گذر از نظم جهانی به عصر پیمانهای منطقهای/ غربگریزی جبهه جنوب دنیا، فرصتی برای توسعه ایران است
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، نظم نوین جهانی مجموعهای از مناسبات نوشته و نانوشته بین بازیگران و کشورهایی است که عرصه سیاست بینالمللی را نظارت و مدیریت میکنند.
طی دورههای تاریخی متعدد، نظمهای بین المللی متعددی ظهور و افول داشتهاند و جنگ یکی از مهمترین عوامل تسریع در دگردیسی نظم جهانی و تغییر هندسه نظامات مختلف در طول تاریخ بوده است.
پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان به دو بلوک شرق و غرب تقسیم شده بود و این کشور به همراه ایالات متحده آمریکا، نظم جهانی دوقطبی را شکل داده بودند. در طول سالهای جنگ سرد، نظم بین المللی دوقطبی بر جهان حاکم بود و کشورها لاجرم در یکی از دو اردوگاه شرق یا غرب تعریف میشدند.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، آمریکا به سمت یکهتازی در نظم بینالمللی تک قطبی و تثبیت هژمونی خود بر تمام شئون جامعه بین المللی حرکت کرد. در این دوره تلاشهای ایالات متحده برای مدیریت مناقشات بین المللی، صدور ارزشهای آمریکایی مانند لیبرال دمکراسی در چارچوب مفاهیمی مانند جهانی شدن قابل توجه بوده است.
اما اکنون پس از گذشت بیش از دو دهه، شاهد نشانههای زوال نظم بین المللی با محوریت آمریکا و شکلگیری نظام چندقطبی در جامعه بینالملل هستیم. طبیعتا در نظم جدید، آمریکا به عنوان یک ابرقدرت از صحنه معادلات بینالملل حذف نخواهد شد ولی به نظر میرسد قدرت یکهتازی آن در اعمال اراده خود به شدت تنزل یابد.
ایران به عنوان کشوری با بیشترین منابع نفت و گاز دنیا و موقعیت ممتاز جغرافیایی برای ایجاد یک هاب ترانزیتی نتوانست در نظم فعلی، جایگاه خود را در زنجیره اقتصادی دنیا پیدا کرده و در مسیر توسعه حرکت کند، فرصتی که میتواند در نظم جدید آتی مجددا برای ایران فراهم شود.
حال دو سوال اساسی پیرامون نظم جدید جهانی مطرح است:
- نظم جدید چه مشخصاتی دارد و قطبهای مختلف دنیا به چه صورت تیمبندی میشوند؟
- ایران در فرآیند گذار از نظم فعلی به نظم جدید باید چه رفتاری برای احیای جایگاه خود در آینده اقتصاد دنیا داشته باشد؟
- در این راستا برای پاسخ به این سوالات و بررسی تحولات جهانی در گذار از نظم فعلی به نظم جدید با فریدون برکشلی رئیس دفتر مطالعات انرژی وین به گفتگو نشستیم.
در ادامه خلاصهای از سرفصلهای اظهارات رئیس دفتر مطالعات انرژی وین آورده شده است:
- جایگاه آمریکا در نظم جدید جهانی تنزل پیدا میکند.
- با وقوع جنگ اوکراین، دگردیسی در نظام بینالمللی شتاب بیشتری گرفت.
- سیاست ضدیت آمریکا، از روسیه به سمت چین، متمایل خواهد شد.
- آمریکا میکوشد تا اوکراین را به میدان جنگ نیابتی روسیه با ناتو تبدیل کند.
- رفتار ایران در اقدام برای عضویت سازمانهای منطقهای و بینالمللی معقول و حساب شده است
- در نظم جدید از جهانی شدن به عصر پیمانهای منطقهای گذار صورت میگیرد.
- ایران از ظرفیت انرژی و ترانزیت خود در دوران گذار به نظم جدید استفاده نکرده است.
- غربگریزی کشورهای جنوب، برای ایران فرصت تازهای را فراهم کرده است.
- حضور در پیمانهای آسیایی و منطقهای باید جزئی از برنامه توسعه باشد.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
*جایگاه آمریکا در نظم جدید جهانی تنزل پیدا میکند
فارس: کارشناسان معتقدند به زودی نظم جدیدی بر دنیا حاکم خواهد شد و جهان از تک قطبی آمریکا خارج میشود. نظر شما در این باره چیست؟
برکشلی: موضوع تحولات بنیادی در نظام کنونی حاکم بر جهان، بحث دامنهداری است. نشانههای جابهجایی در اقتصاد جهانی کاملا مشهود است. در پایان جنگ دوم جهانی، آمریکا به تنهایی نزدیک به ۵۰ درصد تولید ناخالص جهانی را در اختیار داشت.
اقتصاد و صنایع در بخشهای مهمی از جهان مانند اروپا و ژاپن از بین رفته بود، ولی آمریکا خیلی دورتر از محیط جنگ فعالیتهای عادی اقتصادی خود را دنبال میکرد و عملا غیر از حمله ژاپن به بندر پرل هاربر، آسیبی ندید، اما امروز سهم آمریکا در تولید ناخالص جهانی ۲۴ درصد است. سهم اقتصاد چین به ۱۸ درصد رسیده که فاصله کمی با آمریکا دارد.
اما اینکه بگوییم که در آینده نزدیک، تحولات بنیادین به وقوع خواهد پیوست و نظام تک قطبی کنونی، تغییر میکند، درست نیست. این تحولات و جابهجاییها در نظام جهانی سریع نیست. در قرون گذشته هم، جابهجایی در نظام قدرت رخ داده است. قرن ۱۹، قرن تفوق انگلیس بود، قرن ۱۸، دوره فرانسویها بود. قرون پیش از آن هم اسپانیاییها، پرتغالیها، هلندیها، در بخش عمدهای از جهان قدرت نمایی میکردند.
قرن بیستم، قرن آمریکا بود اما این دوران هم تغییر میکند. نظامهای قدرت جابهجا میشوند. این بدان معنا نیست که یک کشور یا یک نظام اقتصادی کاملا از میان میرود، بلکه موقعیت آن کشور در نظام جهانی تنزل پیدا میکند.
*با وقوع جنگ اوکراین، دگردیسی در نظام بینالمللی شتاب بیشتری گرفت
فارس: آیا جنگ روسیه و اوکراین نقطه عطفی برای گذار به نظم جدید دنیا است؟ آیا مناسبات سیاسی و اقتصادی جهان به قبل از جنگ اوکراین بازمیگردد؟
برکشلی: این موضوع مهمی است. در واقع جنگ فعلی، جنگ مابین قدرت مستقر و قدرت در حال ظهور است. آمریکا و انگلیس و اتحادیه اروپا در مقابل روسیه قصد تثبیت فرآیندی دارند که از زمان باراک اوباما شروع شد. اوباما این پیام را واضح منتشر کرد که روسیه از این پس، ابرقدرت نیست. فقط یک کشور دارای تسلیحات هستهای است.
آمریکا و اتحادیه اروپا و انگلیس توافق کرده بودند که کشورهای اروپای شرقی سابق نباید به ناتو بپیوندند، اما این توافق در سال ۲۰۱۶ نادیده گرفته شد. لذا در پاسخ به این پرسش میتوان گفت که جنگ اوکراین، تضادها را بیش از گذشته آشکار کرد.
دگردیسی در نظام بینالمللی بیش از هر زمانی سرعت و شتاب پیدا کرده است. البته به انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا در ماه نوامبر، هم ارتباط پیدا خواهد کرد. چنانچه بایدن برتری شکننده کنونی خود را از دست بدهد، شعاع عملش در اوکراین محدود خواهد شد.
در صورت پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات سال ۲۰۲۴ آمریکا، سیاست ضدیت آمریکا، از روسیه به سمت چین، متمایل خواهد شد و احتمالا سناریوی اوکراین در ارتباط با چین و تایوان میتواند تحقق پیدا کند.
* آمریکا میکوشد تا اوکراین را به میدان جنگ نیابتی روسیه با ناتو تبدیل کند
فارس: به نظر شما ایران در این گذار نظم باید چگونه رفتار کند و به چه کشورهایی نزدیک شود؟ اصلا تیم بندی کشورها در نظم جدید دنیا چیست؟
برکشلی: بنده یک نکتهای را کوتاه عرض کنم. دگردیسی در نظامهای اقتصادی حاکم بر جهان، به معنای حذف یا محو یک قدرت نیست. همین بحث آسیا و جنوبگرایی را که مطرح میکنیم، همین کشورهای اوراسیا و جنوب هم از مسیر کشورهای صنعتی غرب به دستاوردهای کنونی رسیدهاند.
چین به یمن رابطه با اروپا و آمریکا، تکنولوژی و سرمایه و بازار کسب کرد. همین حالا که بحث کردیم، بعد از جنگ اوکراین، چین سرمایهگذاری در روسیه را متوقف کرد. الان عربستان سعودی مهمترین مقصد سرمایهگذاری چین شده است. لذا در فرایند توسعه لازم است از تمام ظرفیتهای بینالمللی بهره جست. این امر، به خصوص در بخش انرژی و صنایع نفت و گاز صادق است.
اما اینکه همین حالا چه آلترناتیوهایی برای جمهوری اسلامی داریم، به نظرم میتوان مواضع سایر کشورهای مهم را رصد و بررسی کرد. همین دیشب داشتم مواضع چین را از منابع مختلف مطالعه میکردم. پکن تا همین امروز، هیچ موضعگیری درباره اوکراین نکرده است. هیچ کلمهای از جانب چینیها شنیده نمیشود.
البته چین هم شرایط خود را دارد. رشد اقتصادی چین، با اتخاذ سیاست صفر-کرونا به شدت پایین آمده است. چین هم در ماههای نوامبر و دسامبر انتخابات حزبی دارد. کشمکشهای سختی در واقع تمام جبهه جنوب، تمام آسیا، اعضای بریکس، اعضای شانگهای، اعضای سازمان اکو در جریان است.
*جنوب جهانی اصطلاحی است که در مطالعات فراملیتی و پسااستعماری، برای اشاره به کشورهای در حال توسعه و کشورهای کمتر توسعه یافته در آفریقا و آمریکای لاتین و کشورهای در حال توسعه در آسیا استفاده میشود.
در واقع حساب میکردم، تمام دنیای غرب فقط ۱۶ درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند. فقط غرب به وضوح در حرف و برخی در عمل از اوکراین حمایت کردهاند. یک صد و پانزده کشور جهان کلمهای از جنگ اوکراین نگفتهاند. البته ایران شرایط متفاوتی دارد. ایران در همسایگی منطقهای قرار گرفته است که دارای دینامیسم بالایی است.
آمریکا میکوشد تا اوکراین را به میدان جنگ نیابتی روسیه با ناتو تبدیل کند و ممکن است در ادامه به جمهوریهای آسیایی سابق شوروی هم کشیده شود. فکر میکنم که ایران لازم است، سیاست بیطرفی فعالی را در پیش گیرد.
*گذر از نظم جهانی شدن به عصر پیمانهای منطقهای
*ایران از ظرفیت انرژی و ترانزیت خود در دوران گذار به نظم جدید استفاده نکرده است
فارس: آیا رفتار ایران در تعاملات انرژی و ترانزیتی با چین و روسیه، عضویت در اتحادیه شانگهای، تعامل با بریکس و اتحادیه اوراسیا رفتار معقولی است؟
برکشلی: رفتار ایران در اقدام برای عضویت سازمانهای منطقهای و بینالمللی معقول و حساب شده است. دنیا در حال فاصله گرفتن از نظم مبتنی بر جهانی شدن است. پیمانها در حال منطقهای شدن هستند. بیشترین تعداد پیمان ها در آسیا و منطقه اوراسیا شکل میگیرند. مهمترین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژی جهان در آسیا هستند.
البته ایران، بنا به دلایل مختلف از حداکثر ظرفیت تولید انرژی خود استفاده نکرده است و اقتصاد انرژی خود را داخلی قلمداد کرده و از امتیازات و امکانات تاثیرگذاری تا حدی دور مانده است. شاید ایران با بهره جستن از موقعیت ژئوپلیتیک خود، لازم باشد که ابتکار عمل برای ایجاد یک بازار مشترک انرژی، در منطقه دریای خزر را بر عهده گیرد.
در سال ۲۰۲۰ حجم تجارت جهانی ۱۷.۳ تریلیون دلار بود. در سال ۱۹۸۰ حجم تجارت جهانی ۲.۰۵ تریلیون دلار بود. کشورهای روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی جمعا ۸ درصد سهم تجارت جهانی را در اختیار داشتند. در واقع موتور اقتصادی بریکس کشور چین است. منظور این هست که پیمانها و سازمانهای بینالمللی، ابزارهای شتاب بخش در فرایند توسعه هستند.
چنانچه از پتانسیل پیمانهای منطقهای استفاده کنیم، بدیهی است که اقتصاد ملی بهرهمند میشود. استفاده از ظرفیت ترانزیت برای ایران اهمیت بالایی دارد. ایران موقعیت ممتاز ترانزیتی دارد. در حال حاضر هم تا حدی از این پتانسیل استفاده میشود، اما ظرفیت ایران بسیار بالاست. زیرساختها کم و بیش وجود دارند و لجستیک ایران برای انتقال نفت و گاز بالا است.
* غربگریزی کشورهای جنوب، برای ایران فرصت تازهای را فراهم کرده است
فارس: در نظم قبلی ایران نتوانست جایگاهش را در اقتصاد دنیا پیدا کند، در فضای گذار رویکرد ایران باید به چه صورتی باشد که در نظم جدید جایگاه مناسبی در اقتصاد جهانی برخوردار شود؟
برکشلی: بهرهبرداری از شرایط منبعث از عزم ملی و تنظیمات برنامههای توسعه است. در بستر هر نظامی میتوان توسعه پیدا کرد. چنانچه مسیرهای اشتباه گذشته دنبال شود، در نظم آسیایی هم شاید، از شرایط بهرهمند نباشیم.ایران باید به باشگاه اقتصادهای یک تریلیون دلاری بپیوند. غربگریزی کشورهای جنوب و منجمله آسیای غربی، برای جمهوری اسلامی ایران فرصتهای تازهای را فراهم کرده است. البته در کنار فرصتها، تهدیدهایی هم وجود دارد.
اقتصاد ایران نیازمند یک دهه آرامش منطقه ای است. به درستی فرمودید که ایران از فرصت های جهانی شدن دو دهه اخیر بهره ای نبرد. این مهم است که علل اصلی ناکامی چه بود و حالا دهه های آتی چگونه می تواند برای جبران اشتباهات گذشته برنامه ریزی کرد. فرصتی برای آزمون و خطا نداریم.
در واقع آنچه که از این پیمانهای منطقهای جهان سومی مانند بریکس، شانگهای یا اوپک پلاس میخواستم بگویم، این است که این کشورها، جملگی بر پایه منافع اقتصادی به هم پیوستهاند و اهداف ایدئولوژیک ندارند. این کشورها، میخواهند دلار زدایی کنند، میخواهند که سوئیفت خودشان را داشته باشند. سازمان تجارت جهانی و نهادهای بینالمللی اقتصادی برگرفته از منافع خودشان را داشته باشند.
اهداف و منافع اقتصادی، کانون همبستگی این کشورها است. بدیهی است که در میان همین کشورها هم رقابت وجود دارد. کشورهایی دست بالا را دارند که از قدرت اقتصادی بالاتری برخوردار هستند. صرف حضور در این پیمانها به معنای پیشرفت و توسعه نیست بلکه این اقدامات باید جزئی از برنامه توسعه ایران قرار گیرد و با برنامه در این حوزه قدم برداشت.
مصاحبه از: سیداحسان حسینی
انتهای پیام/