سه راه حل برای عبور از وضع امروز
خبرگزاری فارس ـ یادداشت ـ دکتر حسین مطیع: بعد از اینکه علل و عوامل حوادث اخیر به طور مجمل و مفصل مطرح شد جای آن دارد که راهحلهای پیشنهادی را بررسی کرد:
در این مقاله ۳ راه حل کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت پیشنهاد میشود:
الف) راه حل کوتاهمدت: ملیسازی فضای مجازی
ملیسازی و اداره فضای مجازی و پلتفرمهای اجتماعی اولین و دمدستیترین راه حل ممکن است. بعد از اینکه طرح صیانت بدون تصویب نهایی از مجلس شورای اسلامی به شورای عالی فضای مجازی واگذار شد، متاسفانه هنوز برنامه درست و جامعی برای مدیریت این فضا تصویب نشده است. دشمن در جنگ شناختی برای به هم ریختن دستگاه محاسباتی مردم با تمام توان به صحنه آمده است، از کمسوادی رسانهای ما سوءاستفاده کرده و ایادی داخلی و خارجی آن با کمک سلبریتیها و … تمام توان خود را برای سیاهنمایی به کار بستهاند. (مگس روی زخمها و فشار روی گسل ها آمده است). ایران مجازی در فضای سایبر با ایران واقعی در کف خیابان فاصله زیادی گرفته است و گاهی وقتها آن ایران مجازی خود را به ایران حقیقی تحمیل میکند!. حجم عجیب دروغها و ترندهای فیک و تقلبی که با کمک ربات بازتولید شده نشان از این حقیقت تلخ دارد و متاسفانه ما جوانهای خود را به دست این فضا سپردهایم. مثل خانوادههایی که فرزند خود را به محیطی بسپارند که در آن پر از معتاد، دزد، قاچاقچی، روسپی و درغگوست و توقع داشته باشند فرزند آنها سالم از آن محیط بیرون بیایید. در هیچ جای دنیا فضای مجازی به اندازه ایران رها و بیقاعده نیست. نیاز به فضای مجازی ملی امروز از نان شب برای فرهنگ ما لازمتر است، اکنون که بحمدالله برای همه هم روشن شده است که فوت مرحومه امینی و مساله حجاب بهانه بوده دیگر نباید درنگ کرد. همان طورکه هفتاد سال پیش نفت را ملی کردیم امروز باید فضای مجازی را ملی کنیم.
(ضمن آن که وزارت خارجه در اولین فرصت باید شکایت خود را از وزارتخانهها و رسانههای معاند و آشوبگر خارجی به دادگاههای بینالمللی ببرد و تا حصول نتیجه آن را پیگیری کند).
ب) راه حل میانمدت: گفتگوی عقلانی
راه حل میانمدت برای عبور از بحران جاری ،گفتگوی عقلانی بر اساس مبانی جمهوری اسلامی است .انقلاب اسلامی با سه رکن عقلانیت ، عدالت ومعنویت به پیروزی رسید ، در شرایط فعلی ممکن است کسانی معنویت را قبول نداشته باشند یا عدالت را برنتابند ولی کسی نمی تواند منکر عقلانیت شود. بحمدالله جمهوریت و اسلامیت آن چنان ریشه های قوی ومستحکمی در عقلانیت دارند که در گفتگوی منطقی واخلاقی به راحتی می تواند از دست اندازهای پیش آمده مثل فحش، خشونت، سکس و وندالیسم که همه علامت بی منطقی است عبور کرده وجامعه را از رادیکالیسم به یک ثبات عقلانی برساند.
برقراری جلسات مناظره، گفتگو،کرسی های آزاد اندیشی تریبون آزاد ونظریه پردازی در دانشگاههاو در سایر نقاط فرهنگی کشور مثل فرهنگ سرا ها ، مدارس مساجد وهیات ها می تواند بستر خوب ترویج عقلانیت ومنطق گفتگو باشد تا هم فشارهای وارده بر اذهان تخلیه شود وهم مدعیان حرف نو سخن خودرا به محک نقد دیگران بگذارند وعیار نظر هرکس معلوم شود.
ج- راه حل بلند مدت: تکمیل جمهوریت
افزایش مشارکت واقعیت مردم وتقویت جمهوریت نظام راه حل ریشه ای مساله است
مردم ما فقط در دوصحنه سیاسی الان مشارکت دارند؛انتخابات وراهپیمایی. این حداقل لازم است اما کافی ودر شان مردم ایران نیست، مردم باید به طور جدی در سرنوشت سیاسی ، اقتصادی واجتماعی خود شریک شوند.مردم طالب سرنوشت خود هستند الزماً رفاه نمی خواهند بلکه می خواهند در سرودن قصه خود شریک باشند وگرنه احساس جاماندگی می کنند. کشورهایی هستند که با رفاه زدگی ودادن آزادی های فرهنگی مردم خود را تخدیر می کنند.بااسباب بازی های رسانه ای فرهنگی ، خدماتی و… مردم را از دخالت در تعیین سرنوشت خود فارغ و منعزل می کنند.( مثل کشورهای حاشیه خلیج فارس) اما چنین چیزی در کشور شیعی وانقلاب ما نه ممکن است نه مطلوب ادامه روند فعلی سه آفت دارد: ۱. فاصله بین مردم ومسئولان ایجاد می کند.۲. مسئولان را درحل مشکلات مردم ناتوان تر می کند.۳. باعث احساس بیگانگی مردم وعدم مشارکت آنها در تعیین واقعی سرنوشت شان می شود.وهر بار این عقده خودرابه نحوی برون ریزی می کنند که مطلوب نیست
مردم می خواهند واقعا جمهوریت در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی واجتماعی محقق شودو از سیاست های عادی سازی زندگی پرهیز شود! مردم با انقلاب ۵۷ نشان دادند وانتخاب کردند که خود در تعیین سرنوشت خود دخیل بوده وبرای آرمان های خود هزینه بدهند وحتی بجنگند.
راز اقبال مردم به بزرگانی مثل شهید حاج قاسم سلیمانی وتشییع جنازه میلیونی آن عزیز همین دخیل بودن در سرنوشت خود و بازیگر بودن به جای تماشاگر بودن است گواینکه مردم می خواستند بگویند ما اینگونه زیستن فعال وموثررامی خواهیم هرچند به شهادت ختم شود!
برخلاف آن چه برخی رسانه های داخلی دنبال عادی سازی وانعزال مردم از سیاست هستند مردم ما طالب بازنشستگی سیاسی وانزوای اجتماعی نیستند! حتی هنگام خدمت رسانی به ایشان در حوادثی مثل سیل وزلزله وکرونا نشان دادند دوست دارند فعال باشند ونه منفعل! همانطور که در همه حوادث سال های بعد از انقلاب شاهد بوده ایم.
نهادینه کردن مشارکت مردم در اداره همه جانبه کشور در همه عرصه ها راه حل واقعی واصلی اعمال جمهوریت ومردم سالاری در حکومت است وقتی مردم واقعا احساس کنند که همه ما در سود وزیان وسورو وعزای یکدیگر شریکیم با این “هم سرنوشتی” پای کار همه هزینه های انقلاب خواهند ایستاد وتا رسیدن به تمدن نوین اسلامی از پای نخواهند نشست.
به نظر نویسنده طراحی وایجاد نهاد های مردمی مثل جهاد سازندگی، بسیج مستضعفین،کمیته امداد، بنیاد مسکن ونهضت سواد آموزی در اول انقلاب از طرف امام خمینی( ره )پاسخ این مطالبه به حق مردم وعبور از بروکراسی ودیوان سالاری طاغوتی بود.
اما حالا بعد از گذشت ۴۲ سال از آن اتفاق نباید فقط به همین سازمان های مردم نهاد بسنده کرد،بلکه باید درکل ساختار نظام واداره آن، این جمهوریت تزریق وازآن اشراب شود.
چنین عزمی محتاج اندیشه ورزی فراوان در هیات های اندیشه ورز وتغییر شیوه حکمرانی با استفاده از ظرفیتهای مغفول قانون اساسی است. به نظر می رسد راه حل اساسی وریشه ای بحران همین است.
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید