یادداشت| درسی دیگر از مکتب کرونا !
حجتالاسلام ابوالقاسم علیزاده طی یادداشتی که در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده به آثار و تبعاتی که ویروس کرونا بر جامعه ایران گذاشته است پرداخته است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
بنام او که مسبب الاسباب است
درسی دیگر از مکتب کرونا !
ویروس کرونا چه ساخته و پرداخته ی عوامل شرور و پلید و خبیثی همچون صهیونیزم و آمریکا باشد یا ثمره ی همزیستی و انس با خفاش و هر حیوان دیگری ، فعلا بحال ما فرقی ندارد، چون با بروز و ظهورش تار و پود آرامش و زندگی توده مردم جهان را بهم ریخته است و آینده بشر و زندگی فردی و اجتماعیش را دچار اما و اگر و تردید و خوف و رجا نموده است.
عجیب تر اینکه یک ویروس نامرئی و مرموز آنچنان خواص و عوام جوامع را تحت تاثیر قرار داده است که بعضا سخن از سبک جدیدی از زندگی را به بشر روی زمین پیشنهاد می دهند. براستی آننقدری که ویروس کرونا اهمیت پاکیزگی و نظافت و تمیزی را برای ما به ارمغان آورد چه قدرت دیگری چنین ظرفیتی را در اختیار داشت؟ مگر بارها از زبان بزرگان دینمان نشنیدیم که (النظافه من الایمان ) و ( نعمتان مجهولتان : الصحه و الامان ) و (شیئان لایعرف فضلهما الا من فقدهما ، الشباب و العافیه) و…. آیا نه اینست که سبب اصلی گرفتار شدن ما در کمند کرونا، بواقع غفلت خود ماست. غفلت ام الامراض است . غفلت از خدا، غفلت از قیامت ، غفلت از خودمان ،غفلت از سبک زندگی عاری از هر گونه ویروس و میکرب و آفت ،غفلت از هرگونه پلشتی اخلاقی . قرنهاست که اسلام عزیز شفارش اکید دارد به رعایت نظافت فردی و جمعی ، محیط خانه و جامعه ،و سلامت روح و روان و تن و جان آدمی . و ما نیز از سر جهل و غفلت ، با نگاهی سنگین به این سفارشات نظر انداختیم و یا به تمسخر گرفتیم، چرا که از ناحیه دین و مکتب به ما رسیده بود. و حال در این اوضاع نه چندان خوب کرونایی، چه شده است ما را که به هرسفارش درست و غلط و از هر کس و ناکسی تن می دهیم تا شاید از حمله ناجوانمردانه مهمانی ناخوانده و نامرئی در امان بمانیم . آیا تاریخ به خود دیده است این میزان استفاده بشر از لوازم بهداشتی و مصون سازی و شستن دست و صورت و رعایت اصول و ضوابط بهداشتی را ؟ تا جایی که داد سازمان آب و وزارت نیرو را ( از مصرف زیادی آب آنهم در سال فراوانی نزولات آسمانی ) درآورده ایم و نگرانی گرفتار شدن بسیاری به بیماری وسواس و گناه اسراف و دلهره اینکه تا کجا و چه زمانی بناست این شرایط ادامه یابد و براستی آیا سلامت جسم و روح و روان و نظافت محیط بیرون و اندرون ، جز توصیه و سفارش اکید دین و مکتب بوده است که اگر گوش می دادیم اکنون دچار این جنگ اعصاب و وسواس و زیاده روی و افراط و نگرانی و تردید و اضطراب نمی شدیم.
براستی کجایند آنان که هنر و شخصیت خویش را در توهین و تمسخر اهل ایمان و آموزه های دینی می دیدند ؟ و در حوزه های به ظاهر فرهنگی و هنری، برای اهانت به نماد های دینی از یکدیگر سبقت می گرفتند ؟ آیا نمی بینند که در چین غیر مسلمانان هم متوجه خدا و دین و مسجد و معبد مسلمین شدند تا شاید در پناه خالق هستی راه چاره ای بیابند و یا انسان به بن بست رسیده ای که جز پناه بردن به آخرین کتاب آسمانی یعنی قرآن را برای خویش امیدی نمی بیند و دیگران را نیز به آن سفارش میکند . آری عالم ؛ حساب و کتاب دارد و دستی غیبی در این عالم در کار است به شرط ذره ای ایمان و باور و یقین.
بار ها شنیده ایم ( و این روز ها بیشتر) ، این واقعیت تاریخی را که روزگاری در عراق بیماری مسری عارض شد و مردمان شیعه و سنی را مثل برگ خزان نقش بر زمینمی ساخت، علما از سر اضطراب در بیت مرحوم آیه الله العظمی فشاری اجتماع کرده بودند ، همه نگران و بریده از همه جا ، تا آنکه مرحوم میرزا محمد نقی شیرازی وارد مجلس شدند و هنوز در جای خویش قرار نگرفته بود از جمع خواهش و درخواستی کرد و گفت اگر فتوایی بدهم آیا عمل می کنید ؟… فرمود از همین امروز تا ۱۰ روز به بهانه قرائت زیارت عاشورا ، خودمان را عرضه کنیم به امام حسین علیه السلام و او را شفیع قرار دهیم تا شاید از جانب مسبب الاسباب فرجی حاصل و رفع و دفع بلا گردد و همگان از این بیماری رهایی و نجات یابیم.
همه حضار که از علما و بزرگان بودند چاره ای جز این نیافته و با نهایت اضطرار و نیاز، بوسیله زیارت عاشورا ، به بی نیاز مطلق روی آوردند و آنروز مردمان عراق شاهد معجزه ای روشن که ثمره ی توسل و مدد خواستن از سید الشهدا امام حسین علیه السلام بود؛ شدند. ونه تنها شیعیان که اهل سنت نیز متوسل شده و نتیجه آنرا بخوبی یافتند . هرچند برای اهالی جامعه ی لیبرال و سکولار و تکنوکرات و غرب گرا این حقایق رنگی ندارد ، اینان هنوز مست نگاه ذلیلانه ی برجامی آمریکا و اروپایند.
هم آنانکه موج عاشورایی شهادت حاج قاسم سلیمانی را هم دیدند و بر نتافتند و در میدان دشمن توپ زدند و بازی کردند ، براستی کجایند آنان که در کنار سفیر خائن انگلستان با خفت و پستی (در فتنه های خیابانی)، شعار جانم فدای ایران سر می دادند و مجاهدات مخلصانه مدافعان حرم را به سخره می گرفتند؛ تا در این روزهای دفاع از سلامت مردم ایران و در بیمارستانها بازهم شاهد حماسه های فرزندان مومن و انقلابی این مرز و بوم باشند ؟ یکی از شاگردان مکتب امام صادق علیه السلام از طلاب حوزه علمیه قم میگفت : وقتی باعشق و افتخار در خدمت به مجاهدان سلامت، تا دستشویی های بیمارستان را شستشو و ضد عفونی می کردیم، برخی پرستاران مات و حیران مانده بودند و باور نمی کردند که در حوزه های علمیه اینگونه عاشق و دلداده خدمت به مردم تربیت می کنند و وقتی پیره زن بستری شده در بیمارستان در جستجوی عینکش بر می آید و او با پیگیری از طریق فرزند وی عینک را دریافت و به پیره زن می رساند ، بعد نیم ساعت خانمی که دختر آن پیره زن است به این طلبه زنگ میزند ومیگوید من از آلمان زنگ میزنم گفتند شما از مادر من خبر دارید آیا ممکن است فقط صدایش را بشنوم و ایشان ترتیبی می دهد که هم صدا یش را بشنود و هم تصویرش را ببیند ، آن خارج نشین در برابر این اقدام انسانی یک روحانی جوان به وجد آمده و با احترام شکر خدا می کند که در کشورش بهترین جلوه ی انسانیت را شاهد است ، و یا آن روحانی دیگری که همزمان با خدمتش به بیماران کرونایی، همسر باردار و طفل متولد نشده اش را در همان بیمارستان از دست می دهد ، براستی آیا برای دلدادگان به رسانه های بیگانه و مستان قدرت و ثروت و اهالی بیگانه پرست ، این هنرهای پاک قابل فهم است؟
انتهای پیام/