جوانِ جهادگر روزت مبارک/ از توزیع و تولید اقلام بهداشتی تا غسل و تدفین اموات کرونایی توسط جوانان گیلانی
به گزارش گیل سو، فاطمه احمدی سردبیر خبرگزاری فارس گیلان، در یادداشتی نوشت: شاید پیشازاین روزها و اتفاقات اخیر، خیلی روز جوان را جدی نمیگرفتیم، اصلاً جوان را جدی نمیگرفتیم، همیشه در رسانهها گفتهاند و شنیدهایم، در زمان انتخابات ریاست جمهوری و مجلس نیز شعارهایش را دادهاند و باور کردهایم که باید پدران پشتمیزنشین جایشان را با جوانهای مدیر و مدبری که سالها تحصیلکردهاند تا پا جای پای بزرگترهایشان بگذارند عوض کنند.
ما هم جوان بودیم، باور کردیم، بهتمامی شعارها به چشم وعدههای محقق شونده نگریستیم ولی … به جوان امروزبهاداده نشد، اگر هم شد بهاندازه توان و ظرفیت و از همه مهمتر قابلیت و لیاقتش بهاداده نشد، خصوصاً در کرسیهای مهم دولتی، خصوصاً در مجلس شورای اسلامی، خصوصاً در بالاتر از آن نیز! خصوصاً درجایی که میبایست نظر جوانِ پرتلاش و متخصص ایرانی را پرسیده میشد تا کارهای این نظام اسلامی کمتر روی زمین بماند و بیشتر و سریعتر پیش برود.
سهم جوانان این مرزوبوم از تمامی ظرفیتها و منابع سرشار مملکت هزینههای گزاف تحصیل در دانشگاههای مختلف با اسامی مختلفی شد که تنها سر درب دانشگاه و لوگوی سایتشان فرق میکند، وگرنه اساتید همان هستند و مبالغ همان، نسبت به هم برتری تحصیلی ندارند که هیچ در زمان فارغالتحصیلی هم آنکه راهش بدهند شاغل میشود و آنکه تخصص دارد بیکار! آخ! یادم رفت یکی از همان شعارهای کذایی هم ایجاد اشتغال برای همین بندگان خداست که با هزار امید و آرزو پس از ۱۸ سالگی خانوادهشان با هزار قرض و خواهش در دانشگاه ثبتنامشان میکنند و بعد از چهار سال تازه میفهمند چه اشتباهی کردهاند.
هستند جوانانی که بااراده و با دستخالی، باکار کردن در هنگام تحصیل و با هزار سختی حتی تا مقطع دکترای تخصصی پیش میروند اما جایگاهی که میبایست پس از تحصیل بیچونوچرا در آن مشغول به فعالیت میشدند به کار نابلدِ فامیلِ فلان مدیر یا به فلان بازنشسته مدیری میرسد که میل به خدمت زیادی دارد! و جوان دلزده از تحصیل شیشه آرزوهایش را هزار تکه شده در برابرش مییابد، جالب این است اینهمه اجحاف و بیانصافی هیچ مسؤولی برای پاسخگویی نمییابد.
اما این روزها نقش جوان خلاق و پرتلاش ایرانی که با همه استعداد و تواناییهایش در ایران مانده و عشق به خدمت به وطن دارد بیشازپیش مسجل شد، جوانانی که هنوز در اول راهند، برخی نیز همان فارغالتحصیلانی هستند که به لطف قوانین دستوپا گیر و فامیل بازیهای سیاسی و دولتی هرچقدر در آزمونهای مختلف استخدامی شرکت کردهاند هنوز بیکارند اما هیچ کاری را بر خود عار نمیبینند، همگی گرد هم جمع شدهاند تا سنگری بسازند برای مقابله با کرونا.
گیلانِ زیبای ما کم از این جوانها ندارد، نامشان را جهادگر گذاشتهاند. به تبعیت از فرمان رهبرشان آتش به اختیار وارد میدان شدهاند، آنجا که مدیران باید میبودند، همین جوانها به سمت مردم رفتند، از تولید و توزیع ماسک و مواد شوینده بهداشتی گرفته تا تولید مواد ضدعفونیکننده در آزمایشگاههای مبتدی دانشگاهی با کمترین امکانات، سهمشان هم از اینهمه خدمت تقدیر و تشکری تلفنی مدیران بالادستی شده است.
اما این جهادگران جوان نه تقدیر میخواهند و نه رضایت مسؤولان را که بهایی میخواهند به قیمت خدمت! یعنی میخواهند خدمت کنند، میخواهند علم و توانایی و ظرفیتشان را آزادانه و با ارائه مسؤولیت اجتماعی بیشتر در صندلیهای مهمتر و جایگاههای اساسی که بهحق متعلق به آنهاست بهمنظور خدمت بهنظام اسلامی، ایران و ملت شرفی خود به کار بگیرند و این امر کمترین خواسته و بزرگترین وظیفه مسؤولان است.
به لطف یادگار پیامبر خدا صلواتاللهعلیه به سیدالشهدا، حضرت علیاکبر (ع) سهم جوانِ تابع این خط اهلبیت (ع) روزی است که در تقویم به نامشان ثبتشده اما بازهم سهمشان در این روزها تنها تبریکی است به مناسبت این روز بزرگ، روزی که نشاندهنده قدرت و ظرفیت و اهمیت توجه به جوانان است، اما آیا از این جهادگران جوان نیز تقدیر و تشکر شده؟ آیا رشادت و غیرتشان آنگونه که باید به چشم بزرگترها آمده؟
تا یادم نرفته بگویم، در اوایل شیوع کرونا در گیلان بسیاری از هم استانیهای ما نگران تدفین امواتشان بودند، میگفتند نمیتوانیم غسلشان دهیم، کفنشان کنیم، میگفتند نمیگذارند نزدیک اجسادمان شویم، اموات مارا چگونه دفن میکنید؟ یادتان بیاورم که همین جوانان غیوری که اسمورسمشان در هیچ اداره و نهادی ثبت نیست از همان روزبه فتوای رهبرشان لبیک گفته و برای از بین بردن این نگرانیها اموات مارا غسل و کفن میکنند تا درنهایت احترام دفن شوند، اما آقایان مسؤول استانی روزشان را تبریک گفتند؟ آیا رواست که اینهمه شرف و غیرت را پس از عادی شدن اوضاع از یاد ببریم؟ همین جوانانی که امروز غسال شدهاند را میگویم.
گیلان پر از این جوانان است، پر از منابع است، پر از ظرفیت است و میشود از همین جوانانی که نام بردیم مدیرانی لایق ساخت تا از تمام ظرفیتها استان عزیزمان در جهتی بهتر، باهدفی والاتر و درستتر از حال و گذشته استفاده بهینه کرد تا جان گیلانمان را نجات داد، اما کسی باید باشد تا ببیندشان تابهایشان دهد و از جایگاه خود به نفعشان کنار رود و وعدههای انتخاباتی به امید خدا محقق شود.
خلاصه در دردِ جوانِ خلاق و بااستعداد ایرانی کم نیست، درد امروز و دیروز هم نیست اما امیدواریم درد فردا نباشد، امیدواریم لیاقت حمایت و استفاده از ظرفیت جوانانی که دانشگاههای آن وَر آبی به قولی روی هوا میزنندشان برای مدیران و پدران دولتی و بهارستان نشین در سالهای آینده بیش از این باشد.
باید به همه جوانان جهادگر گیلانی و ایرانی که این روزها در جایجای کشور و استان گروههای مختلف جهادی را فعال کردند تا قسمتی از بار بر دوش دولت را کم کنند تبریک گفت، آنهایی که بهترین ساعات جوانیشان به خدمت گذشت و میگذرد و این امر را افتخار و شادی خود میدانند، باید به این سربازان گمنام و بیادعا تبریک گفت که پسازاین هم هیچ انتظاری نه از مردم و نه از مسؤولان دارند و تنها رضایت خدا برایشان اهمیت دارد: روزت مبارک جوانِ جهادگر.
انتهای پیام/