بندباز ناتوان آمریکا
فارسپلاس؛ سید محمدعماد اعرابی در یادداشتی نوشت: سه سال پیش در جریان جنگ ائتلاف سعودی با مردم یمن بود که «محمد البخیتی» عضو شورای سیاسی جنبش انصارالله یمن در مصاحبه با شبکه «الجزیره» گفت: «سید حسن نصرالله، سید مقاومت است؛ او اولین کسی است که هیبت اسرائیل را شکست و آن را سر جایش نشاند. و ما ملت یمن خواهیم بود که قدس را آزاد خواهیم کرد.» مجری الجزیره بیادبانه سخنان او را قطع کرد و گفت: «شما قدس را آزاد میکنید؟! شما [حتی] نمیتوانید شکم کودکان صنعاء را سیر کنید.» مجری «الجزیره» تحولات این روزهای منطقه را احتمالا با یک غافلگیری دوچندان دنبال میکند، وقتی میبیند یمنیها پس از پیروزی بر ائتلاف سعودی حالا برای آزادی قدس میجنگند.
شامگاه ۲۷ اکتبر ارتش رژیم صهیونیستی عملیات زمینی در غزه را در حالی آغاز کرد که پیشتر هشدارهای لازم مبنی بر گسترش میدان جنگ در صورت این اقدام به آنها داده شده بود. تنها دو روز از آغاز عملیات زمینی رژیم صهیونیستی میگذشت که اخباری مبنی بر هدف گرفتن بندر ایلات با پهپاد و موشک از طرف یمن در رسانهها منتشر شد.
ظهر روز بعد در ۳۱ اکتبر ۲۰۲۳ (۹ آبان ۱۴۰۲) «یحیی سریع»، سخنگوی نیروهای مسلح یمن رسما از ورود این کشور به جنگ با رژیم صهیونیستی در حمایت از مردم فلسطین خبر داد: «در برابر حملات وحشیانه آمریکا و اسرائیل به نوار غزه باید با توکل به خدا و برای یاری به ملت مظلوم و عزیز فلسطین به وظیفه خود عمل میکردیم… تعداد زیادی موشک بالستیک و پهپاد را به سوی اهداف مختلف دشمن در اراضی اشغالی شلیک کردیم. تاکید میکنیم که این عملیات، سومین عملیات برای یاری به برادران مظلوم ما در فلسطین بود. ما تا زمانی که حملات اسرائیل متوقف نشود، به ضربات ویژه به وسیله موشک و پهپاد ادامه خواهیم داد.»
این اولین بار نبود که تهدید جبهه یکپارچه مقاومت درباره گسترش میدان جنگ عملی میشد؛ پیش از آن نیز با بمباران جنایتکارانه بیمارستان المعمدانی در ۱۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۲۵ مهر ۱۴۰۲) میدان جنگ توسط مقاومت اسلامی عراق به پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و سوریه کشیده شده بود. این بار اما به نظر میرسید بندر ایلات نقطه کانونی میدان جدید جنگ باشد. نیروهای مسلح یمن ابتدا اقدام به هدفگیری مستقیم بندر ایلات با موشک و پهپاد کردند اما کمتر از سه هفته بعد با تغییر فاز عملیاتهای خود، به نبرد غیرمستقیم در تنگه بابالمندب با هدف خارج کردن بندر ایلات از چرخه اقتصادی رژیم روی آوردند.
۱۸ نوامبر ۲۰۲۳ (۲۷ آبان ۱۴۰۲) بود که اولین سخنان از مقامات نظامی یمن درباره حمله به کشتیهای مرتبط با رژیم صهیونیستی شنیده شد. ظهر روز بعد در ۱۹ نوامبر ۲۰۲۳ (۲۸ آبان ۱۴۰۲) «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن در حمایت از مردم مظلوم غزه رسما به کشتیهای مرتبط با رژیم صهیونیستی هشدار داد که اهدافی مشروع برای ارتش یمن هستند. کمتر از چند ساعت بعد «یحیی سریع» مجددا در قاب رسانهها حضور پیدا کرد و خبر توقیف اولین کشتی مرتبط با اسرائیل به نام «گلکسی لیدر» را تأیید کرد. حالا فصل جدیدی از جنگ غزه آغاز شده بود.
یمنیها به عملیاتهای خود در دریای سرخ ادامه دادند و مانع تردد کشتیهای دیگر مرتبط با اسرائیل شدند. آنها از ۱۹ نوامبر (۲۸ آبان) به این سو حداقل ۲۷ حمله دیگر به کشتیهای مرتبط با رژیم صهیونیستی انجام دادند و تنگه بابالمندب را عملا برای صهیونیستها و متحدانش مسدود کردند.
این رویکرد جدید بازدهی بیشتری نسبت به رویکرد اولیه که شامل حمله مستقیم به بندر ایلات میشد، داشت. یمنیها به هدف خود رسیدند و توانستند علاوهبر ناامنسازی جنوب اراضی اشغالی، انتفاع اقتصادی رژیم از بندر ایلات را به صفر برسانند. ۲۱ دسامبر ۲۰۲۳ (۳۰ آذر ۱۴۰۲) «گیدعون گلبر» مدیر اجرائی بندر ایلات به خبرگزاری آمریکایی رویترز گفت: «بدون بابالمندب شریان اصلی کشتیرانی به بندر ایلات بسته میشود. بنابراین ما ۸۵ درصد از کل فعالیت را از دست دادهایم… متأسفانه در صورت تداوم [این روند] به وضعیت صفر کشتی در بندر ایلات خواهیم رسید.» ده روز بعد در ۳۰ دسامبر ۲۰۲۳ (۹ دی ۱۴۰۲) شبکه مصری «القاهره الاخباریه» طی گزارشی با انتشار تصاویر ماهوارهای خبر داد برای اولین بار در تاریخ بندر ایلات، هیچ کشتیای در این بندر پهلو نگرفته است.
شرکتهای بزرگی مانند مرسک، بریتیش پترولیوم، نیپون یوسن(NYK)، شل و… کشتیرانی در دریای سرخ را متوقف کردند و بندر ایلات به بندری متروک و از کارافتاده تبدیل شد. طبق ارزیابی شبکه ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی: «تغییر مسیر ناوبری دریایی قیمت محصولات وارداتی را تا حدود سه درصد افزایش میدهد که بار مالی بر دوش اسرائیلیها را حدود ده و نیم میلیارد شِکّل یا حدود سه میلیارد دلار افزایش میدهد.»
در چنین شرایطی آمریکا علیرغم آرایش نظامی نیروهای خود در منطقه از جمله در دریای سرخ، صرفا ناظر تحولات بود و هیچ اقدام بازدارندهای انجام نمیداد. به نظر میرسید محدودیتهای واشنگتن برای پاسخ به کنشهای فعال جبهه متحد مقاومت بسیار بیشتر از چیزی است که محاسبه میشد. همین وضعیت بود که انتقادها به سیاست دولت آمریکا را در داخل این کشور افزایش داد. ۴ دسامبر ۲۰۲۳ (۱۳ آذر ۱۴۰۲) «پولیتیکو» به نقل از مقامات سابق ایالات متحده نوشت که «آنها از واکنش دولت بایدن به حملات در دریای سرخ ناامید شدهاند.» «جان میلر» معاون سابق فرمانده ناوگان پنجم ایالات متحده به «پولیتیکو» گفت:
«ما این [حملات محور مقاومت علیه اسرائیل و آمریکا] را جدی نمیگیریم… حملات هم در دریا[ی سرخ] و هم در عراق و سوریه تا حد زیادی بیپاسخ مانده است… ما در حال حاضر کسی را [از حمله علیه منافعمان] منصرف نمیکنیم.»
«مارک پلیمروپولوس»، مقام سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(CIA) یکی دیگر از افرادی بود که لب به انتقاد از دولت بایدن گشود و نوشت: «فوری! حمله به اهداف [در یمن] کجاست؟ نیاز داریم که این حمله را در اسرع وقت ببینیم.» تارنمای روزنامه انگلیسی «تلگراف» خیلی بیشتر از مقامات آمریکایی نسبت به دولت آمریکا ناامید بود و ۱۱ ژانویه ۲۰۲۴ نوشت: «بایدن خاورمیانه را به ایران تسلیم میکند.» «کان کوفلین» دبیر سرویس دفاع و امور خارجه این روزنامه در یادداشت خود تشریح کرد: «کاخ سفید تاکنون از تأیید [مجوز] حملات هوائی علیه اهداف حوثیها در یمن خودداری کرده است. این کشور از ناراحت کردن تهران و دامن زدن به گسترش درگیری در خاورمیانه میترسد.»
با این شرایط ایالات متحده چارهای جز واکنش نشان دادن به حملات یمن نداشت. دولت بایدن باید واکنشی نشان میداد که هم با ایجاد بازدارندگی جایگاه آمریکا را در میان متحدان خارجی و منتقدان داخلیاش حفظ کند و هم بار دیگر منجر به گسترش دامنه جنگ نشود. حفظ تعادل در دستیابی به این دو هدف، بزرگترین چالش دولت در واشنگتن بود.
عملیات طوفانالاقصی نشان داد گزینههای آمریکا در مواجهه با جبهه مقاومت شامل طیفی از تصمیمات «بد» تا «افتضاح» میشود. آنها دیگر هیچ گزینه خوبی برای انتخاب ندارند. حمله به اهدافی در یمن، بامداد جمعه ۱۲ ژانویه ۲۰۲۴ (۲۲ دی ۱۴۰۲) هم یکی از این انتخابهای بد و یا حتی افتضاح بود.
آنطور که «نیویورکتایمز» پس از انجام این عملیات به نقل از مقامات دولتی آمریکا نوشت: «بسیاری از قابلیتهای نظامی و تهاجمی ارتش یمن پس از حملات هوائی آمریکا و انگلیس، دستنخورده باقی مانده است… سالها غفلت سازمانهای جاسوسی آمریکا و متحدانش از جنبش مقاومت انصارالله و عدم جمعآوری اطلاعات، باعث این امر شد.» اما به نظر میرسد حتی اگر آمریکا توانایی حمله دقیق به اهداف در خاک یمن را هم داشت باز هم تمایلی به انجام آن نداشت چون مقامات واشنگتن بسیار بیشتر از آنچه ما فکر میکنیم، از گسترش میدان جنگ هراس دارند.
دولت بایدن نتوانست در حمله به یمن به هدفش دست یابد. این حمله بازدارنده نبود چون اندکی بعد یمن به یک کشتی دیگر حمله کرد و دامنه جنگ را هم گسترش داد چون علاوه بر کشتیهای مرتبط با رژیم صهیونیستی، کشتیهای آمریکایی و انگلیسی نیز به بانک اهداف نیروهای مسلح یمن افزوده شد.
آمریکا میخواست ناوبری دریایی در منطقه را به قبل از ۱۹ نوامبر برگرداند اما با این حمله تنشها را بیشتر و دریای سرخ را ناامنتر کرد. آنها نتیجهای خلاف آنچه میخواستند گرفتند؛ این واقعیتی بود که حتی تحلیلگر رسانه آمریکایی «بلومبرگ» نیز به آن اعتراف کرد: «حملات [روز] جمعه [به یمن] احتمالاً نتیجه معکوس خواهد داشت… تهران تاکنون از واکنشهای اسرائیل و آمریکا سود برده است.» و البته وضعیت بغرنج آمریکا در این مرحله از نبرد کاملا قابل پیشبینی بود؛ آنچنان که «دنیل دی پاتریس» تحلیلگر «شیکاگو تریبون» سه روز قبل از حمله به یمن به دولت آمریکا هشدار داد و نوشت: «با حمله به اهداف یمنیها، دولت بایدن خودزنی میکند.»
بایدن این روزها شبیه پیرمرد بندبازی است که ناتوان در حفظ تعادلش، روی بند تلوتلو میخورد. او هر چقدر تقلا کند احتمال افتادنش از روی این بند بیشتر خواهد شد و اگر هیچ کاری هم انجام ندهد به مقصد نخواهد رسید.