پاسداشت قداست دانشگاه ایرانی
فارسپلاس؛ داود مهدویزادگان در یادداشتی نوشت: در آستانه آغاز سال تحصیلی دانشگاه قرار داریم. بار دیگر دانشجویان قدیم و جدید الورود در کلاسهای درس پای صحبت استادان مینشینند و دانش میآموزند و کسب معرفت میکنند تا آنان نیز در روزگاری نه چندان دور در عرصه علم و جامعه تأثیرگذار باشند.
بدون شک، این تجدید شور و شوق علم آموزی و دانش افزایی در دانشگاههای ایران در متن جامعه منتشر میشود و خودبه خود جامعه را به شوق میآورد و ایمان و امید اجتماعی دو صد چندان میشود.
مردم از تکاپوی علمی دانشگاهیان حس خوبی پیدا میکنند. این احساس که نهادی خردورز در کنار و میان شان وجود دارد که دغدغه حل نظری مسائل مختلف زندگی روزمره شان را دارند و به راههای رسیدن به قلههای تعالی و پیشرفت میاندیشند نزد مردم شعفانگیز است.
جامعه از همین ایمان و امید به تکاپوی علمی دانشگاهیان روحیه میگیرد و به نوبه خود او نیز تکاپوی عبور از وضعیت انحطاطی و نابهسامانی و اراده پیمودن راه قلههای تعالی و ترقی را پیدا میکند. دانشگاه یکی از مهمترین نهادهای مردمی تأثیرگذار در فرآیند تکوین جامعه متمدن و طیبه است.
بر این اساس، دانشگاه نزد آحاد جامعه تنها مرجعیت علمی ندارد بلکه حرمت و قداست دارد. کمک خیرین به دانشگاهها با این ذهنیت است که دانشگاه را منشأ خیر و برکت میدانند. حرمت دانشگاه در نظر مردم به این است که بزرگش بدارند و مدافع حریمش از چشم بدخواهان و علم ستیزان باشند. درک مردم از قداست دانشگاه هم به این است که دانشگاه مکانی برای آمد و شد پاک آموزان و پاک اندیشان است.
خدمت و جهاد علمی جلوهای از قداست دانشگاه است. بطوری که این معنا از قدسیت دانشگاه حتی برای جوامع سکولار که تلقی ابزاری از دانش دارند، امری پذیرفته شده است. اگرچه نظام سرمایهداری بدان قائل نیست.
وقتی از حرمت و قداست دانشگاه ایرانی سخن به میان میآید طبیعی است که مسأله حرمت شکنی و قداست زدایی از دانشگاه به مهمترین مسأله جامعه و دانشگاهیان تبدیل میشود. چون نه فقط اهل جهالت و تاریک اندیشان بلکه دشمنان ملت هم دشمن دانشگاه هستند. در نظر آنان دانشگاه پیشرو عامل اصلی عبور جامعه از جهالت و انحطاط و فتح قلههای پیشرفت و ترقی است.
از این رو، ملت و جامعه دانشگاهی به همان اندازه که درباره عوامل رشد و شکوفایی دانشگاه میاندیشند، باید مراقب دشمنان دانشگاه باشند. دشمن دانشگاه حرمت و قداست دانشگاه را نشانه رفته است. چون با حرمت شکنی و قداست زدایی است که دانشگاه پیشرو متوقف میشود.
دشمن ملت دریافته است که یکی از عوامل اصلی خنثی شدن توطئه هایش تکاپوی جامعه دانشگاهی ایران است. پس، باید در گام نخست چنین دانشگاهی متوقف شود. باید دانشگاه ایرانی به نهادی فرومایه و خنثی و بیانگیزه تبدیل شود.
*حوادث تاسف بار سال گذشته در نسبت با دانشگاه و جامعه دانشگاهی از این زاویه جای تحلیل و تبیین دارد. فتنه ۴۰۱ دقیقاً مقارن با باز گشایی دانشگاه کلید خورد. و این بیانگر آن است که اخلال در کار دانشگاه ایرانی یکی از اهداف پنهان این فتنه بود.
مردم در کف خیابان شاهد برپایی جنبشی با اهداف فرومایه، جنسی، دین ستیز و هنجار شکن، تجزیه طلبانه و ضد ایرانی، اقتدارگرا و سرکوبگر، غربزده و بیگانه پرست و خشونت طلبانه بودند. اتصاف دانشگاه به هر یک از این اهداف شوم به تنهایی می توانست دانشگاه مترقی را از حرکت باز دارد و آن را بی خاصیت کند.
دشمنان امت و امامت در فتنه ۴۰۱ تلاش گستردهای به راه انداختند تا در دانشگاه ایرانی رخنه کرده استاد و دانشجو را با خود همراه و هم داستان کنند. آنان اگرچه در مواردی جزئی و مقطعی به این هدف شوم نزدیک شده بودند ولی صد البته ناکام ماندند. جامعه و اولیای آگاه و متعهد دانشگاهی کاملا متوجه شده بودند که چگونه جنبشی فرومایه و دست ساز نظام سرمایه داری با شعاری موهوم ( ززآ ) در صدد حرمت شکنی و قداست زدایی از دانشگاه است.
اکنون در آستانه آغاز سال جدید تحصیلی، باید ملت و جامعه دانشگاهی بیش از گذشته مراقب حرمت و قداست دانشگاه ایرانی که ریشه در فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی دارد، باشند. باید دانشگاه ایرانی پیشرو با روحیه جهاد علمی همچنان ایمان و امید را میان مردم تقویت کند و در فتح قله های پیشرفت و ترقی پیشتاز باشد. طبیعی است که در این تلاش مقدس، کنش حرمت شکنی و قداست زدایی از دانشگاه ایرانی محکوم به طرد و جدایی است.*
پایان پیام/ت