تحول؛ مسیر تکامل و حیات انقلاب اسلامی
به گزارش خبرگزاری فارس؛ یادداشت- علی شعبانی نوشت: در این نوشتار تلاش خواهد شد تا موضوعات و سرفصلهای تحول به ویژه در اندیشههای رهبر انقلاب اسلامی به اختصار بیان شود.
۱-تحول، سنت الهی، هدف اسلام
تحول به معنای گردش و دگرکونی در جهان هستی یک سنت الهی است که اگر این دگرگونی، آنی متوقف شود، جهان رو به نابودی و زوال خواهد رفت. به عبارتی: هستی در هر آنی در حال شدن است و این یعنی نظام آفرینش مبتنی بر تحول قرار داده شده و از صفات ذات اقدس الهی محوّل بودن است. این صفت الهی را علاوه بر دعای تحویل سال(یا محول الحول و الاحوال) ، در دعای جوشن کبیر می خوانیم: یَا مُکَوِّنَ کُلِّ شَىْءٍ وَمُحَوِّلَهُ (ای هستی بخش و دگرگون کننده و جنباننده هر چیز)
رهبر معظم انقلاب نیز در باره این سنت الهی فرمودند: تحول سنت الهی است ……. با او سینه به سینه نباید شد. از او استقبال باید کرد… نوآوری سنت تاریخ است . بدون نوآوری زندگی بشر معنا پیدا نمیکند.(۲۵/۲/۸۶)
بنابراین با توجه به حکمت الهی، تحول و دگرگونی یک ضرورت برای ادامه حیات انسان است و قدم گذاشتن در مسیر تحول در حقیقت حرکت در مسیر حق و متصف شدن به صفات الهی است.
نکته دیگر که رهبر انقلاب بر آن تأکید دارند این است که اساسا اسلام آمد تا زندگی را متحول کند و راه بشر را تصحیح نماید.(۲۰/۳/۸۰)
۲-ضرورت تحول
مسلما در یک جامعه پویا و به طور خاص یک جامعه دینی و الهی، تحول از اساسیترین نیازهای جامعه است چرا که در جهانی که دائما در حوزههای مختلف زندگی بشر تغییرات وسیع و سریعی رخ میدهد و در جهانی که فرهنگ و ارتباطات اجتماعی و نیازهای انسان دائما در حال تغییر است و حتی دشمنان اعم از دشمنان داخلی و خارجی به سرعت تغییر تاکتیک میدهند، تغییر و تحول و اصلاح معایب و نواقص و شیوهها و روشها (البته در چارچوب آرمانها و مبانی دینی و ارزشی) انکارناپذیر است. ایستایی و عدم پویایی موجبات میرایی هر جامعهای را فراهم میکند.
اگر سناریوی تحول را درچارچوب معیارها ننویسید، دشمن برای شما آن را دیر یا زود دیکته خواهد کرد. اگر به تحول و راهگشایی از معبرهای جدید فکر نکنیم در چالهها و چاههای مشکلات و حوادث روزگار مدفون خواهیم شد و اگر متحول نشویم، سرنوشتمان استحاله خواهد بود. رهبر فرزانه و حکیم انقلاب فرمودند: «در جامعه اسلامی دائما باید تحول وجود داشته باشد تا در این تزریقات بیگانه یا رسوبات گذشته، افراد استحاله نشوند. ۲۲/۲/۸۶»
نگاهی به سرنوشت مشترک انقلابهای جهان نشان میدهد که دلیل خاموش شدن چراغ انقلاب در آن کشورها، در یک کلام همان ایستایی و عدم پویایی و تحول بوده است و دلیل تدوام انقلاب اسلامی همان پویایی آن مبتنی بر تعالیم اسلام بوده است.
۳-تحول فردی، زمینهساز تحول اجتماعی
تحول دارای دو جنبه فردی و اجتماعی است که هر دو در مکتب حیاتبخش اسلام مورد توجه قرار گرفته است و البته بدیهی است که هیچ تحول اجتماعی بدون تحول فردی نمی تواند به سرانجام برسد.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: مَنِ اِسْتَوَى یَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ وَ مَنْ کَانَ غَدُهُ شَرّاً فَهُوَ مَلْعُونٌ وَ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّدِ اَلنُّقْصَانَ فِی عَمَلِهِ کَانَ اَلنُّقْصَانُ فِی عَقْلِهِ وَ مَنْ کَانَ نُقْصَانٌ فِی عَمَلِهِ وَ عَقْلِهِ فَالْمَوْتُ خَیْرٌ لَهُ مِنْ حَیَاتِهِ. (هر کس دو روزش یکسان باشد، زیان برده و هر کس فردایش از امروزش بدتر باشد، ملعون است و کسى که نقصان عملش را ترمیم نکند عقلش ناقص است و کسى که عقل و عملش در حال نقصان و فروکش باشد،مرگ برایش از زنده ماندن بهتر است. ارشاد القلوب).
در این حدیث شریف تحول را یک نیاز مستمر برای انسان معرفی میکند به گونهای که اگر انسان امروزش با دیروز تغییری نکرده باشد، زیاندیده است.
در باب تحول جامعه نیز قرن کریم میفرماید (إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ – رعد ۱۱ – یقیناً خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند).
۴-استثمار، استعمار و وادادگی در لوای تحول
در طول تاریخ پرچمهای زیادی به نام تحولخواهی برافراشته شده که یا اساسا تحول نبوده است و یا خیلی زود از مسیر تحول خارج شده است. قرآن کریم در وصف منافقین که مدعیان تحول و اصلاح بودند، میفرماید:
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ- بقره ۱۱ و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» میگویند: «ما فقط اصلاحکنندهایم»!
در تاریخ معاصر ایران و جهان نیز موارد متعددی در زمینه ادعای کذب اصلاح طلبی و تحول خواهی وجود دارد. جریان غربزده در دوره مشروطه با همین شعار، مشروطه را منحرف کردند و موجبات اعدام شیخ فضل الله نوری و ترور آیت الله بهبهانی و قتل ستارخان و باقرخان را فراهم کردند.
انگلیس و پرتغال و فرانسه و حتی هلند به نام اصلاح و تحول به استثمار جوامع مختلف پرداختند و کشورهای زیادی را به سیطره درآوردند.در همین چند دهه اخیر استکبار جهانی نیز به نام تحول و اصلاح، کشورهایی مانند عراق و افغانستان را به اشغال درآوردند و میلیونها انسان بیگناه را کشته و یا مجروح کردند.
در ایران عزیز و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گروههایی با عنوان اصلاحات درصدد بودند تا انقلاب را از مسیر حق خارج ساخته و تجربه مشروطه را تکرار نمایند که به فضل الهی و هوشیاری ملت و رهبری حکیم تا کنون ناموفق بودهاند.
در سخنرانی نوروزی رهبر معظم انقلاب نیز بخشی از مطالب در باره تحول از دیگاه دشمنان بود که عصاره کلام این بود که دشمن میخواهد در قالب تحول بنای این خانه را از ریشه بزند و آنچه ثمره انقلاب اسلامی و فداکاری ملت و خون شهیدان است را مضمحل نماید. “تغییر هویت جمهوری اسلامی” ، “تغییر قانون اساسی”،”حذف اسلام ناب و اسلام انقلابی” و مخالفت با تعالیم امام راحل و ولایت فقیه” از مصادیق تحول مدنظر دشمنان انقلاب و دنبالههای داخلی آنهاست که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اول فروردین به آن اشاره کردند.
در یک کلام تحول مد نظر دشمنان بازگشت به نقطهای است که ملت ایران ۴۵ سال پیش از آن گریختند و میتوان گفت که تحول مد نظر دشمن و خودباختگان تحجر است و نه تحول
۵-شرایط و الزمات تحول
با بررسی فرمایشات رهبر معظم انقلاب در زمینه تحول (سخنرانی نوروز ۱۴۰۲ – سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(۲۵/۲/۸۶) و سخنرانی در جمع دانشگاهیان سمنان(۱۸/۸/۸۵) می توان مجموعه کاملی از شرایط و الزامات تحول را احصاء کرد:
اتکا به خداوند: (البته تحول را از خدا باید خواست)
تلاش: (ما تحول را از خدا می خواهیم لییکن بایستی خودمان تلاش کنیم – در این راه کار و تلاش رط اول است)
همراه کردن مردم با تحول: (مسائل مهم را از جمله همین مسئله تحول را می کنیم . اگر افکار عمومی استقبال نکند از یک فکر ، این فکر به تحقق و عمل نمی رسد)
اعتماد به نفس ملی: (ملتی که اعتماد به نفس دارد می تواند اقدامات تحولی را به سرانجام برساند
هوشیاری: (اگر هوشیار نباشیم …. به نام تحول ممکن است به نفاط قوت خودمان ضربه بزنیم
حفظ اصالتهاو هویت ملی: (ریشه ها و اصالتها را حفظ کنیم … شالوده شکنی نکنیم … هویت ملی را به شدت مورد ملاحظه قراار دهیم- اساس تحول باید بر ملاحظه عناصر اصلی هویت ملی قرار داده شود که آرمانهای اساسی و اصولی مهمترین آنهاست)
نترسیدن از دشمن: (یک شرط مهم برای ایجاد تحول، نترسیدن از دشمن و دشمنی هاست)
الگوی مستقل اسلامی و ایرانی در تحول: (تحول باید بر اساس یک الگوی مستقل ایرانی و برخاسته از معنویات و نیاز کشور باشد یعنی در واقع برخاسته از اسلام ناب و اسلام مورد اعتقاد ما باشد)مدیرت تحول (باید تحول را مدیریت کرد تا به پیشرفت بینجامد
۶-عناصر تحول
برای ایجاد تحول در عرصههای مختلف یک جامعه به ارکان مختلفی نیاز است. موضوعی که رهبر انقاب هم در سخنرانی نوروزی خود به آن اشاره داشتند.
رکن اول، مردم: تغییر و تحول بدون حضور، همراهی و پشتیانی مردم میسر نیست. ممکن است که تحول با استفاده از سایر عوامل تا مقطع کوتاهی پیش برود اما بدون حضور مردم آن تحولات هم دوام و بقا نخواهد داشت. تجربه ۴۵ سال اخیر در ایران عزیز نشان می دهد که هرجا مردم پای کار آمدند ، تحولات و دگرگونیهای عظیمی را رقم زدهاند.
رکن دوم، رهبری تحول: بدون تردید تحولات اساسی در پنج دهه اخیر را مرهون راهبری امامین انقلاب هستیم . برچیده شدن بساط نظام استبدادی و تحول بزرگ تاریخی در ایران بدون هدایتهای امام راحل قطعا تحقق پیدا نمیکرد و تحولات شگرفی که در طول بیش از سه دهه اخیر در زمینههای علمی و فرهنگی و نظامی و دفاعی و … رخ داده با حضور و هدایتهای بینظیر رهبر معظم انقلاب بوده است.
رکن سوم، نخبگان فکری و فرهنگی: عناصر تأثیرگذار در هر جامعهای که میتوانند افکار عمومی را به سمت تحولات راستین هدایت کنند، جایگاه ویژهای دارند. رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۸۵/۸/۱۸ فرمودند: «وظیفه نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدریت تحولات اجتماعی است.
رکن چهارم، عوامل انگیزشی: اگر سه رکن قبلی همگی باشد اما مردم برای تحول اراده و استقامت و صبر و ایثار نداشته باشند، تحولات تحقق نمییابد. چهاردهم خرداد سال ۷۹ بود که رهبر معظم انقلاب در مراسم سالگرد امام بر این عنصر کلیدی در تحقق تحول تأکید فرمودند: «نیروهای اثرگذار در تحول سیاسی و اجتماعی انسانها عبارتند از اراده انسانی، ایمان انسانی، تصمیم گیریف ایثار پیشروان و رهبران و خسته نشدن آنها»
۷-آسیبهای تحول
تحول علیرغم ضرورتها و اهمیتش به ویژه در ادامه حیات یک نظام سیاسی و خاصه در انقلاب اسلامی، آسیبها و خطراتی را نیز میتواند در پی داشته باشد.
مهمترین آسیب در تحول، امکان لطمه زدن به هویت ملی و دینی است. در صورت عدم هوشیاری در واقع ممکن است به جای برطرف کردن نقاط معیوب به نقاط قوت لطمه وارد شود. رهبر فرزانه انقلاب در سخنرانی نوروز فرمودند: اگر هوشیار نباشیم ممکن است به نام تحول به نقاط قوت خودمان ضربه بزنیم. ایشان در سال ۱۳۸۵ هم فرموده بودند که باید راه آزاداندیشی و تحول را بازگذاشت منتهی آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالوده شکنی و برهم زدن پایههای هویت ملی نینجامد.
نکته مهم دیگر که در تحول باید از آن به عنوان یک آسیب و یا تهدید مراقبت نمود، مسئله هدایت تحول و اصلاح از سوی دشمن و یا عوامل خودباخته و سرسپرده دشمن است. همانگونه که در سطور بالا اشاره شد یکی از روشهای استعمار و استکبار در دو سده اخیر استفاده از پوشش تحول و اصلاح و تغییر هویت ملی و دینی و حتی تسخیر سرزمینهای ملتها بوده است.
سومین خطر در مسیر تحول نیز خطر انحراف است. رهبری معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه هر دو سوی این آسیب را اینگونه توصیف فرمودند: «آنهایی که به ارزشها توجه میکنند و تحول و تغییر و پیشرفت را ندیده میگیرند، خطر تحجر تهدیدشان میکند و آنهایی که به تحول و تغییر توجه میکنند و ارزشها را در درجه اول قرار نمیدهند، خطر انحراف برایشان وجود دارد.
پایان پیام/ت