روایت یک بانوی گیلانی از قلبهایی که جا ماند
خبرگزاری فارس، رشت؛ محدثه فردی: خبر دادند کاروان حسینی از مسجد امام رضا (ع) ایستگاه انزلی رشت به کربلای معلی عزم سفر دارد تا عاشقی کند و «ندای عاشق شوید که زندگی به عشق است» سردهند، گفتم حالا که جزو جاماندگان شدهام حداقل برای بدرقه زائران کویش، حاضر شده و با منت و التماس از تکتکشان بخواهم که برای ما جا ماندگان دعا کنند.
با قلبی مملو از حسرت جاماندگی و با بغضی نهفته در گلو خود را به مسجد امام رضا (ع) رساندم، زائران یک به یک میآمدند و در پی آن خانوادهها برای بدرقه عزیزانش گوشه کنار کِز کرده بودند چرا که از این قافله عاشقی جا ماندهاند، گوشه چشمان همهشان خیس از ترنم اشکهای جاماندگی بود و ابروان در هم تنیدهای که گواهِ حسرت از جاماندگی بود.
در همین حین بلندگوی مسجد صدا درآمد «حی علی الکربُ بلا» «حیّ علی الحسین»، دیگر قلبها توان تپیدن نداشت، بغضهای نهفته ترکید و گوشههای چشمِ خیس به خیسی پهنای صورت رسید و گوشه و کنار بیرون مسجد صدای گریه عاشقان را برای فرشتگان به ارمغان میبرد تا به آسمان برسانند که اینجا قلبهایی جا مانده است.
مسؤول کاروان بلندگو را گرفت، توصیههای آخری را برای زائران تکرار کرد که زائران پاسپورتها جا نماند! گوشیها و مبالغ نقدی را مراقب باشید و از الان خود را برای لذت بردن از سختی راه آماده کنید.
کمکم مسافران از مسجد بیرون آمدند، آخرین دیدارها با خانواده دیدن داشت! هرکدام گوشی بدست از زائران عکس میگرفتند تا آخرین لحظه جاماندگی خود و بدرقه مسافر عزیز خود را ثبت کنند.
آن طرفتر بابا، دختر را در آغوش گرفته، طرف دیگر نوه حاج علی آقا! گریه میکند، طرف دیگر همسر حاج نقی دلتنگ سفر کربلاست و اشک میریزد، گوشهای دیگر عباس آقا موسپید کاروان زودتر از بقیه داخل ماشین میرود تا با همراهانش خداحافظی میکند! خدا میداند چه شوقی درچشمان این پدربزرگ بود.
مسؤول کاروان با حرص و جوش همیشگی و با لبخندی از تمام وجود میگفت «حَرِّک زائر! جا میمانی برادر!» یک به یک سوار شدند تا جسم و جانشانشان را به نیابت از جاماندگان به خیل عاشقان و به حرمِ جانِ ما آقایِ اباعبدالله برسانند! خوش به سعادتشان و وای به حال قلبهای ما جاماندگان.
زائرین گیلانی امروز به سوی دیار دوست حرکت کردند تا به قافلههای عاشقان حسینی در اربعین حسینی برسند و چقدر لذت دارد حرکت در مسیر عشق که میدانیم حسین (ع) فقط یک امام نیست بلکه همه وجودمان، همه نفسمان، همه تپشهای خسته دلمان است که با یاد اوست که در دوران سختی، خنده بر لبمان میآید و وقتی یاد سختیها حسین (ع) در روز کربلا میافتیم ناگزیر سختیهای ساده دنیویمان را از یاد میبریم و سر سپرده دیار محبت حسین (ع) میشویم.
پایان پیام/۸۴۰۰۸