چالشهای فرمانده جدید صهیونیستها؛ از ایران پیشرفته تا محور مقاومت
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «بنی گانتز» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی روز گذشته، «هرتصی هالِوی» را به عنوان گزینه موردنظرش برای تصدی جایگاه ریاست ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی و جانشینی «آویو کوخاوی» معرفی کرد. این در حالی بود که علاوه بر او، «ایال ضمیر» جانشین سابق ستاد کل ارتش، و «یوئل استریک» فرمانده نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی نیز از گزینههای جانشینی کوخاوی بودند اما گانتز در نهایت هالِوی را برای کسب جایگاه بیست و سومین رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی معرفی کرد.
روزنامه الاخبار با انتشار این خبر نوشت، همانطور که انتظار میرفت «بنی گانتز» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، هرتصی هالِوی را به عنوان گزینه موردنظرش برای پست ریاست ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی معرفی کرد تا وی جانشین آویو کوخاوی که دوران ریاستش در این پست پس از چهار سال به اتمام رسیده شود.
دوره ریاست ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی سه ساله و قابل تمدید است و کوخاوی سال گذشته به مدت یک سال دیگر، در این پست ابقا شده بود.
به نوشته الاخبار، انتخاب هالوی پس از ماهها گفتوگو و مناقشه صورت گرفت. اما در نهایت، طی این مناقشات، «بنیامین نتانیاهو» رئیس مخالفان کابینه رژیم صهیونیستی در اعمال فشار سیاسی و طرح اشکالات قانونی در مورد اختیارات یک دولت انتقالی برای انتصاب شخصیتی در این سطح در رأس نهاد نظامی شکست خورد. برخلاف آنچه نتانیاهو امیدوار بود، با تأیید مقامات ذیصلاح مبنی بر اینکه دولت لاپید از چنین اختیاری برخوردار است، موضوع حل شد.
به نوشته این روزنامه لبنانی، هربار که رئیس ستاد جدیدی برای ارتش رژیم صهیونیستی منصوب می شود، موضوع در داخل فلسطین اشغالی و خارج از آن از دو زاویه بررسی می شود: اولی حول محور شخصیت، گذشته نظامی و مفاهیم عملیاتی او و همچنین عملکردهای برجسته او در کارنامه نظامیاش و دومی درباره مفاهیم و گزینههای عملیاتی وی در خصوص چالشهای فراروی اسرائیل و ارتش آن در سطح عملیاتی در محیط منطقهای است.
رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل قدرت جادویی ندارد
نویسنده در ادامه تصریح کرد، هر بار که یک رئیس ستاد مشترک جدید برای ارتش اسرائیل تعیین میشود، اینگونه القا میشود که وی دارای قدرتی جادویی و ویژگیهایی استثنایی است اما نتیجهای که هربار طی دهههای اخیر حاصل میشود، این است که تهدیدها و چالشهایی که او در ابتدای تصدی با آن مواجه است، طی همان سه یا چهار سالی که او به عنوان رئیس ستاد خدمت میکند، با او همراه می شود و سپس او نیز مانند پیشینیانش، این چالشها و تهدیدها را که خطرناکتر شده، به نفر بعدی تحویل می دهد.
بر این اساس، این همان اتفاقی است که در مورد کوخاوی و قبل از او «گادی آیزنکوت» روی داد. وی که در نخستین نشست ستاد ارتش در فوریه ۲۰۱۹ وعده داد که شکافی را که در دوران تصدی وی افزایش یافته بود، کاهش دهد و کار به آنجا رسید که اسرائیل اعتراف کند که با محیط منطقهای، بین المللی و عملیاتی خطرناک تری در مقایسه با سالهای پیش مواجه است.
به نوشته الاخبار، از ویژگیهای هالِوی این است که وی، «شخصیتی منضبط، خلاف، مصمم و تکانشی» است. روزنامه نیویورک تایمز وی را در سال ۲۰۱۳ به عنوان «رئیس ستاد ارتش اسرائیل در آینده»توصیف کرده بود و به نقل از او نوشته بود: «صلح زمان آماده شدن برای جنگ است».
هالوی مانند کوخاوی دارای مطالعات آکادمیک در رشته فلسفه است. رشتهای که به عقیده او برای رهبری نظامی مفیدتر از مطالعات تجاری است و این را تجربه ثابت کرده است. اما مهمتر این است که پس از اتمام «ابتکارات» فرماندهان و افسران ارتش که موفق به ایجاد تحولی اساسی در محیطهای استراتژیک و عملیاتی اسرائیل نشدند، هنوز چیز جدیدی در مواضع و مفاهیم عملیاتی وی پدیدار نشده است.
موضع هالوی درباره جنگ با لبنان
طبق گزارش «نیویورک تایمز» در سال ۲۰۱۳، وی در مورد لبنان، میگوید:«فکر نمیکنم جنگ یا روندی وجود داشته باشد که بتواند مشکل را حل کند. موضوعی که دارای اهمیت بیشتری است، این است که چگونه میتوان فاصله زمانی بیشتری بین جنگها ایجاد کرد…اسرائیل آماده است تا بهای آغاز یک جنگ قاطع و قوی که تا زمان بعدی تا حد امکان فاصله زمانی بیشتری ایجاد کند، بپردازد».
بر این اساس، از مهمترین مفاهیم عملیاتی نزد او، این است که در جنگها و عملیاتهای نظامی، «کمترین اهمیت، میزان اراضی در دست دشمن است. مهمترین چیز تعداد تروریستهایی که از بین میروند و زیرساختهای سازمانهایی که به آنها حمله میشود، است». وی به این مفهوم پس از یک سری نبرد میان ارتش رژیم صهیونیستی و مقاومت در نوار غزه رسیده است.
به اعتقاد او، این مفهوم عملیاتی بر ترکیب چندین عامل متکی است، «اطلاعات دقیق، یک بانک اهداف که با سختی در یک زمان واقعی و روتین به دست آمده، منبع آتش ؛ اینکه از هوا، زمین یا دریا باشد، پیشروی زمینی – اعزام نیروی اندک – تنها در مناطق تاثیرگذار، با پوششی قوی از آتش و حضور کوتاه در میدان».
واکاوی ذهنیت استراتژیک حاکم بر فرماندهان ارشد نظامی اسرائیل
در ادامه این یادداشت آمده است: «مشاهدات اساسی در درک ذهنیت استراتژیک حاکم بر تشکیلات نظامی، فرماندهان و افسران آن، از جمله هالوی و کوخاوی، این است که آنها از نسلی هستند که شاهد پیروزیهای نظامی اسرائیل در سه دهه نخست نبودند. بلکه میزان درک آنها از حدود قدرت اسرائیل در چارچوب رویارویی با مقاومت در لبنان و فلسطین حاصل شده است.هالوی در سال ۱۹۸۵ به خدمت سربازی در ارتش رفت، کوخاوی نیز در سال ۱۹۸۲ به خدمت رفت. این به آن معناست که نسلهای رهبران و افسرانی که به ترتیب مناصب را به دست میگیرند، تحت تأثیر شکستها و ناکامیها و این واقعیت است که ارتش اسرائیل دیگر نمیتواند با نبرد برق آسا و قاطعانه با حداقل تلفات و در کمترین زمان ممکن، به آنچه که جامعه صهیونیستی در آرزوی آن است، دست یابد».
چالشهای فراروی هالوی
در خاتمه این یادداشت آمده است: «هالوی از نظر سطح چالشها، با تهدیدهای راهبردی متعدد و متفاوتی مواجه است که از ایران هستهای و نظامی پیشرفته آغاز میشود تا به فلسطینیهای ساکن اراضی ۱۹۴۸ و سپس لبنان، غزه، سوریه، عراق و یمن میرسد. به نظر نمی رسد که تغییر شخصیت رئیس ستاد کل ارتش، رویکرد نهاد نظامی اسرائیل را در قبال این تهدیدات تغییر دهد، به خصوص که هالوی پیشتر در سمت جانشینی ستاد ارتش بوده و بر برنامههای ایجاد نیرو نظارت میکرد و بخشی از فرماندهی ارتش بوده و به نوعی بر همه تحولات منطقهای و نظامی اشراف داشت».
انتهای پیام/
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید