ثبات دولت در ایران؛ بیثباتی دولت در فرانسه
به گزارش مشرق، حسن رشوند در یادداشتی نوشت: تقریبا همزمان با مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری در ایران ، در عمق خاک اروپا و در یکی از کشورهای مدعی دموکراسی ( فرانسه) دومین مرحله انتخابات پارلمانی که از نتایج مهم آن می بایست به انتخاب نخست وزیر ختم شود ، برگزار شد.
انتخابات مرحله دوم ریاست جمهوری ما در ۱۵ تیر و انتخابات مرحله دوم پارلمانی فرانسه در هفتم جولای( ۱۷ تیر ) برگزار شد.این دو انتخابات( ایران و فرانسه ) یک وجه مشترک داشتند و آن پیش بینی های غلط نظرسنجی ها در پیروزی احزاب فعال در آنها بوده است. در انتخابات ریاست جمهوری ایران کمتر نظرسنجی بود که پیروزی دکتر پزشکیان را پیش بینی کرده بود و اکثر نظرسنجی ها حکایت از پیروزی جریان رقیب می داد . در انتخابات پارلمانی فرانسه هم برخلاف انتظار و پیش بینی نظر سنجی ها ، این ائتلاف چپ موسوم به «جبهه مردمی جدید» در انتخابات روز یکشنبه گذشته بود که در صدر قرار گرفت و ائتلاف میانهروها با حزب حاکم جایگاه دوم را از آن خود کرد و ناباورانه حزب راست افراطی «اجتماع ملی» که پیشتاز نظرسنجیها بود و پیشتر انتخابات پارلمانی را برده بود در دور دوم متحمل شکست سنگینی شد و در جایگاه نیروی سیاسی سوم پارلمان فرانسه قرار گرفت.
با توجه آراء ریخته شده در صندوقهای رای برای پارلمان فرانسه ، ائتلاف چپ صاحب ۱۸۱ کرسی در پارلمان شد و ائتلاف میانهروها موسوم به اکثریت ریاست جمهوری با ۱۵۹ کرسی نیروی سیاسی دوم پارلمان لقب گرفت.
حزب راست افراطی «اجتماع ملی» هم به رغم شکست سنگین، ۱۴۳ کرسی را تصاحب کرد تا پارلمان فرانسه بدون اکثریت مطلق برای هیچیک از احزاب، میان سه بلوک مجزا از یکدیگر تقسیم شود.
اما آن چیزی که انگیزه نوشتن این مطلب شد نه بررسی نظرسنجی ها و بی اعتباری نتایج آنها در دو انتخابات ایران و فرانسه بود که این وضعیت را تقریبا در برخی انتخابات برگزار شده در سالهای اخیر در دیگر کشورها هم شاهد بوده ایم و این وضعیت و نتایج ، نشان از تغییر ذائقه مردم در روزها و حتی ساعات منتهی به انتخابات و نقش فضای مجازی و کمپین های مجازی و اغوا کننده برای این تغییر ذائقه در افکار عمومی دارد که منابع رسمی را پشت سر گذاشته و چیزی را رقم می زنند که غیر قابل پیش بینی بوده است.
نکته ای که در این یادداشت به آن تاکید خواهد شد نحوه مدیریتی است که در یک موضوع مشترک و چه بسا سخت تر بودن این موضوع در انتخابات ریاست جمهوری ۱۵ تیر ایران نسبت به انتخابات هفتم جولای ۲۰۲۴ پارلمانی فرانسه وجود دارد.
ایرانی ها در فاصله اسفند ماه ۱۴۰۲ تا تیر ماه ۱۴۰۳ یعنی نزدیک به چهار ماه ، سه بار بصورت سراسری و با احتساب دور دوم انتخابات مجلس در ۲۱ حوزه انتخابیه ، چهار بار پای صندوق رای رفتند که این نوع حضور، اگر بی سابقه نباشد ، قطعا بسیار کم سابقه بوده است.مردم ایران هنوز با انتخابات مجلس دوازدهم که ۶۵ درصد نمایندگانش جدید الورود بودند مجلس را شکل نداده و پارلمان به قوام لازم نرسیده بود که ناباورانه رئیس جمهور خود را در حادثه سقوط بالگرد از دست دادند. این اتفاق اگر در فرانسه یا هر کشور دیگر اروپایی افتاده بود قطعا امروز فراتر از بن بستی که گرفتار آن شده اند، می شدند. این از ظرفیت بالای مردم سالاری دینی در ایران است که فارغ از بوق و کرنای دموکراسی غربی با آرامش، آن چیزی را رقم می زند که انگشت حیرت بر دهان صاحبان دموکراسی های دروغین غرب می نشاند.
در فرانسه به جهت حد نصاب نرسیدن هیچکدام از احزاب در انتخابات پارلمانی ، دستگاه قانون گذاری این کشور از اکثریت افتاد و حداقل تا لحظه نگارش این مطلب ، قادر به معرفی نخست وزیر نشده اند و در حقیقت ، در حال حاضر فرانسه بدون نخست وزیر اداره می شود و« ماکرون » رئیس جمهور فرانسه هم سفر خارجی اش را نیمه کاره رها و به کشورش بازگشت و مستاصل از اینکه در چنین شرایطی چه راهبردی را باید دنبال کند تا کشور را از بحران پیش آمده نجات دهد.
اما در ایران می بینیم انتخابات پارلمانی در ۱۱ و ۱۸ اسفند در دو مرحله برگزار و مجلس نمایندگان چهار سال آینده خود را می شناسد و در دهم اردیبهشت با استقرار نمایندگان بر کرسی های مجلس، یکباره کشور با سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور و شهادت رئیس جمهور و وزیر خارجه در بهت و ناباوری فرو می رود ولی کوچکترین خللی در روند اجرایی کشور رخ نمی دهد. چراکه کشتی بان این انقلاب و نظام سیاسی آن در همان اولین ساعات این حادثه با صدور یک پیام چند سطری همه کشور را به خط می کند و وزارت کشور را مامور برگزاری انتخابات زود هنگام کرده و اداره کشور را به دست معاون اول به عنوان کفیل رئیس جمهوری می سپارد.نه دلاری افزایش قیمت پیدا می کند ، نه در ارتزاق مردم نارسایی صورت می گیرد و نه هرج و مرج در کشور رخ می دهد. انتخابات هم در دو مرحله در فاصله ۴۰ روز پس از شهادت رئیس جمهور، به نحو شایسته ای برگزار می شود و مردم منتخب خود را انتخاب و منتظر تشکیل دولت جدید می مانند.
حالا سوال اینجاست کدام نظام سیاسی مردم سالار است ؟ و شاخصه های مردم سالاری در آن به نحو شایسته ای اجرا می شود؟ جمهوری اسلامی ایران که به پشتوانه رای مردم در فاصله نزدیک به چهار ماه ، سه بار و در برخی حوزه ها چهار بار ، مردم آن پای صندوق رای حاضر شده و در کمال آرامش نمایندگان مجلس خود را انتخاب و بالاتر از آن ، در یک شرایط خاص، با شهادت رئیس جمهور و مسوول اجرایی کشور بدون هیچ تنشی ، رئیس جمهور جدید را در یک رقابت سالم انتخاب کردند، نه بن بست سیاسی در روند اداره کشور ایجاد شد و نه کمبود و خللی در زندگی روزمره مردم بوجود آمد.این برخلاف آن چیزی است که امروز در فرانسه شاهد آن هستیم.