مقاومت برای عزت، مقاومت برای غیرت
به گزارش گیلسو ۲۴ گیلان، محدثه فردی طی یادداشتی نوشت، دهه فجرِ انقلاب اسلامی، دهه تحول و تحیرِ همهی فرمولهای اجتماعی دنیا، در نظریههای انقلاب بود که همواره سؤالات و چراییهای زیادی را پیش روی محققان و اندیشمندان قرار داده است، چرایی از روی بُهت، بُهتی از میزانِ وحدت و یکپارچگیِ مردمانی که گوناگونی زبان و گویش و قومیتشان نهتنها متفرقشان نکرد بلکه تاریخ به یگانگی اتحادشان گواهی داده و آن را همچون نگینی بر گردن منشورِ انسانیت و فطرتِ آزادیخواهی بشر آویخته است.
دهه فجر اگرچه حقیقتاً انفجار نور بود اما زمینهای شد برای پایمردی و ایستادگی در مقابل یاوهگویانی که خوی آنها درندگی بود و منششان استعمارگری، زمینهای شد برای اتکا به خود در لوای اعتماد که عجیب دنیا را متحیر کرده این اعتماد! اعتمادی که پایش خون ریختیم و نتیجهاش شد، چشمانِ متحیرِ دنیایی که فکر میکرد، اگر آب را بر ما ببندد ما از تشنگی میمیریم و اگر نان را از ما بگیرد ما از گرسنگی میهراسیم! او نمیدانست که اعتماد به خود نتیجهاش میشود تبدیل تهدید به فرصت، فرصتی برای شکوفایی، فرصتی برای بالندگی و فرصتی برای سازندگی.
آن روزها مردم متحد و رنجدیده ایران، دست در دست هم، چنان ریشه استکبار را خشکاندند که تاریخ از آن بهعنوان مکتبی برای همه آزادیخواهان جهان یادکرده و آن را تهدیدی برای خوی درندگی دشمنان دانسته، روزهایی که مردم، رهبری مردی را انتخاب کردند که کاخ را به کوخ، ثروت را به قناعت، دستدرازی را به خوداتکایی و وابستگی را به پیشرفت ترجیح میداد.
آن روز تاریخی مردم، مَنشی را برگزیدند که یک روستایی ساده توانست دنیا را متحیر کند، روستایی سادهای که بدون دبدبه و کبکبه، بدون میز و همهمه، باصلابت و دغدغه به تقابل روبهصفتان رفته، و در کار و زارِ مقابله، چنان قدرتنمایی میکند که دنیا او را ژنرال سلیمانی نامیدند و تاب اقتدارش را نداشتند.
ایران اسلامی ما سالهاست به جرم ایستادگی در برابر استعمار گری، آماجِ انواع و اقسام حملهها قرار گرفت تا بشکند و پایان دهد این مکتب مقاومت را تا به قول زیاده خواهان، درس عبرتی باشد برای سایر مستعمرات، اما انگار هرچه آماجهایشان سنگینتر، مقاومت این مردمِ فهیم بیشتر، هرچه هجومهایشان ناجوانمردانهتر، وحدت این غیرتِ بیبدیل مستحکمتر، هرچه ایران هراسیشان، پررنگتر، حماسهآفرینی این اعجوبههای تاریخ بینظیر ترشد، خلاصه هرچه خواستند بشکنند، نهتنها نشکست بلکه چنان محکم شد که هیچ پتک و ضربهای حریفش نخواهد بود، آری! این است نتیجه روی آوردن به مکتبی که نامش مقاومت است! مقاومت برای عزت، مقاومت برای غیرت، مقاومت برای ثباتِ پایدار و همیشگی تا برسیم به جایگاهی که امروز هژمونی دنیا همه توان خود را با جنگهای ترکیبی برای شکستن این منش و مکتب به کار گرفته و هر بار که شکست میخورد، این دشمن نادان! سرشکستهتر شده و میزان قدرت اولی بودنش تحت شعاع قرار میگیرد.
این روزها که پرچم عزت و اقتدار با همت جوانان غیور ایران اسلامی دنیا را متحیر کرده و لشکر شکست خورده آنان را به اعتراف واداشته، جوانان غیور ایرانِ سربلند که دشمنِ تا بن دندان مسلح به سلاح نرم، با تحریف واقعیات برایشان خواب دیده و اراده کرده بود تا «خودِ خودِ مردم» را در مقابل «خودِ خودِ مردم» قرار دهد، پشت دشمن را به خاک مالیدند و خوابهای خیالی شأن را به کابوسی ابدی تبدیل کردند تا درس عبرتی باشد بر اضافه گویانی که بر تزلزل خیالی جوانان ما چشمدوختهبودند.
القصه! این بود گامِ اولِ مردمِ متحدِ ایران! استقلال و عزت همراه با پیشرفت که الحق و والانصاف، گامی ستودنی بود برای ثبات و درنهایت صدور، که ملتها فارغ از دولتهایشان یکی شوند و بردارند این مرزهای قراردادی پرپیچوخم نظام بینالملل را.
اما گام دومیها، نسل چهارمیها را میگویم! همانانی که در سایه همین استقلال و عزت قد کشیده، درسخوانده و امروز دستی بر آتش دارند، باید آنقدر ممارست کنند که علم را به تحیر درآورده و به قول رهبر فرزانه انقلاب، متحیران بینالمللی علمی مجبور به فهم زبان فارسی باشند تا علم را به دست آورند، اینگونه ایران میشود، ایرانِ مستقلِ عزتمند و قدرتمند، قدرتی که نهتنها در حوزه نظامی بلکه حوزههای اقتصادی، فرهنگی و جهادی را شامل شود تا ایران بشود قدرت اول دنیا تا همه این مستکبران بدانند که تنها راه نجات بشریت، مکتب اسلامی است که حضرت روحالله آن را به این شکل به بشریت هدیه داده است.