«پوجی» ترکیبی از عشق و شغل بانوی کارآفرین گیلانی به وسعت ایران/بانوی دهه هفتادی در اندیشه صادرات جهانی
به گزارش خبرگزاری فارس از لنگرود، حسن غلامپور: در پنج قاره جهان، کشورهای زیادی وجود دارند که هر کدام به یک سوغات، کالا، محصول، تکنولوژی یا غیره معروف است و البته هستند کشورهایی که از یک محصول خود بهترین استفاده را میکنند و در دنیا به عنوان یک نماد از آن سخن گفته میشود، به عنوان مثال بزریل به کشور قهوه معروف است و یا ژاپن به محصولاتی نظیر بادبزن و محصولات پاناسونیک، هلند به کشور گلهای لاله، بومرنگ در استرالیا و غیره معروف هستند.
البته هر کدام از آن کشورها با برنامه ریزی دقیق کاری کردند که کشورشان به یک نشانه معروف باشد و از فروش آن محصول یا سوغات برای کشورشان ارزآوری میکنند.
ایران نیز از جمله کشورهایی است که هر استان آن دارای محصولات و سوغاتیهایی نابی است که هر کدامشان بینظیر هستند ولی شاید آن طور که باید در خود داخل کشور و حتی جهان برای گردشگران و مسافران معروف نباشد، البته شاید یکی از دلایل تنوع مختلف محصولات، کالاها، سوغاتیها و حتی تنوع مختلف غذایی در ایران، قدمت این کشور است که از بسیاری از کشورهای دنیا پیشینه تاریخی زیادی دارد و شاید حتی بتوان گفت که یک چهارم کشورهای دنیا در چند سال گذشته به دلایلی به وجود آمد و حتی بخشی از نوع زندگی خود را از زندگی ایرانیان آن دوران الگوبرداری کردهاند با این حال یک شعف نیز مشهود است و آن اینکه علی رغم وجود تنوع سوغاتی، محصولات متنوع، کالاها و غیره، هنوز هم ایران نتوانست یک فکر خوب برای معرفی محصولات استانهای ایران به دیگر کشورها کند که در صورت انجام این کار قطعا با استقبال مردم دنیا مواجه شده و ارزآوری خوبی به وجود میآید.
مثلا در خصوص نوع لباس، هر استان ایران دارای یک نوع پوشش و رنگ و نقش است و یا حتی گویش برخی از شهرستانهای یک استان نیز با یکدیگر متفاوت است و حتی سوغات هر شهرستان با شهرستانهای دیگر متفاوت است و این تنوع فرهنگها را صرفا میتوان در کشوری مانند ایران مشاهده کرد.
صنایع دستی نیز یکی از مواردی است که در جای جای کشور ایران وجود دارد و هر استان دارای یک محصول منحصر به فرد و کاربردی است که البته نشان دهنده قدمت زندگی کهن مردم در سرزمین پهناور ایران از گذشتههای بسیار دور تاکنون است.
کیف، کفش، کمربند چرمی همدان، صنعت قلمزنی اصفهان، دست بافتههای عشایر استان کهگیلویه و بویراحمد، سفالگری و شال بافی، سفالگری، کاک، نان خرمایی، روغن کرمانشاهی، خارک، حلوا ارده، حلوا شکری، حلوا کنجدی اهواز، چاقوهای زنجان، حصیر بافی و بامبو بافی، قالی و گلیم بافی و قلاب دوزی، چاروق، صندوقهای مخصوصی به نام بولاکی استان گیلان، سیاه چادر، قالی، گلیم، چیت، جاجیم بافی و رنگرزی استان لرستان، سوزن دوزی، گلابتون دوزی، ساخت جعبههای آینه دار استان قزوین، فرش ابریشم دستباف قم، قالی کرمان، ریسندگی، فلزکاری، خاتم کاری شیراز از جمله محصولات و سوغاتیهایی برخی از استانهای کشور ایران است که شاید هنوز هم خودمان نام برخی را نشینده بودیم و یا از وجود این محصولات که مختص استانهای ایران است بیخبر بودیم.
استان گیلان نیز خود به تنهایی دارای محصولات دستی و غذایی متنوعی است که شاید بتوانیم به عنوان ایرانی کوچک از آن نام ببریم.
خلاقیت در کسب و کار حرف اول را میزند، چه بسیار کارهای سادهای که با یک خلاقیت به یک کارگسترده و وسیع و حتی شرکتی بزرگ تبدیل شدند، قصه کارآفرین دهه هفتادی ما نیز چیزی مشابه این موضوع است.
سما ناجی متولد ۱۳۷۰ است و از سال ۱۳۸۸ وارد فضای کاری شد تا ضمن کسب درآمد و مستقل بودن، تجربهای را برای آینده نزدیک خود که امروز باشد کسب کند، گالری صنایع دستی را از سال ۱۳۹۹ با همراهی بانوانی که سرپرست خانواده بودند راه انداخته و این سرپرستان صرفا مربوط به شهر لنگرود یا استان گیلان نیست و خانم ناجی با وقت گذاشتن در فضای مجازی به دنبال افرادی بود که یک یا چند نوع محصول را تولید میکردند ولی بازار فروشی نداشتند که در حال حاضر حدود ۲۰ بانوی تولیدکننده مشغول به فعالیت به صورت مستقیم هستند.
پاپیه ماشه یکی از محصولاتی است که توسط یکی از بانوان خودکفا، تولید میشود که از ترکیبب کاغذهای باطله و چسب چوب به صورت مجسمه یا اشکال مختلفی تولید میشوند و به عنوان جای عود، تزئینی، جاشمعی و غیره استفاده میشوند.
مروار یکی دیگر از محصولات درخت بید مجنون هست که توسط یکی دیگر از بانوان ساخته میشود، سفال، گمج، لیوان، سفرههای هفت سین و غیره از جمله محصولاتی است که در این گالری موجود است.
خانم ناجی میگوید که از اول شروع کار به دنبال کسانی بود که تولیدکننده باشند و برای بازار فروش در کنارشان قرار گرفتم، برخی بانوان طبیعتا توانایی خرید یا اجاره مغازه و مشابه آن را برای فروش محصولات خود نداشتند و با توجه به این موضوع، به نوعی تلاشم این بود چرخهای به وجود آید که تولید کننده محصول بتواند دارای بازار فروش باشد و شهروندان نیز محصولات تولید شوند توسط شهروندان و هم وطنان خود را تهیه و استفاده کنند.
این کارآفرین دهه هفتادی درباره نحوه آشنایی با تولید کنندگان میگوید که تعدادی از افراد را از طریق فضای مجازی پیدا و آشنا شدم ولی تعدادی دیگر را از طریق مادرم که خیرمدرسه ساز است و پیامی که در گروه خودشان در فضای مجازی قرار داده بود و با معرفی دیگران پیدا کردم و هم اکنون در حال کار هستیم.
پدرِ خانم ناجی کارخانه فروش چوب داشت و در کنار فروش چوب، تابلو و کندهکاریهای چوبی نیز انجام میداد و به گفته این بانوی کارآفرین از کودکی نیز با کار صنایع دستی از نزدیک آشنا بودم و علاقهمند شدم البته پدربزرگم نیز استاد نجار بود و به نوعی کارهای چوبی در خانواده ما امری عادی بود، طبیعتا رشد کردن یک فرد بدون پشتوانه نخواهد بود ولی در این مسیر پدر و مادرم نیز نقش بزرگی داشتند و همیشه برای برنامه و افکاری که داشتم با من همراهی میکردند.
شاید در بازار کار گسترده امروز، فروشندگان، محصولات مورد نظر خود را که از تولید کننده یا کارخانه و غیره تهیه میکنند، بعد از چندماه به صورت چکی یا نقدی هزینه را به تولید کننده میپردازد ولی خانم ناجی معتقد است که قبل از خشک شدن عرق کارگر باید با آن تسویه شود و همین کار را در قبل تولید کنندگان صنایع دستی انجام میدهد و وقتی محصول را از تولیدکننده و سرپرستان خرید میکند با آنان تسویه حساب کامل میکند، در کنار آن در قبال سودی که حاصل از فروش برای خود خانم ناجی است بخشی را برای انجام کار خیر به خیریهها و کمک برای حیوانات بیخانمان میدهد.
بعد از دریافت مدرک دانشگاهی، در یکی از شرکتهای نفت و گاز در تهران مشغول به کار شد و میگوید که کار را از نظافت شروع کردم و در ادامه ارتقا پیدا کرد و کارشناس بازرگانی برای صادرات و واردات شد، میگوید که همواره دوس داشت بر روی پای خود بایستد و نمیخواست که از پدرش کمک مالی بگیرد و به فکر مستقل بودن بود و برای همین بعد از دانشگاه در یکی از شرکتها مشغول به کار شد.
خانم ناجی میگوید که برای اینکه مبلغ خود را پسانداز کند حتی بعضی اوقات فاصله خانه تا محل کار و برعکس را پیاده میرفت که مبلغ کرایه مسیر برایش باقی بماند و از همان روز برای آینده خود برنامه ریزی داشت.
وی از شکست و فراز و نشیبها در زندگیاش میگوید و عنوان کرد اینگونه نبود که مدتی در سر کار بودم و مبلغ را پسانداز کردم و بعد از برگشت به شهرم با جیبی پز از پول مغازهای با لوازم زیاد باز کرده باشم، همه در مسیر زندگی خودشان سختیهایی دارند و من نیز تجربه کردم ولی به دلیل هدفی که داشتم و آن هم ایجاد اشتغال و مستقل بودن بود سختیها را به جان خریدم و امروز در حال مصاحبه با شما هستم.
این کارآفرین دهه هفتادی هدف و آینده کاری خود را صرفا در همین مغازه چند متری خلاصه نکرده و برای آینده نه چندان دور هم برنامهریزی برای توسعه کسب و کار و حمایت بیشتر از بانوان تولید کننده سرپرست خانوار در سر میپروراند ولی طبیعتا در توسعه کسب و کارها نیاز است تا دولت نیز پای کار باشد، او تاکنون برای ایجاد این کسب و کار تسهیلاتی دریافت نکرده ولی میگوید اگر ظرفیت دریافت تسهیلات وجود داشته باشد میتواند کارگاهی را ایجاد کند تا بانوان تولید کننده سرپرست خانوار به جای اینکه در خانه و در فضای بسیار کم با امکانات ناچیز کار کنند بتوانند در کارگاهی که مدنظر است فعالیت کنند.
معتقد است که افراد زیادی در همین شهرستان هستند که تولید کننده محصولات با کیفیتی هستند ولی دیده نمیشوند و مکانی که محصولاتشان دیده شود تا به فروش برسد را ندارند، البته همین تولیدکنندگان از طریق فضای مجازی فروش هم داشتند ولی آن طور که باید نبود و تلاش میکنیم با ایجاد تیمی که ساختیم چرخه اقتصادی را در راستای حمایت از بانوان سرپرست و تولیدکننده ایجاد کنیم.
نام کسبوکارشان پوجی است که ترکیبی از نام خانوادگی همسرش پورعسگری و نام خانوادگی خودش ناجی است، همسر خانم ناجی مهندس ساختمان است ولی در انجام کار همواره پشتیبان خانم ناجی بوده و طبق گفته این بانوی کارآفرین، از طرح و ایدههایی که داشتم همیشه حمایت و همراهی کرده و به عنوان یک دوست در کنار من است.
صادرات محصولات، یکی از آینده نگریها و برنامه ریزیهای این بانوی کارآفرین است که میگوید قصد دارد که از فروش تکی شروع کند تا بتوانند نیازسنجی هم از نیازهای خریداران خارجی و صادرات انجام دهند و در ادامه به صورت عمده و بعد از نیازسنجی محصولات، اقدام به صادرات با نماد مشخص انجام دهیم که برای انجام این کار نیز اقدامات قانونی نیز انجام دادم و به دنبال دریافت کارت بازرگانی هستیم و میراث فرهنگی نیز از این ایده استقبال کرده که باید ببینیم در ادامه راه چه کاری را میتوان انجام داد.
فروش آنلاین و حضوری، دو شیوه فروش محصولات موجود در این گالری صنایع دستی پوجی است که بیشترین فروش نیز از طریق فضای مجازی انجام میشود و فضای خوبی را در بستر فضای مجازی داریم که در حال استفاده از این ظرفیت هستیم که علاوه بر فروش محصولات و کسب درآمد، دست سازههای هنرمندانه بانوان گیلانی و ایرانی نیز به نمایش گذاشته میشود.
یکی از کارهایی که شاید کمتر کسی از افراد بخصوص دختران انجام دهند دست فروشی است، خانم ناجی میگوید برای اینکه نوع بازار کار و در نحوه ارتباط با مشتری و کسب و کار و غیره آشنا شود و تجربه کسب کند برخی اوقات دست فروشی هم کرده تا آزمون خطای کار خود را کمتر کند و به عار نبودن کار بسیار معتقد است که این اقدام را خود که مدتی پشت میزنشین بود انجام داد و امروز حرفی برای گفتن دارد.
خانم ناجی خطاب به جوانان میگوید که جوانان نباید منتظر باشند که پول از آسمان برایشان ببارد، اگر یک قدم برداریم خدا دربهای رحمت را برای ما باز میکند و این برای من تجربه بوده و مزه کار و نعمتی که خدا به انسان میدهد را چشیدهام، باید انسان حرکت کند تا به قول قدیمیها برکت بیاید ولی متاسفانه برخی جوانان امروز تا ظهر در رختخواب هستند و در ساعات دیگر نیز با نگاه به جیب پدرخود در سفرهخانهها وقت خود را سپری میکنند که به شخصه دلم از این افراد خون است که چرا در اوج قدرت جوانی، آستین همت را برای کار کردن بالا نمیزنند و چشمشان به دنبال دستان برخی دیگر است.
شاید اگر برای اولین بار وارد این مغازه میشوید بگویید چقدر این مغازه به هم ریخته و شلوغ است ولی اگر بیشتر دقت کنیم که دست سازههای زیبای بانوان هنرمند ایرانی از استانهای گیلان، یزد، فارس، مشهدی، زنجان، مازندران، گلستان، خوزستان، بوشهر، کرمان، خراسان در قفسههای مجزا و در رنگها و اندازههای مختلف دیده میشوند که شاید بتوان گفت ایران کوچکی از محصولات مختلفی را مشاهده میکنیم و اتفاقا زیبایی این مغازه به شلوغی منظم دست سازههای بانوان هنرمند سرزمینمان است.
انتهار پیام/۸۴۰۰۸