ترکیه رنگ عوض میکند؛ الگوی طالبان بهتر از اخوان المسلمین
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، بیش از چند ماه است که اخبار و گزارشهای متعددی در خصوص اقدام آنکارا در محدود کردن «اخوان المسلمین» از توقف فعالیت اعضای آن در ترکیه تا اخراج شماری از آنها از این کشور منتشر میشود و بسیاری از تحلیلگران آن را نوعی امتیازدهی آنکارا به قاهره برای بهبود سطح روابطش با مصر توصیف میکنند. اما به نظر میرسد که آنکارا به طور کلی به دنبال تغییر رویه خود در قبال اخوانیها است.
تلاش ترکیه برای تغییر و اصلاح در ساختار سیاسی معارضان دمشق
روزنامه «الاخبار» لبنان، امروز (دوشنبه، ۲۷ ژوئن) با انتشار یادداشتی در این خصوص نوشت: «ترکیه در حال ایجاد مجموعهای تغییرات در ساختار سیاسی مخالفان سوری و نیروهای فعال خود روی زمین در مناطق تحت کنترل خود در این سوریه، با بهره گیری از تجربیات ده سال گذشته جنگ سوریه از یک سو وتغییرات بین المللی از سوی دیگر است. با توجه به موارد فوق، رویکرد روشنی در مورد هدف نهایی این تحولات شکل میگیرد که بسیار به الگوی “طالبان” نزدیک است و از اهداف ترکیه دور میشود که مهمترین آن حمایت از جماعت “اخوان المسلمین” است».
نویسنده در ادامه توضیح میدهد: «از زمان اعلام سیطره طالبان بر افغانستان در آگوست ۲۰۲۱ پس از عقبنشینی آمریکا از این کشور، مدلی که این جنبش ایجاد کرد، شور و شوق جریانهای افراطی در صحنه سوریه تحت هدایت “هیئه تحریر الشام” و دیگر گروههای مرتبط با اخوان المسلمین در شمال سوریه را برانگیخت. در چنین فضایی، دیدگاه ترکیه در مورد چگونگی بازتولید و استنساخ این تجربه و اصلاح آن در راستای ویژگیهای سوریه و شبکه پیچیده روابط مرتبط با آن متبلور شد».
بر این اساس، «دیگر مشخص شد که با گذشت زمان و تغییر شبکه منافع، آنکارا از داستان نمایندگی “اخوان” از تشکلهای سیاسی اپوزیسیون که “ائتلاف ملی سوریه” برجستهترین آنهاست،چرخش پیدا کرد و پس از یک سری گفتوگوها، از یک “برنامه اصلاحات جدید” پرده برداشت که شامل حذف شخصیتهای “اخوان” از “ائتلاف” و جایگزین کردن افراد وابسته به جریان سکولار و سایر جریانهای مرتبط با گروههای مسلح در میدان در راستای جستجوی یک نمایندگی متوازن از این طیف بود».
دلایل چرخش آنکارا در قبال اخوان المسلمین
به اعتقاد نگارنده، «تمایل ترکیه به کاهش نقش “اخوان” در صحنه سوریه با مجموعهای از عوامل مرتبط است که برخی از آنها به وضعیت موجود در مناطق تحت کنترل گروههای مختلف و برخی دیگر به روابط سیاسی ترکیه با چندین کشور مربوط میشود که “اخوان” را “دشمن” میدانند. کشورهایی مانند امارات و عربستان سعودی که محمد بن سلمان ولیعهد آن، اخیرا به آنکارا سفر کرد و پس از نزدیک به چهار سال تنش بر سر ترور «جمال خاشقچی» در سفارت عربستان در استانبول، از باز شدن صفحه جدیدی در روابط بین دو کشور خبر داد. همچنین، به موازات از سرگیری روابط ترکیه و مصر، فاشر روزافزون ترکیه بر ” اخوان مصر” نیز مشهود شد».
از سوی دیگر، در سطح میدانی در سوریه، پس از شکست تجارب ترکیه در متحد کردن گروههای مخالف دمشق که هدایت برخی از آنها با اخوان بود، هیئه تحریر الشام (جبهه النصره) به عنوان یک نیروی مناسب ظاهر شد که میتوانست برای ایجاد وضعیتی مشابه با طالبان، به ویژه پس از جدا شدن از القاعده بر روی آن سرمایهگذاری کرد. به ویژه پس از دورهای متوالی عملیات «سفید کردن» و پاکسازی وجهه خود که آنکارا در آن نقش عمده ای داشت، پس از این بود که هیئه تحریر الشام به طور کامل از آنکارا تبعیت کرد. آنکارا نیز آن را به سلاحی ضربتی در دستان خود تبدیل کرد، علاوه بر این، گرایش و گشایش آمریکا در قبال این جناح و برقراری روابط اطلاعاتی با گذشت زمان، قدرت آن را افزایش یافت.
در همین راستا، پیشروی اخیر ابومحمد الجولانی سرکرده گروه تروریستی تحریر الشام، به مناطقی در حومه شمالی حلب، پس از وقوع درگیری بین گروههایی که کنترل این مناطق را در دست داشتند، در نتیجه اختلافات بر سر نفوذ و وفاداری و گذرگاه های قاچاق در مجاورت عفرین، شمال حلب، و الباب، در شمال شرقی این شهر، چراغ سبز ترکیه، در را به روی الجولانی باز کرد تا به تدریج نفوذ خود را به ضرر گروههایی که برخی از آنها اخوانی بودند و تا همین اواخر به آنکارا بسیار نزدیک بودند، گسترش دهد. گروههایی «فیلق الشام» در رأس آنها بود.
الجولانی تنها در عرض چند روز، توانست کنترل ادلب را در دست بگیرد و قدرت خود را در مناطق تحت کنترل سایر گروهها، تحمیل کند و نقش یک افسر امنیتی را بازی کند که بدون هیچ دخالت مستقیم ترکی، به درگیری های مسلحانه بین گروهها پایان دهد و حضور خود را در برخی از مناطق در مجاورت عفرین، با لطف آشکار ترکیه حفظ کرد.
تمامی این امور بیانگر گامی پیشرفته در روند یکپارچه کردن مناطق تحت نفوذ ترکیه، رهایی از زیر بار گروههای متخاصم و زمینه سازی برای تکمیل ساخت واحدهای مسکونی برای اسکان آوارگان سوری از طریق ایجاد یک کمربند مسکونی در نوار مرزی سوریه با ترکیه از یک سو برای اطمینان از اخراج کردها از یک سو و ایجاد جای پایی دائمی در این منطقه است.
نویسنده در ادامه تصریح میکند با وجود شکل ظاهری رویکرد ترکیه، که شامل دور کردن نسبی و جزئی «اخوان» از صحنه سیاسی و میدانی سوریه است، بازخوانی سریع نقش «اخوان» از زمان حضور این گروه در صحنه سوریه در دهه سی قرن گذشته و تجارب و انشعابات در روابط آن نمایان می شود. نقش اخوان و بازی آن در “جنبشهای جهادی” جهانی که در افغانستان متبلور شد و به مناطق دیگر گسترش یافت و به عراق و سپس سوریه، رسید، به حضور اخوان تعمیق میبخشد.
آنکارا در پی ایجاد یک کمربند رادیکالی مشابه طالبان در صحنه سوریه
در ادامه این یادداشت آمده است: «بنابراین، معادله ترکیه پس از بیش از ۱۰ سال جنگ در سوریه، از تلاش برای گسترش نقش “اخوان” در این کشور به تشکیل کمربند رادیکالی نزدیک به “طالبان” مرتبط با پوشش سیاسی با ماهیت متنوع (ائتلاف) که آن را از حمایت”اخوان” در عرصه سیاسی و سرمایه گذاری بر روی تصویر توسعه یافته ایدئولوژی این گروه در صحنه سوریه تبرئه میکند، تغییر یافت».
در پایان این یادداشت آمده است: «در مواجهه با این رویکرد، ترکیه متوجه میشود که هنوز راه درازی برای تحمیل آن و تبدیل آن به یک “واقعیت تحمیلی” در نتیجه موانع میدانی وسیاسی، از جمله تلاشهای گروهها برای جلوگیری از پیشروی الجولانی و در نتیجه حذف منافع آنها، در پیش دارد. ضمن اینکه این سوء ظن به «تحریرالشام» که هنوز نتوانسته تصویر خود را تغییر دهد، باقی میماند، که به نوبه خود راه را برای بسیاری از نبردهای آینده بین این گروه تروریستی و بازوهای آن از یک سو و گروههای دیگر از سوی دیگر پیش از رسیدن به شکل نهایی مطلوب آنکارا درشمال سوریه ، باز میکند».
انتهای پیام/م
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید