مدیریت بحران و بحران مدیریت
خبرگزاری فارس ـ محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان «مدیریت بحران و بحران مدیریت» نوشت:
۱- بحران به شرایط، اوضاع یا دوران خطرناک و فاقد اطمینانی اطلاق میشود که با آن تعادل جامعه از بین می رود. بحران اجتماعی یا اقتصادی، حالتی است که جامعه را دچار اختلالات درونی نموده و باعث مخاطره در روابط اعضا و ارکان جامعه می شود.
۲- مدیریت بحران، هنر از بین بردن عوامل و عناصر خطراتی است که تعادل جامعه را به هم میریزد. یا به تعبیر درستتر برنامهای است برای کاهش ظرفیت خرابیها یا حذف کامل عناصر و عوامل خطراتی که مردم یک جامعه را تهدید میکند.
۳- انقلاب اسلامی از ابتدای رفراندوم جمهوری اسلامی و استقرار نظام همواره از درون و برون مورد تهدید دشمنان اسلام و ایران بوده است. کار آنها ایجاد بحران و اختلال در نظامات جدید برآمده از اراده ملی بوده، هست و خواهد بود. مردم ما طی چهار دهه گذشته زیست داخل بحران، حین بحران و پسابحران را در حوادث جنگ داخلی، فتنه لیبرالها و منافقین، جنگ تحمیلی و سه نبرد نرم جنگشناختی و ادراکی را تجربه کردهاند.
۴- مدیریت بحران امامین انقلاب امروز زبانزد رهبران جهان و موضوع اصلی پژوهشکدهها و دانشگاههای معتبر جهان در حوزه علوم سیاسی و جامعهشناسی است. چون ملت ایران و رهبری هوشمندانه و خردمندانه آن همواره در این بحرانها سربلند بیرون آمدهاند.
با وقوع هر بحرانی امواج خروشانی در اقیانوسی از توطئهها، مکرها، حیلهها، ترفندها و خشونت های بیپایان پدید میآمد اما وقتی این امواج به ساحل بصیرت، آگاهی، مسئولیتپذیری ، شجاعت و دلیری مثالزدنی مردم اصابت میکرد، آرام و ساکت چون کفی به زمین فرو میرفت از دل هر بحران به فضل خدا پایههای ثبات و استقامت نظام محکمتر می شد.
۵- انقلاب اسلامی در مواجهه با بحرانهای سیاسی، امنیتی و اجتماعی پیروز و سربلند بیرون آمده است، اما در بحران اقتصادی با آن که تابآوری خود را نشان داده است، نتوانسته مدیریت درستی در پیش از بحران ، حین بحران و پسا بحران به نمایش بگذارد.
تورم، گرانی، کسری بودجه، کاهش ارزش پول ملی، قاچاق و … دهها مسئله اقتصادی همچنان به صورت حل نشده در اتاق فرمان مدیریت اقتصادی کشور باقی مانده است. اگر بخواهیم دقیقتر سخن بگوییم ما در حل مشکلات اقتصادی دچار «بحران مدیریت» هستیم.
۶- وال استریت ژورنال اخیرا طی گزارشی ایران را پنجمین کشور جهان به لحاظ داشتن منابع طبیعی ارزیابی کرده است. همچنین بانک جهانی در تازهترین گزارش از بزرگترین اقتصادهای دنیا ایران را در شمار بیست و دومین کشور جهان به لحاظ تولید ناخالص داخلی ثبت کرده است.
کشوری با این همه نعمات الهی و این مرتبت از تولید ناخالص داخلی نباید در حل مشکلات اقتصادی در جا بزند!
۷- ما در حوزه اقتصاد دچار «بحران مدیریت» هستیم. هر دولتی با هر گرایشی طی چهار دهه گذشته سر کار آمده این مشکل را داشته است.
برای مردم و ناظران داخلی و حتی جهان این سوال پیش آمده است که چطور جمهوری اسلامی در حوزه امنیتی و سیاسی و پیچیدهترین دانشهای روز به پایهای از پیشرفت رسیده که تهدیدات نظامی را در حد بازدارندگی نگه داشته است. حتی توانایی اقدام پیشدستانه علیه قدرتهای منطقهای و جهانی دارد اما در حوزه اقتصاد نتوانسته بحرانهای پیش آمده را مدیریت کند.
۸- قانون اساسی رئیس جمهور را در اصل ۱۲۶ به عنوان مسئول مستقیم مدیریت بحران اقتصادی میشناسد. رؤسای جمهور گذشته از این اصل و مسئولیت ناشی از آن غفلت کردهاند. در دولت رئیسی این غفلت کم شده و رئیس جمهور متمرکز در این حوزه است واقعاً غم معیشت مردم را دارد. فهرست اقدامات دولت جدید در ترمیم خرابیها بارها گفته شده است و نیازی به تکرار آن نیست.
۹-تغییرات جدید در دولت بهویژه تغییر رئیس سازمان برنامه و بودجه و به صف کردن وزیران اقتصادی یک گام به جلو برای سامان دادن به بحران مدیریت در حوزه اقتصاد است.اگر دقیق عمل شود کشور در آستانه یک جهش اقتصادی و حل مشکلات اقتصادی قرار می گیرد.
مقام معظم رهبری در دیدار رمضانی با مسئولان نظام یک پرسش مهم مطرح کردند و فرمودند: «مدیران دولتی باید مشخص کنند نقششان در زمینه اقتصاد کشور چیست؟»
آقای رئیسی باید مدیران دولتی را به صف کنند و پاسخ این پرسش رهبری را از آنها طلب کنند.
کلید معمای مهار تورم، مشکل کسری بودجه و کاهش ارزش پول ملی در پاسخ به همین سؤال نهفته است . رهبری در همین دیدار میفرمایند: «شرکت دولتی است ، مواد اولیه آن هم داخلی است پردرآمد هم هست قیمت محصول خود را با دلار تلگرامی تطبیق میدهد! چرا؟»
مسئله تعارض منافع دولت به ماهو خزانهداریکل و دولت به مثابه شرکت دولتی اگر حل نشود کسری بودجه به عنوان امالخبائث اقتصادی همچنان به قوت خود باقی است.
۱۰- اطمینان دارم آقای رئیسی می تواند با تکیه به نهاد علم در کشور از دالان «بحران مدیریت» عبور کند و وارد عرصه مدیریت بحران اقتصادی شود.