سربلندِ احسانِ حسین (ع)
خبرگزاری فارس – فاطمه احمدی؛ در گرداب گناه فرو رفتهام و حسین تنها راه فرار من است، دریایی از گناه، دورویی و ریا دنیایم را احاطه کرده و حسین (ع) تنها کشتی نجات من است، مگر نگفتهاند باید برای دوری از غم و عذاب بهسوی حسین (ع) فرار کنیم؟ آقای من امشب پذیرای این پرگناه هستی؟
دنیای حسین نور است
سر به روی آسمان بلند میکنم تا با بارانی از اشک، زلال و روشنم کنی. تا بزدایی سیاهیهای این معصیتکار بیادبی را که هر روز و هر ساعت ارتکاب به گناه میکند و توبه پسِ توبه رویش را از شرم آب نمیکند و امید به بخشش تو بسته است، به وساطت و شفاعت تو نزد پروردگارت.
حسین جان (ع) دنیای تو دنیای نور است و دنیای من دنیای سیاهی گناه، امشب لالههای کربلا با خونشان دشت گلهای شقایق آفریدند و شامیان نادان این گلها را از شاخه چیدهاند و با بیرحمی تمام پرپرشان کردند.
آقای مهربانم این روزها در کوچه کوچه این شهر نوای یا حسین (ع) یا حسین (ع) طنینانداز شده، گویی تمام مردم این شهر مانند من شرمگیناند از گناهان بزرگ و کوچک، گویا جملگی از این گرداب طوفانی معصیت به سفینه نجات تو امید بستهاند، گویا همین یک ماه محرم، ماه فرار است و آمرزش، اگر نخواهی که آمرزیده شویم سیاهترین روسیاهان عالم خواهیم بود.
حسین جانم دنیا بدون عزای تو در عزایی سراسر ناامیدی فرو میرود، عزای تو عزای امید است برای فرار از هرچه ناامیدمان میکند از بخشایش خداوندی، تویی که صراطی، صراط حقیقت و رحمت، حسین جانم صراط ما راست و درست نیست که اگر بود اینگونه در پسکوچههای تاریک گناه گم نمیشدیم و سرمنزل دوست را فراموش نمیکردیم، میشود کمی صراط حق را به مسیرمان منحرف کنی تا به راه بیاییم؟
درس آزادگی از یک توبه کننده
روز چهارم محرمالحرام متعلق است به «حُر» همانکه لیاقت نام زیبایش را با شجاعتی مثالزدنی به جهانیان اثبات کرد و حسرت آزادگی را تا ابد بر دل شامیان و حرامیان و نوادگان کوفیان قاسط و مارق و ناکث گذارد و ما را که به نام شیعیان حسینابنعلی (ع) هستیم در آرزوی رسیدن به جایگاه والایش در خواب مستجابالدعوه نشان داد چراکه در حقیقت حتی ذرهای به گردپای این آزاده حقیقی نرسیدهایم.
حُر الگوی توبه و حقیقتجویی است، او در آغاز برخورد با امام حسین (ع) چنین جایگاه وارستهای نداشت و به گفته خودش مأمور بود و معذور! اما ادب و تواضع حر در مقابل سالار شهیدان، سبب رهایی او شد.
حرّ از بزرگان قبیله بنی تمیم و شاخه بنی ریاح بود، همواره از بزرگان و شجاعان قوم خود به شمار میرفت، هنگامیکه خبر آمدن امام حسین (ع) در کوفه منتشر شد، حرّبن یزید به سمت فرماندهی یک هزار نفر از سربازان برگزیده شد و عبیدالله به او دستور داد از ورود امام به کوفه جلوگیری و او را وادارد که با یزید بیعت کند.
هنگامیکه امام حسین (ع) به منزل «ذوحسم» رسیدند، امام دستور داد در آنجا اتراق کرده و خیمهها را برافراشتند، لشکر هزارنفری حُر درشدت گرمای ظهر، در برابر امام حسین (ع) با شمشیرهای آویزان، صف کشیدند، امام (ع) احساس کرد که آنها تشنهاند، به اصحاب و یارانش امر کرد تا آنها را سیراب کنند.
زمانی که حر دانست که عمر سعد بر جنگ با حسینابنعلی (ع) اصرار میورزد، لرزهای بر اندامش افتاد و او که به شجاعت شهرت داشت از این جنگ نابرابر ترسی بر پیکرش افتاد و میگفت که خود را میان بهشت و جهنم دیده است تا اینکه تصمیم گرفت حتی اگر تکهتکه و سوزانده شود چیزی را بر بهشت ترجیح ندهد.
مشق عاشقی حضرت حُر
حر ابن یزید ریاحی برخلاف تصور آنچه همگان میاندیشیدند بهسوی حسین (ع) فرار کرد و در آغوش امام توبه کرد و دیگربار متولد شد، این بار بدون گناه، بدون ندامت و سرشار از عشق فرزندان پیامبر خدا (ص)، حُر از اینکه به سیاهیلشکر عمر سعد افزوده بود و قلب فرزندان و اهل بیت حسین (ع) را به وحشت انداخته بود بهسوی خدای خویش توبه کرد و امام زمانش واسطه بخشایش او شد.
بار پروردگارا؛ حُر که به مخالفت با سید شهیدان عالم بر خواسته بود توبه کرد و توبهاش را پذیرا بودی، ما گرچه تو را نافرمانی کردیم و زیان دیدیم و زیان رساندیم، قلب امام خود را از تعدد خطاهایمان لرزاندیم چگونه میتوانیم سربلند کنیم و بهسوی تو دست گدایی دراز کنیم و نوای الهی العفو بگوییم؟ خداوندا؛ ما از حُر آموختهایم که در سختترین و حساسترین لحظه میتوان از عتاب تو پیشی گرفت و صدباره توبه کرد، پس کشتی نجاتت را به سمتمان روانه کن و به سمت دریای رحمتت سوقمان بده.
پایان پیام/۸۴۰۰۷