قبل از نسخه نوشتن برای جامعه ایرانی به این ۱۲ بند فکر کنید
به گزارش مشرق، مصطفی غفاری، عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع) طی یادداشتی در روزنامه فرهیختگان در پیشنهادی به دولت چهاردهم نوشت: در بازار داغ پیشنهادهایی که بدرقه راه دولت چهاردهم میشود، از من هم خواسته شده چند خطی برای نهمین رئیسجمهور بنویسم. بغرنجی برخی مسائل از یکطرف و دغدغهمندیام از طرف دیگر موجب میشود این دعوت را که در واقع به احترام پیوند نهاد دولت با نهاد علم به این عضو کوچک جامعه علمی کشور رسیده، بیجواب نگذارم.
۱.جامعه ایرانی زخمهایی دارد و شما پزشک هستید. واقعیت این است که ساختار جامعه به عنوان یک موجود زنده، هزاران بار پویاتر و پیچیدهتر از بدن انسان است؛ اما شما و همکارانتان میتوانید متعهد باشید که به این زخمها نمک نپاشید، بلکه تا جای ممکن مرهم این زخمها باشید.
۲. یکی از مهمترین زخمهای جامعه ایرانی دوقطبیهای حاد و کاذب است که بسیاری از آنها به نام مفاهیم مقدسی مثل دین، انقلاب، میهن، علم، آزادی، عدالت و… ساخته و پرداخته میشود. شما و همکارانتان متعهد شوید که ضمن حقگرایی و انصافجویی، به آتش این دوقطبیها به هیچ شکلی ندمید.
۳. بسیاری از زخمهای جامعه ایرانی در گذر زمان از جانب زبان تلخ و گزنده حکمرانان وارد شده است. با مشورت کارشناسان و دلسوزان مراقبت کنید که ادبیات دولت چهاردهم از این زبان طردکننده و مخالفانگیز فاصله بگیرد و آن را بازتولید نکند.
۴. جامعهشناسی با همه وسعت و عمق مناقشههایش، کموبیش متخصصانی دارد. شما و همکارانتان متعهد باشید که در این زمینه نیز به متخصصان امر مراجعه کنید. شاید هرچه جامعهشناسان میگویند، الزاما نه درست و نه شدنی باشد اما میان همه اختلافهای آنها در شناخت جامعه، اشتراک نظرهای مهمی هم هست که خوب است با آنها آشنا شوید و به آنها وفادار بمانید.
۵. هرگز گمان نکنید جامعه مثل یک موم در دستان شماست که میتوانید آن را به هر شکل دلخواهتان درآورید. هموزن برنامههای سنجیده برای دگرگونی جامعه، به فکر سازگاریهای شایسته با آنچه در جامعه هست نیز باشید. به نام جامعهسازی در دام جامعهستیزی نیفتید.
۶. همچنان که از سودای سکولار عرفی شدن پرهیز میکنید، از سودای متحجرانه عرفستیزی هم فاصله بگیرید و بهجایش دنبال استفاده از فرصتها و امکانهای عرفسازی که در اختیار دولت است باشید. منازعه جاری بر سر حجاب چهبسا از همین طریق قابل تبدیل به مفاهمه باشد.
۷. به پویاییهای جامعه ایرانی و کنشگران و نهادهایش اعتماد کنید. مثلا خانواده یکی از بالاترین و بهترین وضعیتها را از نظر سرمایه اجتماعی دارد. اولا از مداخله مستقیم دولت در حریم خانواده جلوگیری کنید، ثانیا برای پیشبرد سیاستهای اجتماعی، خانوادهمحور باشید و روی خانواده حساب کنید.
۸. برای جامعه ایرانی کرامت قائل باشید؛ از جمله میل شدید این جامعه به پذیرش تکثر جهانهای اجتماعی در دل خودش تا گرایش به اتصال با جهانها و جامعههای دیگر بیرون از مرزهای جغرافیایی ایران. اجازه ندهید بهانه صیانت از صورت انقلاب، فرصت صدور سیرت انقلابی را از این جامعه را بگیرد.
۹. ایرانیان خارج از کشور را امتداد جمعیتی جامعه ایرانی فراتر از مرزهای خودش، یک فرصت به نام «استان سیودوم ایران»، بدانید و روی همافزایی این جماعت بههمپیوسته سرمایهگذاری کنید. علم و تجربه و تدبیر ما مثل دلهایمان که برای هم و برای ایرانمان میتپد، میتواند با هم پیوند برقرار کند.
۱۰. همه تلاش شما و همکارانتان در مجموعه دولت و ریاستجمهوری میتواند این باشد که ایران را زیستنیتر از هر زمان کنید. شاخصهایی مثل افزایش مهاجرت و کاهش مشارکت را از این جهت جدی بگیرید و بدون فرافکنی مسئولیت خود در این زمینه پاسخگو باشید.
۱۱. دین بزرگترین سرمایه جامعه ایرانی است، هم برای معناسازی هم برای انسجامبخشی؛ اما ضمن آنکه آن را در مرکز مدارهای تحول جامعه نگه میدارید، تلاش کنید انحصارگرایی و تقلیلگرایی به نام دین را مهار کنید. روی تعهدات دینی حتی مخالفان سیاسی خودتان برای ساختن جامعهای شایسته به عنوان جامعه دینی حساب کنید اما هرگز با مطلقانگاران و تحجرزدگان ائتلاف نکنید؛ چون موجب بدنامی دین و ناکامی دولت خواهد شد.
۱۲. عامل زمان را فراموش نکنید. جامعه برای برآمدن انتظاراتش از شما زمانی معقول در نظر میگیرد اما تا ابد با شما همدل و همراه نخواهد ماند. قدر فرصتهای طلایی برای تحول و جلب رضایتمندی مردم را بدانید و بدانید اگر جامعه تلاش برای تحقق خیر جمعی را در کارنامه دولتتان نبیند، از شما عبور کرده و یا سرخورده و بیتفاوت خواهد شد یا سراغ گزینههای دیگر خواهد رفت.