناتوان است، در تیررس موشکهای هجومی ایران و به ویژه در دهانه تنگه هرمز مستقر کردهاند که در محاسبات نظامی به مفهوم عدم تمایل به درگیری است و در گزارش آخرین بررسی پنتاگون در مورد عملیات وعده صادق اعتراف کردهاند که در مقابل عملیات دستگرمی ایران و امکانات اولیه موشکی و پهپادی، کم آوردهاند! حال خودشان برآورد میکنند که عملیات انتقامی و خونخواهی محور مقاومت بسیار بزرگتر از وعده صادق خواهد بود و برای خروج از تنگناهای نظامی و جبران عدم تمایل به ورود به یک درگیری و جنگ وسیعتر، دست به عملیات روانی و آرزونمایی و القای مفاهیم مأیوسانه زدهاند.
با مطرح کردن مذاکرات امروز (پنج شنبه) در قطر، آرزو میکنند و شایعه پخش میکنند که ایران به دلیل امکان توقف جنگ در غزه به رژیم صهیونیستی حمله نکند!
با آرایش ناوهایشان در مدیترانه و شمال دریای سرخ و دریای عمان، قدرتنمایی میکنند، ولی با نزدیک شدن به تنگه هرمز، میگویند قصد درگیری نداریم، چرا که این ناوگان دریای سرخ در مقابل امکانات ابتدایی انصارالله عاجز بوده و نتوانستهاند نفس اقتصادی اسرائیل را باز کنند. حال برای مقصرسازی محور مقاومت، از یک سو واکنش به جنایت و تروریسم صهیونیستها را معادل جنگافروزی وسیع قرار میدهند و از سوی دیگر در مواضع رسمی و مجموعهای از تولیدات رسانهای، خود را آرامشطلب و صلحطلب تصویر میکنند. حال آنکه در جهان بر کسی پوشیده نیست که همه آنچه در بیش از ۱۰ ماه گذشته در غزه شاهد بودیم، با مشارکت و حمایتهای مالی و تسلیحاتی و چراغ سبز سیاسی امریکا و غرب به اجرا درآمده و این غربیها هستند که در همه جنایات و نسلکشی علنی غزه شریک هستند و جنگ در غزه، یک جنگ امریکایی و غربی است و همینها نیز تا به حال هم تلاش در شورای امنیت سازمان ملل را برای توقف جنگ بیحاصل گذاشتهاند. نمایندگان کنگره امریکا و همه کسانی که دستاندرکار رقابتهای انتخاباتی در امریکا هستند، با حمایت لابیهای صهیونیستی به قدرت میرسند و لذا هدیه پیشکش خود را با نزدیک به ۲۰ میلیارد دلار در یک مصوبه در تأمین تسلیحات گوناگون به رژیم صهیونیستی تقدیم میکنند. به جز چند کشور استعمارگر و جنایتکار غربی، همه جهان به خوبی میدانند که امریکا صلحطلب نیست و جنگطلب است و شریک همه جنایات در غزه و عامل اصلی استمرار جنگ و نسلکشی در غزه میباشد. صهیونیستها حتی در تروریسم حکومتی در تهران و ضاحیه بیروت نقش فعال داشتهاند. ترفندهای رسانهای و روانی نمیتواند تنگناها و فریبکاریهای آنان را جبران کند. همه قواعد و مواثیق بینالمللی و اخلاقی و حکمرانی، نه فقط تروریسم حکومتی صهیونیستها در تهران و ضاحیه بیروت را محکوم میداند و مستحق مجازات، بلکه امریکا و غرب و همه همپیمانان ورشکسته منطقهای را در همه جنایات غزه شریک و مستوجب مجازات و تنبیه میداند و این حکم آماده اجراست.