وقتی وزیر بودم پیشنهاد اهدای خانه دادند، اما قبول نکردم
مسعود پزشکیان نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با حضور در برنامه با مردم شبکه یک سیما برنامه های انتخاباتی خود را تشریح کرد.
وی در این برنامه بیان کرد: من متولد سال ۱۳۳۳ در مهاباد هستم. در خانواده معمولی به دنیا آمدم و تابستانها کارگری میکردم. دستفروشی و شاگردی انجام میدادم. انقلاب که شد ۲۲ بهمن، چهلم جریان قم بود. برادرم تیر خورد و بعدا به شهادت رسید. ما برای انقلاب زحمت کشیدیم. برادرم یک روز گفت من به جهاد نمیروم چون به من پول میدهند. بچه های آن زمان حاضر بودند نام و نشان خود را بدهند تا از کشور دفاع کنند.
پزشکیان افزود: مملکت اگر میخواهد از این بحران بیرون بیاید تجار صادق و تولیدکنندگانی میخواهد که به مملکت عشق بورزند. وقتی آدم بی سواد را بر نخبه حاکم میکنیم، وقتی به قهرمانان توهین میکنیم، وقتی احترام کسانی که شغل ایجاد میکنند را نگه نمیداریم، کشور را به دست عده ای که فکر میکنند مملکت مال آنهاست میسپاریم و نارضایتی ایجاد میشود.
مردم از ما صداقت میخواهند
این نامزد انتخابات ریاست جمهوری ادامه داد: مردم از ما صداقت میخواهند ممکن است نتوانیم برای آنها کاری کنیم، اما باید صداقت داشته باشیم. مشکل این است که ما برای خود یک سفره پهن میکنیم و برای مردم سفرهای دیگر میاندازیم. جامعه باید در مسیر باشد تا اهداف محقق شود ما نیازمند اصلاحات هستیم تا حق و عدالت محقق شود.
پزشکیان تاکید کرد: چرا مردم در حاشیه تهران میمانند اما در شهر خود نه؟ چون همه امکانات در تهران جمع شده است. برای تحقق عدالت در جامعه باید به این فکر کنیم که به طرف حق حرکت دهیم.
وی ادامه داد: دختران و پسران با ما مشکل پیدا کرده اند، چرا که ما به آنها درس میدهیم و باید بپرسیم چه کرده ایم و چگونه باید آنها را اصلاح کنیم؟ اینهایی که روسری ندارند تا وقتی مداخله نکنیم با ما مشکل ندارند، اما وقتی مداخله کنیم متلک میاندازند و تضاد بوجود میآید. این دختران و پسران آینده کشور هستند و علت اینکه از ما بریده اند این است که با آنها صداقت نداشتهایم. وقتی وزیر بودم معتقد بودم که یک سفره باید وجود داشته باشد و حاکمیت باید سر سفره ای که مردم مینشینند، بنشیند.
در لواسان ۱۰ هکتار زمین میدادند اما هیچ وقت در زندگیام نه سهم گرفتم نه سهمیه
باید با دنیا آشتی کنیم
آمریکاییها را که بیرون کردیم، رقص و آواز هم که ممنوع پس چرا جوانان این طور شدند؟